سلام مامانا..
منم توی ۳۲ هفته یه بچه گُلدِن بیبی زایمان کردم..
اگه بخوام از تجربم بگم من توی زندگیم و سربچم خیلی سختی کشیدم و اخرم به سختی دنیا اومد..
پسرم باید ۱۱ اسفند دنیا میومد ولی روز تولد خودم یعنی ۱۵دی درد و انقباض گرفتم و ۱۶دی یعنی دیشب ساعت ده بدنیا اومد..
منو باباش چون هردومون دی ماهی هستیم دوس داشتیم بچمونم دی ماهی باشه و طبق معجزه ای دی ماهی شد..
من یکروز درد و انقباض داشتم و با معاینه زوری دهانه رحمم رو باز کردن طوری که دست بچم دیده شد.. دستور سزارین دادن و سزارین اورژانسی شدم..
چنان توی سزارین بعد از عمل درد کشیدم و گریه کردم که کل زندگیم دردی شبیهش نداشتم و درد و انقباض طبیعی برام یدرصد درد سزارین نبود..
من دکترم بدلایلی چون بچه گلدن بیبی بود مجبورشد سز کنه..
دیشبم هرچی گفتم بچمو نشونم ندادن و حالا تاحدودی دردام به نصف رسیده..
و هنوز بچمو ندیدم چون توی دستگاهه..
ازتون خواهش میکنم از ته قلب برا منو بچم دعاکنید
خیلی واسش زجرکشیدم.
برام دعا کنید بسلامت بغلش کنم..
بماند به یادگار از تولد پسرم💙

۲۰ پاسخ

عزیزم ایشالله که نتیجه زحمت و سختی هات زودی مرخص میشه

عزیزم انشالله صحیح و سالم گل پسرتو ببینی وباهم به خونه برگردین

منم الان انقباض دارم و دوسانت بازم همش کمردرد و ترشح زرد زیاد دارم
بنظرت نمیتونم دوهفته دیگه دووم بیارم؟

عزیزم نگران نباش حالت بهتر شود برو بهشون بگو میذارن بری پیشش منم ۳ روزگیش رفتم و دیدم
برای منم دعا کنید

قدمش مبارک به سلامتی عزیزم تبریک میگم😍

زیر سایه پدرومادرش بزرگ بشه قدم نورسیده مبارک

عزیزم بسلامتی، انشاالله زود نینیو میبینی، وصحیح و سالم دوتاییتون برین خونه، برا دردت بگو برات شیاف بذارن اگه نذاشتنم خودت بذار، این مرحله رو که رد کردی انشاالله بقیشم بسلامتی باشه،❤️

به امید خدا که صحیح و سلامت بغلش میکنی خیلی خیلی مبارک باشه نی نی کوچولوتون خدا حفظ کنه شما رو برا هم به خودت برس که با انرژی زیاد بری به دیدنش 💙🦋

عات خاصی داشت انقباضاتون؟؟

عزیزم تبریک میگم بهت دنیا اومدن گل پسر شیرینت رو امیدوارم این روزات هم به خوشی بگذره و با قشنگ پسرت برگردی خونه🤲❤️

خوش قدم باشه عزیزم.
برا منم دعا کن ک از دیروز دردام شروع شده بتونم زایمان بی دردسری داشته باشم و ب سلامت پسرمو بغل کنم

عزیزم قدم نو رسیده مبارک باشه 😘

ان شالله بسلامتی و دل شاد برین خونه

بچه گلدن ینی چی

خیلی سزارین سخته منم با شیاف زندم

اولا مبارک باشع
دوما متاسفم برا دردهایی ک کشیدی🥲
سوما انشاللع بچتو تافردا نشونت بدن🤩

عزیزم ایشالا بسلامتی بغل بگیریش

ایشالله که صحیح سالم بغلش میگیری نگران نباش همه سختی کشیدن

قدم نو رسیده مبارک باشه عزیزم❤️❤️❤️
انشالله بسلامتی این روزا و دوران رو بگذروتید و بسلامتی بچتو بغل بگیری عزیزم این روزام نیز بگذرد ❤️😍🫂

ایشالله صحیح و سالم بغلش میکنی زود دنیا اومده باید تو دستگاه باشه الان نمیتونن بیارن شما ببینی شما هم بخودت برس زود خوب شی ک ایشالا چن روز دیگه پسرت مرخص شد حسابی شیر داشته باشی بهش بدی

