۱۱ پاسخ

آره بگیر زمستون نداریم که هوا خوبه

اره بگیرچکارداره

چرا تدریجی نمیگیری که هم خودت اذیت نشی هم اینکه چون داره دندون در میاره اونم اذیت نشه

شب نگیر اذیت میشید

منم دندون دخترم با تر ک شیر یکی شد البته دختر من خودش دیگه شیر نخورد اذیت شدیم ولی زیاد نه

منم پسرمو چند روزیه ازشیر مادر گرفتم ولی اگه شروع کردی بگیر
اگه نه بذار دندونش دربیاد بعد
من پسرم مریض شد دوسالش شد نتونستم بگیرم گذاشتم خوب شد بعد گرفتم

بزار دندونش در بیاد بعد بگیر استرس نگیر عزیزم یه وقتی بگیر که درد جسمی روحی نداشته باشه من میخواستم بگیرم پسرم مریض شد گذاشتم چندهفته بعد گرفتم
منم فکر میکردم خیلی سخته ولی آسون تر بود

نه دیگه گناه داره بچه ! 🥺
چه جوری دو تا بحران به این بزرگی رو پشت سر بذاره آخه ....
دندان درآوردن خودش یک پروسهٔ سخت و دردناک هستش ؛
دیگه لطفا پروسهٔ شیر رو‌ بهش اضافه نکنید .
رحمتون بیاد به چوک بندر 🥺😓🙁

منم‌۵ روزه ازشیرخشک گرفتمش ولی فقط موقع خواب با پستونکش باید چیزی بهش بدم‌ تا بخوابه

هوا سرد الان نگیر

تو این فصل نگیر از بهار باید بگیری

سوال های مرتبط

مامان هلما خانمی مامان هلما خانمی ۲ سالگی
مامان جوجه مامان جوجه ۲ سالگی
از شیر گرفتن بچه 🙂

پارت۱:

سلام به همه ی مامانا و خداقوت از بچه داری ،میخوام تجربه ی خودم از شیر گرفتن بچه رو باشماها هم در میون بزارم شاید مادری مثل من استرس از شیر گرفتن داشته باشه و یا اینکه ندونه از کجا و چجوری شروع کنه ، میخوام کامل از اولش براتون بگم🙂♥️

( بچه ی
من به سینه م به شدت وابسته بود طوری که هر نیم ساعت یه بار باید بهش شیر میدادم😕😏)
از یکماه بیشتره که تصمیم گرفتم بچه مو از شیر بگیرم روز اول تایم ظهر صبح تا ظهر رو یه وعده رو کم کردم ، روز دوم یه وعده ی دیگه رو تا یه هفته این روند کم کردن رو ادامه دادم پایان هفته که شد دیگه کامل تایم بعداز صبحانه تا ناهار بهش ندادم
هفته ی دیگه به همین روند تایم ناهار تا شام رو کم و سپس قطع کردم
این روند رو تا دو هفته ی دیگه ادامه دادم
یعنی تایم صبحانه( بعداز خواب)
ناهار قبل و بعداز خواب
شام (قبل از خواب)
اینجوری شده بود که بچه م فقط موقع خواب شیر میخواست و بدون شیر نمیتونست بخوابه!!!!
که
۴روز پیش تصمیم گرفتم اونم ترک بدم ، روز اول تایم صبح رو بهش دادم ولی ظهر نه( منظورم برای خواب ظهره) یه عالمه بی تابی کرد و خیلی خوابش میومد ولی بهش ندادم و ظهر نخوابید و خیلی گریه و بی تابی میکرد منم بردمش مغازه و براش خوراکی خریدم توی خیابون میچرخوندم ولی بچه م طفلک خسته ی خسته بود وخوابش میمومد😔🥺 ولی من مقاومت کردم
این روند تا شب ادامه دادم، شام خورد و الان موقع خوابش بود ولی نمیتونست بدون ممه بخوابه ساعت نزدیک ۱۲شب شده بود ولی از صبح نخوابیده بود و بلند بلند گریه و بی تابی میکرد منم براش با گوشی کارتونی که دوست داره گذاشتم هم نگاه میکرد و هم بی تاب بود و باز مقاومت کردم تا اینکه در حین کارتون دیدن خوابش برد🥺