۷ پاسخ

عزیزم درخواست دوستی بده من جا ندارم برا امروز

خدا خدا خدا خدااااا این عکس دلمو بررررد قربون ریختتتتتت برمممم هزاااار ماشاالله 🤩😘😘😘😘

ای جانم...
دقیقا...
نیلا من هم همینطوره

اوووخووودااا😍کایلین قشنگه😍😘

ای خداااجیگره بامزه🥲❤️🥰

عزیزدلم ،چقدر شیرینی تو

جوون بامزه☺️😍

سوال های مرتبط

مامان دیار مامان دیار ۱۷ ماهگی
سلام مامانها
بیاین بگین بچه هاتون که تقریبا همسن و سال دیار هستن چه کارهایی بلندن و چند کلمه بلندن
دیار میگه : مامان . بابا . دد . آب . اَلو

مثلا یادش دادم اسباب بازی هاش رو جمع کنه توی سبدش
بلده دست بده
بابای کنه
بلده حلقه های اسباب بازیش رو بچینه
بلده مثلا توی همون حلقه ها ، من بهش میگن مثلا فلان چیز رو بذار اینجا توی حلقه و اونم میذاره

بده و بشین و بخور و کلا این فعل ها رو معنیشون رو متوجه میشه
مثلا بهش میگم فلا چیز رو بده بهم میده و بعد خودش دست میزنه یعنی توام‌برام دست بزن

از اعضای بدن هم مو رو بلده و دست رو فعلا چون تازه شروع کردم

ولی مشالله چون پرجنب و جوش هست یه جا نمیشینه که بخوام‌ بیشتر باهاش تمرین کنم
یعتی برای همین دست و مو تا یادش دادم چند روز طول کشید چون نمیشینه یه جا

ولی اون کارهای بالا رو که گفتم همه رو خیلی زود یاد گرفت



نمیدونم چرا به یاد گرفتن اعضای بدن یه خورده انگار تنبلی میکنه و میخنده بهم بیشتر و بدو بدو میره که بازی کنه