سوال های مرتبط

مامان کارن مامان کارن ۱ ماهگی
سلام مامانا
بعد از ۳ روز سختی گل پسر منم به دنیا اومد🥰
بدون درد توی ۳۹ هفته و ۷ روز بستری شدم.
اول کلی فشار زایمان طبیعی رو تحمل کردم ، از اینکه طی ۲۴ ساعت ۳۰ بار انگولکم کردن نگم براتون، هر ۳ ساعت هم یه نفر میومد و میگفت مامای شیفت هستم و دکتر شیفت عوض میشد هر ۳ ساعت . هر ۳ ساعت نوار قلب میگرفتن و هر ۳ ساعت یه بار دکتر و یه بار مامای شیفت انگولکم میکرد و بخاطر همین درد شدیدی داشتم.چون بیمارستان رضوی قبول نمیکرده قبل از ۲۴ از بستری شدن سزارین کنن.
قرص های باز شدن دهانه رحم باعث شد مسموم بشم و بعد از دوز‌ دوم فشار پایین و اسهال و استفراغ شدید داشتم که دکترم دیگه ممنوعش کرد.
بعدم گفتن چون انقباض داری نمیتونیم بهت امپول فشار بزنیم . و دهانه رحم هم بیشتر از ۲ سانت باز نشده بود ولی خیلی درد داشتم . ۲۴ ساعت توی اون وضعیت بودم تا بیمارستان قانع بشه من نمیتونم زایمان طبیعی کنم و در نهایت دکترم گفته بود که بیشتر از این اذیتش نکنین و برام عدم پیشرفت زدن و در نهایت طی ۱۲ دقیقه توی عمل سزارین گل پسرم به دنیا اومد😘😍🦋🤰🏻
منم نتونستم زایمان طبیعی کنم اول کلی درد و سختی کشیدم و در نهایت سزارین شدم❤️‍🔥
مامان مامان🌰💙 مامان مامان🌰💙 ۲ ماهگی
تجربه زایمان من🥰
من قراربود ۳۸هفته ۳روز سزارین بشم اما دکترم چون شیفت نبود قرارشد ۳۸هفته۱روز زایمان کنم
روزیکه قرار بود برم بیمارستان از ساعت ۴صبح درد طبیعی شروع شد و همینجوری به اوج خودش می‌رسید داداش تقریبا نزدیک به هم شده بود و ترشحاتم فوق العاده زیاد به رنگ صورتی در اومده بود
دیگه ساعت ۶ رفتم بیمارستان جلو در بیمارستان حس کردم داغ شدم و فهمیدم کیسه آبم پاره شد همینجوری آب داغ ازم میرفت زایشگاه معاینه کردن ۴سانت بودم خیلی درد داشتم شدید
دیگه دکترم اومد چون دیابتی بودم وترشح سبز کم داشتم واینکه کیسه ابمم پاره شد دکترم گفت سری ببرینش اتاق عمل بعدم سزارین اورژانسی شدم نمیتونم بگم درد طبیعی بیشتره یا سزارین ولی برای من طبیعی غیر قابل تحمل بود و سزارین هم سختیش بیشتر موقع بلند شدن از تخت سختم بود وماساژ رحمی دردناک بود و سوند یذره چندش بود😁
در کل سختی هاش به شیرینی اون لحظه که بچه رو میبینی یه دنیا می ارزه
ایشالله همتون زایمان راحتی داشته باشید❤️
مامان آرمان مامان آرمان ۱ ماهگی
میخوام از تجربه زایمان سزارین بگم اگر دلشو نداری نخون لطفا
من قرار شد چون بچه نچرخیده سز بشم
بهم نامه بستری دادن برای ۳۸ هفته و دو روز ، من صبح با همسرم به بیمارستان رفتیم لباسام رو عوض کردم دراز کشیدم بهم ان اس تی وصل کردن و سون زدن که خیلی دردناک بود تجربه بدی بود برای من که همین جوریش به زور داشتم میرفتم سز بلاخره ساعت ده و نیم منو بردن اتاق عمل دکتر اومد از کمر منو بی حس کرد من احساس کردم یکم بی حس شدم ولی کامل بی حس نشده بودم دکترای احمق بدون اینکه تست کنن عمل رو شروع کردن و من شروع کردم به داد و بیداد که من میفهمم درد نداشتم ولی همه چیزو میفهمیدم ، انقدر جیغ زدم منو بیهوش کردن وقتی به هوش اومدم ساعت یک و نیم بود پسرمو اوردن روی صورتم ولی خدا ازشون نگذره من هنوزم تعریف میکنم تنم میلرزه، قشنگترین اتفاق فقز دیدن روی ماه پسرم بود، بعد که اومد تو اتاق چند با اومدن شکممو فشار دادن واقعا درد داشت تا ساعت ۸ شب که گفتن پاشو راه برو سخترین کار بود من دخترنو طبیعی به دنیا اورده بودم به نظر من سزارین برای من یه اتفاق وحشتناک شد بدترین و تلخترین اتفاق زندگیم بود امیدوارم برای کسایی که انجام میدن بهترین انتخاب باشه