بیاین بگین چطوری به کاراتون میرسین هم بچه هم خونه هم آشپزی هم شوهر😕😕😕

بسختی ناهارم ک مامانم یا ابجیام یا هم مادرشوهرم درست میکنن شوهر ک کلا شبا جدا میخابیم چون بچه تا صب اذیت میکنه اونم صب میره سر کار واس همین

با بدبختی 😑

اون تایمی که بچه خوابه کارامو میکنم .وقتیم که دوباره خوابید باز میخابم

والا منکه چند وقته نمیرسم اصلا به آشپزی
شوهرم امروز میگه دیگه دست به کارای خونه نزن
فقط به بچه برس و غذا درست کن🫠

اونیکی بچه هام دخترمو میگیرن و کاراشو میکنن و منم راحتم🥺😂

احساس میکنم خیلی سخت میگیرید کلا

والامن بزور موهاموشونه میکنم شام پختن پیش کش شامونهارتخم مرغ سیب زمینی

شوهر آشپزی خونه داری و بچه داری 🤣🤣
من فقط اگه حوصله داشته باشم یه غذایی درست میکنم اگرم نه خودم به غذایی چیزی میخورم تاشوهرم بیاد یااون کارارو میکنه یا بچه رو میگیره تا من کارارو کنم روال زندگی همینه تا بچه بزرگ بشه و سرش بشه ۶ ماه به بعد اوکی هست

به همش میرسم اما دیگه چیزی ازم نمونده البته باز هرروز ی جای خونه بهم ریحته میمونه

من از وقتی زایمان کردم روزی یه وعده غذا خوردم نهار نداشتم شیرینی خوردم بیسکوئیت خوردم اینطوری پیش برم مرض قند میگیرم تا یه ماه دیگه🤦🏼‍♀️

والا هیچ جوره
امروز به زور و اجبار شوهرم که گف بچه رو میگیره و نگران نباشم رفتم حموم.
ناهار و شام دو روزمون هم انواع نون پنیر و تخم مرغ بود کلا حاضری
حالا ببینم امشب و فردا واقعا می‌خوابه که بتونم غذا درست کنم یا نه
زندگیمون داغون شده مثلا زایمان هم کردیم باید استراحت کنیم

به نام خدا همینکه فرصت میکنم به بچه میرسم و غذا میذارم کلی برای من، با وجود بچه کولیکی و رفلاکسی عزیزم نباید توقعی از خودت داشته باشی که به همه کارات برسی و مدیریتشون کنی.

به نام خدا به سختی