بنظرتون اوکی هست این چیزهایی که بلده یا نه
مامان کایلین مامان کایلین ۱۶ ماهگی
سلام بچه‌ها یه روشی پیدا کردم برای غذا خوردن بچه‌ای که تو صندلی غذا نمیمونه سر سفره فقط میاد تو غذای شما و غذای خودشو نمیخوره و هرچی هم میخواین بهش غذا بدید دهنشو قفل میکنه
از این به بعد صداش میکنیم هدی دبلیو😅
به این شکل که یه بشقاب با قاشق چنگال خودتون( حتما بزرگ باشه که فکر نکنه اونا که شما دارید یه چیز دیگه‌س ) برمیدارید اندکی غذای خودتون رو توش میریزید میذارید جلوی بچه
سپس کاسه ای از غذا رو برداشته و همونطور که بچه در تلاشه تا بتونه با قاشق چنگال بزرگ‌ترا غذا بذاره تو دهنش شما تند و تند با دست غذا رو به دهان وی میگذارید بعضی وقتا هم اون وسط یه تیکه غذا به قاشق و چنگالش وصل کنید و در همه حال حواستون به چنگال باشه
هم مستقل غذا خوردن رو یاد میگیره هم غذا خورده فقط یه مقدار لباس و دور و بر رو به فنا میده که فدای سرش
اینا برای غذاهایی هست که نمیتونه تو دست بگیره و بخوره اگه تونست دست بگیره که چه بهتر نیاز به قسمت اول نیست
حالا نیاید بگید من از اول همینکارو میکردما امتیاز ابداعش برای منه و همینه که هست😂
مامان قندی🤍 مامان قندی🤍 ۱۴ ماهگی
سلام مامانا یه سوال داشتم من مادرشوهرم خیلی جوگیره یه کار بهش بگی‌انجام بده تز فردا اختیار دار‌میشه
بخاطر همین اخلاق و‌یه سری مسائل دوست ندارم بچمو پیشش بزارم از اونجایی که خودتون خوب میدونید مردای ایرانی معتقدن همه بدن جز مادرشون
از نوزادی یه کاری داشتم بچه پیش مادرم با عمم میزارم الان که بازاره عیدمونو حتما میگه بچه پیش‌من باشه یا باشگاه میرم میگه پیش‌من باشه
یعنی‌واقعا میونه منو شوهرمو داره بهم میزنه بخاطر این قضیه چندبار غیر مستقیم گفتم اما انگتری حالیش نیست تویه ساختمونیم تا جایی میخوایم بریم سریع درو باز میکنه خسته شدم خیلی فشار عصبی دارم تحمل میکنم
حالا چرا نمیخوام بزارم چندتا دلیلشو بگم
۱شوخی جنسی‌میکنه
۲گوشی‌میده دست بچه بازی های الکترونیک انجام میده
۳بازی های خشن انجام میده مثلا بچه رو از مج بلند میکنه تاب تاب میده بچم همیشه دستشو میگیره به حالت درد
۴ بی رویه شیر یا غذا میده
۵مسائل‌جای‌خصوصی‌بچه رو پیش‌همه عنوان میکنه
مامان اراد مامان اراد ۱۵ ماهگی
سلام مامانا لطفاً راهنماییم کنید من یه پسر ۱۴ ماهه دارم که هنوز مامان بابا و دادا نمیگه فقط ننه و دد میگه حس می‌کنم احساساتو درک نمی‌کنه وقتی جلوش گریه می‌کنم توجه نمی‌کنه ناراحت نمی‌شه اقوامم که میام خونمون ازش می‌پرسم مثلاً درست نمیگه اونا میگن هنوز نمی‌شناسه اعضای بدنم خیلی بهش میگم ولی هنوز یاد نگرفته صدای حیوانام بلد نیست خودش به تنهایی راه نمیره به تنهایی هم واینمیسته ولی از صندلی و مبل و اینا می‌گیره وایمیسته بعضی موقع هم دستشو ول می‌کنه یه چند دقیقه‌ای وایمیسته و چند قدم میاد جلو می‌افته دیگه خودش نمی‌تونه دیگه تنهایی وایسه دوباره راه بره بعضی موقع‌ها خیلی بی‌قرار می‌کنه گریه می‌کنه بیشتر با وسایل خونه می‌خواد بازی کنه الان چند وقته با گوشاش ور میره و بعضی موقع‌ها گردنشو الکی تکون میده ولی من بهش بگم سرسری بکن می‌کنه ها ولی بعضی موقع خودش خود به خود ظرف‌های تکون میده یه چیزم بخواد بهش ندم جیغ می‌زنه یا می‌زنه تو سرش می‌کنه بغض می‌کنه منو می‌زنه گازم می‌گیره خیلی نگرانم شما بچه‌ها مامان بابا گفتن کی اعضای بدنشون یاد گرفتن کی احساساتو درک کردن؟
مامان هامین مامان هامین ۱۴ ماهگی
سلام مامانای گل خسته نباشید یه درد دل باهاتون داشتم پسر من هامین یکسالشه تو این یک سال به غیر از یکی دو بار که شوهرم تو حمام بردنش به من کمک کرد دیگه همیشه خودم هامین رو حمام کردم و همه ی کاراش از پوشک کردن و نگهداری از هامین رو خودم انجام دادم حتی یه روز یه نفر نه خواهر نه مادرم تو نگهداریش به من کمک نکردن شوهرم از صبح میره سر کار تا ساعت ۲ و ساعت ۲ بر میگرده خونه و دوباره ۳ میره سر کار تا ساعت نه شب در کل اگه دو یا سه ساعت هامین باباش رو ببینه ولی همین که باباش رو میبینه انگار نه انگار که من هستم همش گریه میکنه که بره بغل باباش ااون رو خیلی دوست داره نه اینکه من حسودیم بشه نه ولی برام جای سواله یه بچه که این همه من براش وقت میزارم و واقعا از هر لحاظ بهش میرسم و تو این یک سال حتی یک بار هم بهش نامهربانی نکردم پس چطور اصلا علاقه ای به من نشون نمیده دیشب شوهرم خسته بود از سر کار اومد هامین گریه میکرد که باباش بغلش کنه شوهرم هم خسته بود بر می گرده به من میگه معلوم نیست با این بچه چطور رفتار میکنی که علاقه ای به تو نداره واقعا از حرفش دلم شکست والا تقصیر ش
نیست این بچه هیچ علاق ای به من نداره دیشب خیلی دلم گرفت و گریه کردم به حال خودم که منی که این همه به این بچه می رسم و براش وقت می زارم چطوره که علاقه ای به من نداره😩😩😩😩