خانما تورو خدا کسی بیداره دارم خفه میشم نفسم بالا نمیاد تا ۴ بیدار بودم بزور چشامو بستم باز از ۵ بیدار شدم نمیتونم نفس بکشم از اعصابم
شب جایی رفتیم جاری بزرگم یکاری کرد من حالم بد شد اومدم ننه شوهرم باز یجیزی گفت الان اعصابم خیلی خرابه هیچ جوره آروم نمیشم شوهرمم نیست تنهام داره خفه میشم توروخدا یچیزی بگین آروم شم

خواهر بیخیال ارزششو ندارع منم مثل تو بودم الان همش قرصه اعصاب میخورم

لعنت ب جاری های بدذات واینطوری.خودمم یکیش دارم خدابراش نسازه لعنت بهش

عزیزم میتونی خیلی راحت جبران کنی براشون
اونا انقد ارزش ندارن ک بخوای حال خودتو انقد خراب کنی

اعصابته. بریز دور . مهم نباشه برات

مینا بیداری؟ توروخدا بیا یچیزی بگو آروم شم
پسرهمسایه زن گرفته ما رسم داریم تو شیرینی شیرینی می‌بریم روش شال قرمز ۳ تایی با جاریام رفتیم بزرگه با من رابطه خوبی نداره شیرینی خودشو با وسطی گذاشت یهو رفت تو شیرینی من موند تو دستم قصری اون کارو کرد

اومدم ننه شوهرم گفت رفتین منم تعریف کردم بعد با من بحث کرد طرف اونو گرف منم ناراحت شدم برگشت گفت پدر و مادرت از صدجا حقوق میگیرن ماهی پرورش میدن درحالی که بابا و مامان من با کلی نداری درس خوندن لیسانس گرفتن یه استخر ۲۰ متری دارن پسر بزرگ اون و اون یکی بچه هاش با دیپلم با سهمیه رفتن سرکار با بهترین حقوق
از وقتی با ما وصلت کردن پدر و مادرم پشرفت کردن خودشون کلی پیشرفت کلی درآمد و پول

بیه ورتم نباشه مگه جاری و مادر شوهر،خواهر یا مادر آدمن که بخواد آدم اصلا حرفش رو حساب کنه به خاطرش خودت دو ناراحت کنی،بزن در ک و نت حرفاشون رو😁😁