۶ پاسخ

من کامل درکت میکنم انقدر امشب حرص خوردم طرف چپ بدنم گرفته دختر بزرگم خودشو میندازه رو کوچیکه دستشو میکشه تا گریه میکنع شیر میخام بدم بزرگه گریه میکنه من شیر میخام باید پاشم شیرخشک درست کنم یعنی بزرگترین ظلم در حق بچه اینه شیر ب شیر بیاری من اشتباه کردم دلم برای دختر بزرگم کبابه

عزیزم خدابرات حفشون کنه ولی واقعا گناه دارن زود ب زود بچه آوردین این طفلی ها هم محبت توجه میخوان نرسی هم گناه دارن

الهی بگردمممم استامینوفن خورده که یعنی بگه منم اوخ شدم ای خداااا چقدر این بچه پاکن عزیزم خدا حفظشون کنه واقعا سخته دو تا بچه پشت سر هم هردو نیاز به توجه دارن ❤️❤️❤️

چ قدر سخت من فکرش بودم اقدام کنم ب دومی ولی بمونه ۴ سالش بشه بعد

یک فریم از شیر به شیر اوردن.

ای جانم بچه های منم پشت سرهم بدنیا اومدن منم باهاشون درگیرم مثل تو اما خداروشکر پسرمن از این کارا نمیکنه سعی کن جلوی بچه ات به اون طفلی قطره ندی

سوال های مرتبط

مامان آلاء مامان آلاء ۲ سالگی
مامانا من دخترم رو پام می‌خوابید چون خودم راحتر بودم از اول بهش عادت دادم رو پا بخوابه ولی خب مشکل اینجا بود که اگه جایی بودیم یا حتی خونه اگه خیلی زیادم خوابش میومد نمیتونست بخوابه تا من بزارمش رو پام حالا جالب اینجاست که دیشب وقتی داشتم رو پام تکونش میدادم دیدم نمی‌خوابه یهو گفت بغل منم گفتم خب حتما هنوز خوابش نگرفته بغلش کردم یهو گفت پتو بالش براش گذاشتم رفت دراز کشید عروسکشو بغل کرد منم بیخیالش شدم کلا داشتم با تلفن حرف میزدم یهو دیدم بلند بلند میگه آلا خوابید آلا خوابید منم می‌خندیدم دو ثانیه نشد نگاش کردم دیدم خوابه😳😳😳😳الان امشبم همین حالت تکرار شد آوردمش تو اتاق چراغارو خاموش کردم یه بیست دقیقه همون تو حالت دراز کشید بازی کرد در حالی که داشت از خنده قهقه میزد یهو خوابید😳بنظرتون همینطوری پیش بره یاد میگیره وقتی خوابش میاد خودش بخوابه؟یا برش دارم بزارم رو پام من نمی‌دونم چرا انقد رو پا راحتم از طرفیم میگم خودش بخوابه یاد بگیره راحت شم