خانما وقتتون بخیر
میشه من یکم درد دل کنم یکم دلم گرفته ببخشید
امروز داشتم فکر میکردم من هیچ سهمی از این بچه واقعا ندارم اسمشو که نمیتونم انتخاب کنم یعنی هرچی میگم میگن نه اخر میاد سر حرف خودش درسته فکر میکنم با خودم که زانو درد میکشم جدیدن بند بند انگشتام از درد مشت نمیشه شبا نمیتونم بشینم پاشم برم دستشویی اخرم حق انتخاب اسم رو ندارم میگم‌فلان اسم میگه نه اینا الان خوبه چندسال بعد قدیمی میشه اقا اسمایی که اونم میگه خوبه قشنگه من فدای این شخصیت این اسما بشم ولی دورم پر از این اسمه دلم میخاد اسم جدید بزارم تا اینجای بارداری یه لحظه این بچه منو اذیت نکرد ولی ادمای دورم اذیتم کردن با اتفاقای که بارداری واسم درست کرد مثلا دماغم بزرگ شد دلمو شکوندن به خاطرش یا به خاطر مسائل دیگه یا این که نمیتونم اسم دخترمو خودم انتخاب کنم حتی سرپرستی بچه هم میدن به پدر کل استخونام داره مشکنه ولی این درد این که اختیاری نداری دردش بیشتره
.
.
بارداری
زایمان

۷ پاسخ

میدونم عزیز بهت حق میدم

اشکالنداره عزیزم هممون مشکل داریم قوم شوهرخوب ندارن ازخودش گرفته تادورو وریاش...خداکنه ادم زبون بفهمه وقتی نمیفهمن مجبوریم خداکمک همه کنه مخصوصاشما♥️

عزیزم هرکس یه مشکلی داره تو زندگیش خودت چه اسمی انتخاب کردی همسرت چه اسمی بچه اولته ؟

بگو هرچی هم بگیری شناسنامه شو اون چیزی که من خودم میخوام صداش میکنم

وااا بگو فامیلیشو تو بهش میده اسمو من میدم نه تو.فامیلی با پدره ،اسم با مادر

عزیزم از حقت دفاع کن
این حق توئه که بخوای تو اسم گذاری تصمیم بگیری
تمام سختی ها و بیدهر خوابی ها برا مادرا بدبخته آخر سرهم هیچ اختیاری نداشته باشی زوره
من باسم زیر بار نمیرم

عزیزم. سرنوشت هرطوری تو پیشونیت نوشته باید کشید من دوتا پسراوردم اسمهاشون باباشون انتخاب کرد. حالاهم دوقلو باردارم باباش میگه نه این اسمها ولی من راضی نمیشه بهش بگو بذاری هم وقتی من راضی نباشم خدا قبول نداره

سوال های مرتبط

مامان مغز بادوم مامان مغز بادوم روزهای ابتدایی تولد
سلام خانما دلم خیلی گرفته بغض کردم فقط جرات اعتراض و گریه کردن ندارم. تنها جایی که میتونم حرفو دلمو بزنم اینجاست.
من چند ماهه با شوهرم در مورد انتخاب اسم واسه پسرم حرف میزدیم شوهرم هر اسمی که من میگفتم میگفت باشه در موردش فکر میکنیم. فعلا زوده تا بچه. ب دنیا بیاد .بچه ب دنیا اومد شوهرم بهم گفت اسمایی که دوست داری رو بگو که منم ببینم تا یه اسم انتخاب کنیم. اما دل غافل که داره منو گول میزنه ‌و با خانواده خودش به نتیجه رسیده اما داره واسه من فیلم بازی میکنه. امروز ۶ روزگی پسرم بود خانواده من و خانواده شوهرم خانه ما جمع شدن. شوهرم و مادرو خواهراش از قبل اسم خودشون رو انتخاب کرده بودن و به پدر شوهرم گفته بودن که اون اسم رو ب گوشش بخونه. درحالی که نه با من مشورت کرد نه از من نظر خواست. اسمشو پدرشوهرم گذاشت آرشا. ولی من شوکه شدم و اصلا از این اسم خوشم نمیاد. چرا باید یه مشورت با من نکنه. منی که با وجود دیسک کمر زایمان طبیعی داشتم تا حد مرگ رفتم. چرا باید یه نظر از من نپرسه