وااااای ینی دوروز اومدیم سمت رودبار خونه دایی شوهرم
شاهان منو رسوااا کرد سوراخی نموند انگشت نکنه،انقددددد شیطونی میکنه ک حد نداره پاهام دارن فلج میشن بس ک دنبالشم خسارت نزنه
ب شوهرم میگم مثلا منو اوردی مسافرت،بیشتر خسته شدم و حرص خوردم فقط پاشو بریمممم
بچه‌های شمام همینقدر شیطونن؟!😫😫😫🤕🤕🤕دیگه خابشم بهم ریخته فقط بیداره راه میره نصف شب بزور میخابونمش

والا من که نرم مهمون راحت ترم
میرم‌مهمونی ریلکس کنم بدتر میوفتم‌دنبال هیراد
باز خونه خودمون زیاد کاریش ندارم

منم بخدا انقد دنبالشم هیچ جا نمیرم اذیت نکنه همش خونه ام

تنها جایی ک راحتم خونه مامانمع کاری ندارن

اره دیگه عزیزم بچه هستن دیگه
جای جدید می‌رن کنجکاون

اره بخدا پسر منم همینطورع دهن ادمو سرویس می‌کنه

امان از این بچه هها امان منم همینم سفر رفتم دهنم صاف بود همش چسبیده بود بهم و گریه میکرد و بهونه و شیر میخاست
تونستی از رودبار عکس بگیر خیلی دوست دارم ببینم

اینم خیلی خراب کاره

اما از دست فسقلاااا

خداحفظش کنه عزیزم
دخترمنم وقتی میرم خونه ی بابامینا اینجوریه نمیخابه ک ن میخابه ن غذامیخوره همش میدوعه

همین فامیلا بچه هاشون پدر خونمون رو تو قدیم در آوردن بزار راحت باشه 😂😂😂

دقیقا