دخترم میره پیش دبستانی
همیشه باباش میبره میاره کم پیش میاد من برم

ولی هرباار که من میرم ی پسر بچه هست به اسم پارسا ۵ سالشه
میرم تو میاد بغلم حرفاش کاملا نامفهومه من اصن حرفاشو نمیفهمم قشنگ بهم میگه مامان
بعد مثلا بهش میگفتم توپ زرد اینا رنگا رو تشخیص نمیداد
ی بچه تو ۵ سالگی کامل باید حرف بزنه رنگا رو بلد باشه و هزارتا چیز دیگه
اصن قصد قضاوت ندارم
تا حالا پیش نیومده ولی خیلی دوست داشتم مامانشو ببینم بهش بگم این بچه رو ببر گفتار درمانی پیگیری کن بخدا حیفه سال دیگه بخواد بره کلاس اول و نتونه حرف بزنه واقعا نمیشه
والا تو اون پیش دبستانی قرار نیست هیچ پیشرفتی بکنه همیشه تو سالنه هیچوقت تو کلاس پیش بچه های دیگه نیست

خواهشا تو این سن کم مشکلات بچه هاتونو جدی بگیرین بخدا حیفه
دختر من که تو حرف زدنو اینا هیچ مشکلی نداره باز به دفتر شطرنجیش میرسی اصن تو این دنیا نیستو کلی باید توضیح بدی دیگه اونی که تو حرف زدنو مفاهیم ساده مشکل داره خیلی سختی میکشه
گناه داره اون بچه تو مدرسه مسخره بشه

۴ پاسخ

عزیزم🥺 دوستم بچش بیش فعالی شدید داره پیش یک و دو نفرستاد چون کرونا بود حتی انلاین هم نفرستاد بعد بچه رفت کلاس اول هیچی حالیش نبود رد شد دوباره سال بعد کلاس اول لب مرز قبول شد الان دوباره کلاس دوم هیچی حالیش نیست خیلی سخته دوستم یک چشمش خونه یک چشمش اشک

به مربی مهد بگید تا با خانوادش درمیان بزارن

خب اینا سنجش میشن اگه سنجش قبول نشن نمیتونن ک کلاس اول برن ..

من پسرم از همه لحاظ خوبه ها
فقط وابستگی شدید داره
نمیدونم چیکار کنم

سوال های مرتبط

مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
مامان آوین و رادین مامان آوین و رادین ۶ ماهگی
سلام، پسرم تا چندوقت پسش خیلی اجتماعی بود هرجا میرفتم انقد با طرف حرف می‌زد که همه میگفتن اسپند دود کن، با خودم سرکار یوقتایی می‌بردم با تک تک همکارا حرف های قلمبه سلمبه میزد، همیشه خداروشکر میکردم خجالتی نیست خیلی اجتماعیه، فروشگاه میرفتیم سریع با فروشنده هاشمی‌رفسنجانی حرف می‌زد قیمتارو میرف می‌پرسید و...، الان چند ماهه خودم همش خونه ام سرکار نمیرم دخترم سه ماهه به دنیا اومده، تو خونه حواسمون هست بهش خیلی اهمیت میدیم که حسودی نکنه، خودشم خواهرش رو خیلی دوست داره، کلا شوهرمم تمام وقتش واسه پسرمه،وقتی میاد خونه، حالا الان یه دو سه هفته ای هست میبینم بیرون رفتنی خیلی خجالت میکشه پشت من قائم میشه, مغازه ،فروشگاه ،اراشگاه و همکارای همسرم، همسایه و..‌ وقتی باهاش حرف میزنن سریع میره پشتمون قائم میشه، دیروز رفته بود شهر مَشاغل ،قسمت آشپزی، خانومه هرچی باهاش حرف می‌زد آهسته و بی انگیزه جواب میداد، قبلا همه جارو میزاشت رو سرش انقد که حرف می‌زد باهاشون، البته با بچه های همسن خودش خیلی خوبه، سریع تو پارک دوست میشه بازی میکنه ولی با بزرگسالان خجالتی شده، کسی.بوده بچه ش یکدفعه خجالتی شه، راهکاری چیه؟