۱۹ پاسخ

خب حق داره بچه ۴ سال سوگلی خانواده بوده یهو یه رقیب پیدا کرده ..

پسر من یکسال و ده ماهش بود بعد از بیست روز شرایط رو پذیرفت بعد از سه ماه داداششو ،
ب نظر من پسرت بیشتر زمان میبره تا شرایط و داداششو قبول کنه

هنگام تعویض لباس ، پوشک ، شیر دادن ازش کمک بخواه ، مثلا بهش بگو پتوشو اروم روش بکشه ،
شبا هنگام خواب ، قصه خودشو و داداشش ک باهم میرن بازی و بیرون رو بگو

از زبون نوزاد بگو دادا خیلی دوستت دارم

براش کارتون دنیل ببره که خواهرش به دنیا اومده هم بزار ..

وقتی نوزاد خوابه کار خونه ول کن تمام توجهت با بچه باشه ، مثل قبل بیرون و تفریحش به جا باشه

والاه ما بیچاره چ بگیم ک تفاوت سنی دوسال بود سرویس شدیم حالا اول سرویس شدنته

دقیقا منم همین مشکل دارم.چند روز پیشم برنج کرده دهنش شانس اوردم خفه نشد.من دگ روانی شدم خودشم همش گریه

منم اوضام همینه بردیا خیلی اذیت میکنه

بیشتر بهش توجه کن واینکه مراقب باش بچه رو تنها نذاری اصلا

پسر من 2سالش بود دخترم ب دنیا اومد تا ی هفته تب کرد از این دکتر ب اون دکتر می بردم بعد ی سال تونست شرایط رو قبول کنه الانم بچه سوم ب دنیا اومده دخترم بی خیال ولی پسرم نه هنوز حسادت می‌کنه

😢😢😢واقعا نمیدونم پسرم قراره چه واکنشی نشون بده وقتی آبجیش دنیا اومد

سلام عزیزم دقیقا منم همین شرایط شما رو دارم تبسم ۴ سال و ۳ ماهشه شاهان ۶ ماه یعنی تبسم یکی دیگه شده واقعا درکت میکنم نمیدونم کی تموم میشه این سختی‌ها
به نظر منم اشتباه ۳ تا ۵ سال بچه آوردن باید بچه ۸ ساله بشه بعد

اومدم چیزایی ک از مشاوره ها شنیدم پیشنهاد بدم ،دیدم آدم واقعا تا تو شرایطش نباشه نمیتونه نظر بده،ولی از خدا میخوام ی آرامشی ب شما بده و هر چ زودتر مشکلت حل شه،حتما خیلی دوران سختیه..

عزیزم من وقتی پسرم خواست دنیا بیا شوهرم دخترمو برد براش لباس کفش خرید گفته اینا امیرعلی برات خریده تا ۱۰ روز اول اصلا خونه نبودم که بخواه حساس بشه وقتی اومدم خونه کلا پسرم گذاشتیم کنار همه حواسمون برا دخترمون هسته حتی الان شده شوهرم وسیله میخره میگه اینا امیر علی برات خریده خداروشکر زود کنار اومد مثلا میگم داداشت ببر اتاق بازی کنین میبره سرگرمش میکنه یا مثلا میگم حواست باشه به داداشت من میرم تا سر کوچه قشنگ مواظبش

دقیققااااااا وضعیتت عین منه والا منم موندم چطوری رفتار کنم خودم که دیگه حرف عادیمم با داد شده بس عصبی شدم

این طبیعی ۶ماه تا ۱سال طول میکشه که بچه بز گتر به خودش بیاد.به بزرگه توجه بی اندازه نکنید. میاد موهاش می‌شه بگو عه نگا چقدر قشنگ موهاش فقط گول بزنید من دختر کوچیکم دوروزه بود خواب بود رختر بزرگم رفت عقب عقب بعد یک دفعه دوید خودش پرت کرد روی نوزاد مهمونم داشتیم جاریم همچین جیغ کشید.من گفتم نه چیزی نیست دخترم بردم اتاق البته الان کرم میریزه اما خب بازم بچه هستن طبیعیه کارهاش

