۶ پاسخ

سلام عزیزم خوبید بچه منم چندروز بود اینطوری شده بود دادم براش سرکتاب بازکرد خوب شد

از باقی تاپیک هات مشخصه مادر صبور و دلسوزی برای دخترت هستی. حتما خیلی خسته ای. عزیزم واقعا حرفی برای اروم شدنت ندارم. اما اینکه از دکتر بترسه خیلی طبیعیه. هرچقدر مادر و پدر بابچه تایم باکیفیت تری باهم داشته باشن ترس های بچه ها زودتر میریزه. بعضی بچه ها دلبستگی نا ایمن دارن. به مرور بهتر میشن. بچه ها همیشه که انقدری نمیمونن. همه ی این سختی ها گذرا هستن.

پسر من فقط از صدا جاروبرقی سشوار می‌ترسه ،خداروشکر یکسره گریه می‌کنه هرکس رفت حموم ببرمش ،حموم بره بیرون نمیاد بزور میارم بیرون دهنش باز میشه

بابا تو این سن همینجوری اند چرا اینقدر عصبی میشی...عادیه اظطراب جدایی داره ‌...باهاش بازی قایم موشک بکن پشت پرده پشت در که بدونه وقتی میری جایی برمیگردی پیشش...بعدشم اک میتونی ببرش کلاس های کودک و مادر کلاس هایی ک برای بچهاست تو جمع باشه اجتماعی میشه اهنگ میذارن واینا..کم کم خوب میشه

دختر منم از همه چی می‌ترسه
از همه چیا
جارو برقی ،ناخن گیر ،دکتر
ی بهداشت میبردمش تموم جونم ب لرزه می‌افتاد هزار تا خوراکی میخریدم ک فقط رو ترازو برای ۱ ثانیه بشینه
واقعا سخته
حموم رفتن بدون دغدغه بچم برام آرزوعه دو نفر حریف ی بچه تو حموم نمیشیم سر جمع ۴ دیقه هم تو حموم نیستیم
منم همینم خواهر
ولی بازم شکر خدا

عزیزم اینجوری نگو، باور کن اغلب بچه ها همینطورن، خداروشکر کن که هستن وداریمشون،منم شرایطم عیین شما ومامانای دیگه هست،اما بخودت روحیه بده شما یک مادر توانا هستی،کوچولوهای ما جز ما کسی رو ندارن

سوال های مرتبط