۵ پاسخ

من ماژیک سیاه کردم پشم بهش چسبوندم طفلی میومد میکفت آخ جیز شده بوس میکرد

من رفتم خونه مامانم اول
بعد صبر زرد از عطاری گرفتم زدم .دفعه اول خورد بعد فرار کرد.دوباره که اومد باز تلخ بود و رفت.البته انقد بهش چیز میز میدادم که بخوره خواهرامم سرگرمش میکردن.دیگه یه دفعه هم بریدمش و تمام.شبا هم که بیدار میشد اب بهش میدادم

دختر من خیلی خیلی خیلی وابسته بود تلخک قطره از داروخونه گرفتم زدم سر سینه هام زبون زد دید خیلی تلخه دیگه طرفم نیومد خودش

من ب این روش انقد راحت جدا شد ک خودم باور نمیکردم اگر ب این روش انجام دادی برامن دعا کن معجزشو میبینی

تصویر

من آبلیمو زدم گفت ترشه من وعده هاشو کم نکردم چون اینطوری بچه رو مسخره میکنی به یکدفعه گرفتم فقط دوشب اول بهش شیر دادم

سوال های مرتبط

مامان آرتین مامان آرتین ۲ سالگی
سلام مامانای عزیز
بچم هر وقت اسمشو صدا میکنم زیاد به اسمش واکنش نمیده
به دکتر که گفتم دکتر گفت ایرادی نداره ولی الان که دو سالشه من یا باباش پنج بار که صداش کنیم یه بار جواب میده ولی افراد فامیل یا غریبه رو خیلی کم پیش میاد من که از یه هیجده ماهگی سر این موضوع حساس شدم باهاش بیشتر وقت میگذرونم بهتر شده ولی نه به دلخواه من قبلا توی چشمام نگاهم نمی‌کرد ولی الان موقع حرف زدن کاملا نگاه میکنه
ولی این تا الان کامل به جز یه تعداد کلمه حرف نمیزنه و به اسمش کم واکنش میده شده برام عذاب
بهداشت گفت ببر شنوایی سنجی ولی این با خواب آور هم بیدار شد و تا الان موفق نشدم
بلده مامان بگه ولی همیشه منو با جیغ صدا میکنه هر چی هم بهش میگم بگو مامان نمیگه خیلی که تکرار کنم میگه بابا
خودم توی خونه از هر لحاظی که میشه چک میکنم خدا رو شکر مشکل دیگه ایی نداره
کاربرد وسایل ها رو هم میدونه با اسباب بازی ها بازی میکنه چیزی بخواد منو با خودش میبره بهم نشون میده
مامان آی تای 🌙😇 مامان آی تای 🌙😇 ۲ سالگی
سلام خانما یه سوال من دخترم شیر خشک میخورد ولی ما بینش سینه هم میخورد روزی یمی دوبار خشک نشده بودن ولی خیلی کم بود شیرم ،بعد 16 17 ماهگی علاقش به سینه بیشتر شد حدود دوماه از شیر خشک گرفتمش تو دوسالگی ولی سینه همچنان میخورد و وابستگیش بیشتر شده بود ولی شیر نداشتم فشار که میدم یکی دوقطره میاد ،دیدم بزرگ شده تدریحی نمیتونم بگیرم ،شبا که مثلا موقع خواب که پا میشد گریه میکرد میدادم میخوابید از اول هرروز زیادمیومد ستم ولی هر بار در حد دو سه دقیقه شیر نمیرفت که شکمش ولی آرامش میگرفت ،دو روز پیش سینه هام رژ قرمز زدم گفتم اخ شده نخورد حالا دو سه بار خواسته گفتم اه شده دیگه نمیخواد کم اومدع سمتم بخواد ،اشتباه کردم یهویی گرفتم؟خیلی عذاب وجدان دارم گریم میگیره بغض میکنم وقتی میخواد ،چون دخترم منطقیه زود قبول میکنه چیزیو ،بدم بهش؟چون مانع غذا و چیزیشم نمیشه أخخ شیر ندارن که فقط آرامش میگیره ازشون ،میگم ینی بدم خودش کم کم زده میشه؟خیلی ناراحتم ،میشه راهنماییم کنین؟