منم الان همین شرایط رو دارم
اصلا بزرگه خیلی بد شده نسبت ب قبل.۱۸۰ درجه تغییر کزده

بهترین راه حل اینه ک شبا داره می‌خوابه باهاش صحبت کنی و خودت هم بخوابونیش فقط از این تعریف کن بگو بزرگ شدی داداشی بهت افتخار کنه

من چون میدونم پسرم خیلی لجبازه نمیتونم بچه ای بیارم ک اونم ازش متنفر بشه
باید اونم از لحاظ روانی آمادگی پذیرش یکی مثل خودشو داشته باشه

نباید ک هرکی هرچی گعت گوش بدیم

دقیقن پسر منم همینطوری شده دیوونم کرده چن تار موهام سفید شده

طبیعیه عزیزم محیط جدید با وجود یه آدم جدید براش تازگی داره به مرور بهتر میشه نمیگم کاملا خوب میشه چون پسر من با اینکه یکسال گذشته بهتر شده ولی شیطنتای خودشو داره مثلا هیچی به خواهرش نمیده اگه چیزی از اسباب بازیاشو برداره ازش میگیره یا وقتی من یا باباش خواهرشو بغل میکنیم میگه چرا منو بغل نمیکنید منم دوس داشته باشید اینجوری که میگه دلم آتیش میگیره با خودم میگم حتما خیلی غصه میخوره 🤕با وجود اینکه با بیشتر توجهمون سعی میکنیم به اون باشه ولی بازم از این حرفا میزنه

بنظرم تند تند کادو بخرین از طرف نی نی بهش بدین،و حتما مهدکودک بزارینش

مگه تفاوتشون چهار سال و نیم نیست ؟

سوال های مرتبط

مامان حسین کیان مامان حسین کیان ۵ سالگی
سلام مامانا خوبین شبتون بخیر لطفا منو راهنمایی کنید از دست کارای حسین جان اینم بعضی از کاراشه اگه بخوام از همه‌اش گلم باید تا صبح تایپ کنم خیلی لجباز بی ادب شده میگم بیا باهم بریم مسواک بزنیم میریم مسواک بزنیم نمیزنه به دندونش مسواکشو میکشه به همه چی همه جا به غیر از دندون خمیرش میریزه همه جا میگم بده کمکت کنم چند بار تا یاد بگیری نمیده دندون هاشم هی دارن خراب میش بعضی وقتا میگم خودت برو بزن به علاوه اون کارا که گفتم لباسشم خیس میکنه یا میگه آب بیار برام میگم خودت برو بخور میخواد یه آب بخوره لباسشم خیس میکنه کلی جلوی آب باز میزاره هر چی میگم حیف اسراف میشه گوش نمیده خیلی عصبانیه غذا میخواد بخوره اصلا یجا نمیشینه همش راه میره و اون دستای کثیفشو می‌میماله به همه جا با این دستمال همیشه کنارش میزارم یا میگم بیا بریم بشورم برات یا بعضی وقتا غذا یا خوراکی میارم بخوره نمیخوره بک ساعت وسطه خوب که جمع میکنم میگه میخورم دوباره بیار یعنی هر کاری میخوام انجام بدم میگه اول من انجام بدم یعنی فکرشو بکنید هر کاری میگه من انجام بدم یعنی بخدا منو به مرز جنون رسونده بعضی وقتا که بعد می‌خوابه از دستش گریه میکنم حرف زشت میزنه همه چی پرن میکنه هر چی گیرش میاد میکنه توی دهنش که میگم کثیفه مریض میشی همیشه دستشو میکنه توی لباسش میره دستشویی با این که بلده خودش بره بیاد تنبلی میکنه کلی عصبانی میشه تو باید بیایی