۱۲ پاسخ

فکرکردم خودم تنهام ولی میبینم ک خیلی همدرددارم بخدا وقتی ک دوتاشون مریض میشن دیگ اعصاب ندارم دیوونه میشم ازبی خوابی الان ۹روزه ک میرض شدن باهم شبانه روز یک تادوساعت میخوابم
بچه ی مدرسه ایی با بچه ی کوچک ک نمیتونه بگ کجام دردمیکنه خیلی سخته من فقط آرزومیکنم کوچک زود حرف بزنه حداقل بگ کجام دردمیکنه

قرص اعصاب میخورم

من یک مادردیوانه حاظر اعصاب صفرچون واقعابچه ها به هیچ صراطی مستقیم نمیشن اصلاارامش ندارن

منم‌یه پام ها لیوه خونه یه پام ها حونه
خدا راشکر دوتا دارم صبح تا شب غزه است خونمون کافر نینه😃😃

من کم کم دیگه دارم ب خود کشی فکر میکنم

خسته ترینم

اگه خدا قبول کنه من هم نزدیک هستم

بزرگ‌میشن یادمون میره
من‌دومی تو شکممه

داد هم میزنید سر بچه هاتون عصبانی می‌شید سرشون

الان جوری داغونم که نمیتونم توصیف کنم

مغزم دیگه واقعا نمی‌کشه

منم اعصاب زیرصفر بچم مدرسه ای هس بدتره دوتاشون زمستونا باهم مریض میشن باهم نمیسازن کلی ظرف ولباس وکار خونه واشپزی وبی خوابی وای بخدا شبا حسرت خواب انشالا دخترم زودبزرگ بشه بسلامتی این سختی ها کمتربشه وخوابش بهتربشه اوضاع دندون ونق وکلافه هس

سوال های مرتبط