سلام مامانا شاید حرفم عجیب باشه ولی میخوام بدونم شمام اینجوری شدین یا نه
من بعضی وقتا به ادمایی که بچه هاشون بزرگ شده یا حتی ادمای پیر که بچه هاشون سر و سامون گرفته حسودیم میشه میگم خوش بحالشون این مراحلو گذروندن بعد بعضی وقتا خندم میگیره میگم اخه زن حسابی مگه خودت بچه نبودی بزرگ شدی بچه ی خودتم بزرگ میشه فکر چیو میکنی🥴

برعکس من دوس ندادم بزرگ بشه یعنی دوس دارم روز ها کند بگذره گاهی میگم کی دست و پایی کنه کی راه بیفته ولی از طرفی هم دوس ندارم این روزا بگذره

من برعکس تو ازینکه انقد زود زود داره بزرگ میشه دلم میگیره وقتی فک میکنم بزرگ میشه راه میره غذا میخوره دیگه ب من وابسته نیست ی غمی ته دلمو میگیره واس همین خیلی سعی میکنم از هر لحظش لذت ببرم از بیدار خوابی شبونه از خستگیم از همه چیه این روزا..

عزیزم منم کوچیک بودم مثلا ۱۰ساله همش به بابام میگفتم دوست دارم زودتربزرگ بشم بابام میگفت دوست داری عمرت زودبگذره الان که فکرشومیکنم راست میگفت الان اصلادوستندارم روزا تندتندبگذره این عمرآدمیزاده که داره میره دوست ندارم زودپیربشم دوست دارم بیشتربابچه هام شوهرم زندگی کنم خیلی ازگذشتن عمربدم میاد

من پسرم هفت روزش بود به جاریم که پسرش ۱۶ سالش بود میگفتم می پسر منم میشه مثل پسر تو 😂😂😂

یعنی آنقدر سخت میگذره بهت
من الان نشستم فک میکنم آنقدر زود گذشت این سه سال پسرم اصلا نفهمیدم چطور بزرگ شد خیلی ام مریض میشدا همیشه دستم بهش بند بود ولی خدارو شکر گذشت الآنم سه سالشه

اره بخدا منم به کسایی که بچشون یکم بزرگه حسودیم میشه مخصوصا کسایی که دوتا بچه دارن

وای عزیزممم دقیق کپ من هرکی ی روز بجش بزرگتز باشه میگم‌خوشبحالش 😂😂😂