زندگى بعضى وقتا سخت میگذره
من خودم میخواستم بچه سومم.ویار اصلا ندارم تو بارداری از درد سینه هام شک کردم که باردارم
هردوتا بچه هامو خواسته خدا بهم داد
هردوتاشونم فقط از عقب افتادن پریود متوجه شدم
نه سر پسرم نه دخترم ویار نداشتم
پسرم ۱۳ هفته بودم به خاطر نامنظم بودن پرىودى دىر فهمیدم.بچه میخواستم اما امیدى نداشتم که باردار بشم هرروز ضعیف تر وبى حال تر شدم.ولى دخترم خدادادی بعد ۴ هفته فهمیدم تقریبا حالم شبىه پسرم بود
توپریودی دیدم سینه هام بشدت درد میکنع
پریودیم خوب شد دیدم درد دارم باز بیبی زدم مثبت شد
من خدا خواسته بود
۶ هفته بود
وای خوااب
همش خواب بودم
از بوی روغن کنجدم بدم میومد
خودمون میخواستیم
از لحظه ای که لقاح شدم فهمیدم انگار آگاه شدم بخدا
علائمم ترشح زیاد سینه درد تکرر ادرار
منم ویارنداشتم
من ناخواسته بود ،پریودیم عقب افتاده بود ولی همه ی علائم پریودی رودتشتم کمر درد و پا درد و ... واسه همین فکر میکردم فقط عقب انداختم بعد میخواستم دارو بخورم که پریود شم قبلش بی بی چک زدم مثبت شد
من خودم خواستم چهار هفته متوجه شدم. اون چی هیچ علایمی نداشتم فقط واژنم به شدت زیاد خشک و تنگ شده بود بعد یکی تو گهواره گفت من اینجوری بودم باردار بودم که آنقدر ذوق کردم آزمایش دادم مثبت شد 😅
پریودنشدن ناخواسته هشت هفته بود
من ناااا خواسته😂😂
خودمون میخاستیم.روز پریودم بی بی زدم مثبت بود به شوهرم الکی گفتم پریودشدم خیلی ناراحت بودم ازدوق بارداریم گریم گرفت شوهرم فکرکرد چون پریود شدم گریه مبکنم گفت عیبی نداره شب میام دنبالت میریم بیرون شام منم چون میدونسم همیشه کجامیریم رفتم دوجفت کفش ویه لباس بچکانه خریدم بردم دادم صاحب رستوران گفتم شب ک مااومدیم اینو بیارید بدید به من وبگید یه اقایی داد وایشونم این کارو کرد شوهرم اولش خیلی ترسید هی میگفت یعنی چی کی داده اقاعه کی بود کجارفت.ب من میکفت یلدا کی داده بازکن زودباش گفتم بیا تو باز کن من میترسم بازکرده بود تعجب کردمیگفت اینادیگ چیه گفتم عشقم بابا شدی باورش نمیشد.یادش بخیر واقعا🥺🥺🥺
خودم میخواستم
۷ هفته بودم، خودم حس میکردم باردارم
هیچ علائمی نداشتم ولی حس عجیبی پیدا کرده بودم😂
ناخاسته باردارشدم زیرشکمم مثل درد پریدی بود ولی خب چون همیشه عقب مینداختم فکرمیکردممیخام پرید بشم همش مسکن پروفن میخوردم تا۲هفته ۸هفته بود باردار بودم رفتم بهداشت گفتم خیلی زیرشکمم دردمیکنه گفت بارداری گفتم ن بابا مثل قبلا شدم خانم زنگنه گفت برو ی بیبی بزن وبیا زدم مثبت شد بعدبرام ازمایش نوشت مثبت شد اونروز جلوی ازمایشگاه ازخوشحالی گریه میکردم فقط الان نفس وجونم بغلمه😍😍
فقط خواب و میل به بستنی.. حساسیت به بوی تافت همسری
با اوی اف فشار کم و سر درد ضعف می کردم لبام خشک شده بود اسید معده ام می زد بالا لاغر شدم
سر درد خشکی لب و ضعف کردن
معده م خیلی درد میکرد
از بوی مایع ظرفشویی حالم بد میشد کم اشتها شدم
۳ماهم بود فهمیدم
آره خودمون میخواستیم
خودم میخواستم ۳ هفته با بتای مشکوک سونو فهمیدم
سر دختر اولیم هفت روز دیر کردم مامانم شک کرد ، بیبیچک زدم مثبت شد و هاله پررنگ انداخت. آزمایش دادم و مثبت شد تو عقد بودم و خداخواسته بود ، تو هفته شش بودم.
سر اینیکی بازم خداخواسته بودم ، روز موعدم بیبیچک زدم که بازم هاله پررنگ انداخت و آزمایش دادم مثبت بود ، تو هفته چهار بودم.
کم اشتهایی
وبه شدت بد ویااار اینقد ویارم شدید بود که بستری میشدم بیمارستان حالم خیلی بد بود از حاملگی متنفرم چون خیلی ویار بدی داشتم ولی الان عاشق دخترمم خداروشکر که اون روزا گذشت
من ناخواسته بود
پریودم عقب افتاد بیبی چک زدم مثبت شد
ولی خب ابن علامتام داشتم ونمیدونستم
معده درد و خارش بدن و بی خوابی
من خودم میخواستم
علائمم دقیقا مثل روزای قبل پریود شدن بود
بعد که از موعدم گذشت بیبی چک زدم فهمیدم باردارم🥹
همون اولاش فهمیدم نمیدونم چند هفته بودم
خودم میخواستم۴هفته بودم یا۶هفته دقیق یادم نیس
نوک سینه هام خیلی حساس شده بود😂
توگوگل دیدم علامت بارداری پریودیمم عقب افتاده بود
خودم میخاستم ، ۴ هفتم بود، حالت تهوع و بی اشتهایی کلا بد ویار بودم وحشتناک
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.