مامیهای تو حال وهوای مثل من که تازه زایملن داشتید وچیزی نگذشته بیایید حس الانتونو بگید

از خودم شروع کنم
خیلی بهم ریخته، عصبی، هنوز خودمو پیدا نکردم
از ادمای دورو برم بدم اومده همه رو شناختم دلموشکوندند
شیرم کم شد انقدر حرص خوردم
دلم میخواد انقدر شیرم زیاد شه که بجای شیر خشک شیر خودمو بخوره سیر بشه بچم
خدایا بچه هام زیر سایه رحمتت بزرگ بشن الهی آمین
خانم فاطمه زهرا نگه دار بچه هام باشه
خدایا زود جمع وجور بشم و به کارخای خونه هم کنار پرستاریم برسم

سلام عزیزم شیر و آبگوشت و مایعات و کاهو شیر رو زیاد می‌کنه حتما بخور

من زایمان طبیعی داشتم بچم ۳ روزش بود متوجه شدیم زردی داره زردیش بالا بود بیمارستان بستری شد خودمم باهاش بودم شیرم نمیومد که بچه بخوره دفع داشته باشه زردیش بره تا ۱۰ روزگی شیرم نیومد اغوز بود وزنس از ۳۸۰۰ شد ۳۴۰۰ مجبور شدم شیرخشک کمکی بدم حال روحیم وحشتناک بود عصبی بودم همش گریه میکردم فکرمیکردم برای بچم کافی نیستم نمیتونم سیرش کنم دوست داشتم با شیر خودم سیر بشه ولی هرکاری کردم شیرم انقد زیاد نشد که سیرش کنه الانم هم شیر خشک میخوره هم شیر خودم

دوتا داری؟؟

خوبی عزیز

من هم شیرخشک میدم هم شیرخودم وقتی استرس ندارم شیرم کافی گاهی اوقات هیچ ندارم

من بچه ام نارس بدنیا حدوااا ۴۰روز کم کرد توی ان ای سیو بود .
دوران خیلی خیلی سخت بود خودم مرخص کردن.
بچه ام نذاشتن لمس کنم فوری زیر دستگاه تنفس بود .
خودم موقع زایمان نفس کم اورد اکسیژن وصل شدم خلاصه بگم براتون .
نوزادم ۱۷۰۰بود بعد ۴روز تونستم دستش لمس کنم تودستگاه و شیرم میدوشیدم تحویل میدادم بعدش خدایاهزاربارشکر مرخص شد بخش ۱۰روز بیمارستان تموم شب روز سرم اش خودم عوض میکردم زردی هم دلشت بی خوابی کلافه شده بودم ی شب زدم زیر گریه بچه نزدیک بوذ دستم بیفته تنهاتنها توبیمارستان بچه ام پرستاری کردم گلاب روتون ب دسشویی مونده بودم فشارزیاد بچه ام همش پام کف پاش دستاش همش سرم و ان ژو کف پاش باتمام سختی ها جنگیدم تموم وقت بچه ام خواب بود توبیمارستان قران خوندم برای سلامتی دخترم .شیرش میدادم ایه الکرسی خوندم روزگارگذشت فهمیدم همه دوربریام توخوشی هستن توسختی فقط خدا برام کافی است.
خدا مهربون اوینا بهم بخشید همش توخونه ام جایی نمیرم چون بچه ام نارس وریه هاش بدنیا امد کامل نبود امپول ریه زدنحس میکنم افسرده ام .باشوهرم روزی یکبار دوری توخیابون میچرخیم تابچه اروم شه وگرنه توخونه افسرده شدم
خدایا هزاران بارشکرت دوتا بچه دارم سالم ان درپناه خدا باشن 🙏🙏🙏🙏

سلام مامان کیان جان وهمگی

من ۳۶روز زایمان کردم حوصلم ک سر میا لباس گرم تن دخترم میکنم شوهرم با ماشین ما میبره بیرون دور میزنیم

من خیلی خوشحالم چون بعد ۱۴ سال خدا بهم یه دختر ناز داد وبا روحیه خوب کاراش انجام میدم

من خوبم ولی دوست دارم برم بیرون بگردم با شوهرم.. انقدر هوا سرده که با بچه نمیشه بیرون رفت.. حالم از این موضوع گرفته.‌ منو شوهرم خیلی اهل خونه موندن نبودیم.