۱۱ پاسخ

من تو گهواره دخترم تشک گاردار گذاشتم. وول میخوره ولی خیلی جا واسه مانور دادن نداره. خیلیم گهوارش خوبه. خب تو گهوارش وول بخوره چی میشه مگه؟
من و شوهرم هردو قدبلندیم خودمون بزور رو تخت جا میشیم دیگه فکرکن دخترمم بیاریم پیش خودمون😂

سلام عزیزم چقدر منی! از همه لحاظ 😂😂😂
وول خوردن بچه و جا گرفتنش
غر زدن شوهر
رو تخت خوابیدن به دلیل بی نظم شدن خونه و جا کم داشتن
فرهنگی بودن و کم خوابی
فقط یه فرق داریم که من تخت کنار مادر نخریدم چون میدونستم زیاد استفاده نمیشه ازش 😂

تخت کنار مادر از تولد تا شش ماهگی هست. از پایان شش ماهگی باید تخت یا جای خواب جدا داشته باشن که بتونند تکون بخورن، بغلطن، دست و پاشون رو دراز کنند بشینند بازی کنند دوباره بخوابن

وای دغدغه منم هست حالا بچه من بجز وول خوردن و تمامی این حرکاتی که گفتی غلت هم میزنه هی از این ور به اون ور ما هم اینجایی که اثاث کشی کردیم جامون کمه پنجاه متر بیشتر نیست رو تخت نمی‌تونستم چون کل جا رو هی غلت میزد زمین هم به قول شما نامرتب این چیزاشه ولی باز میشه کنار اومد منتهی با صبح اول صبح سر درد و نخوابیدن نمیشه تا سه هی بیدار بودم سه دیگه خوابیدم شیش ونیم خودش کامل پا شد 😔😔😔😔خیلی سخته اینطوری نمی‌دونم چرا راحت تا صبح نمیخابن

ما هم روی تخت میخابیدیم اما براش کوچیک شد. الان تو اتاق خودمون روی زمین میخابیم. شما جاتون کوچیکه تخت کلا جمع کنین زمین یکدست فرش باشع بچه راحت برای خودش بچرخه

من تخت کنار مادر رو تو دیوار فروختم . رختخواب میندازم تو هال میخوابیم تا انشالله وقتی بتونه حرف بزنه بذارمش رو تختش

منو دخترم تو‌اتاق خودش میخوابیم البته رو‌زمین. تشکشم گارد دار هست نمیتونه خیلی جا بجا میشه بهتر میخپابه

منم روزمین رو‌تخت نمیشه ی موقع خوابم میفته از تخت

ما کلا بخاطر وول خوردن خانوم از موقعی ک غلت زدنو یاد گرفته رو زمین میخوابیم بعضی وقتا بیدار میشم میبینم زیر پامه انقد وول خورده تو خواب
دوباره میزارم سر جاش صب باز بیدار میشم میبینم یه ور دیگشت دستو پاشم هلیکوپتری باز میکنه

منم تخت کنار مادر خریدم بنظرم بیخودترین چیزه
چون بچه ی جا بند نمیشه
اوایل گذاشتمش دیدم دستو پاش گیر میکنه بین نردهاش بااین که کناره داره چون ب نرده گیر میکرد داعم‌گریه میکرد بیدار میشدیم
دیگه بیخال شدم اومدیم رو زمین خابیدیم
دنیا دوروزه رو زمین بخابید بزا بچه‌م راحت باشه طفلی خودتم خوب بتونی بخابی

من روزمین میخوابونمش همینطوره

سوال های مرتبط

مامان میراث👶🏻🩵 مامان میراث👶🏻🩵 ۱۲ ماهگی
خانوماااا
شما شبا با بچه هاتون میخوابید رو تخت یا رو زمین
بچه هاتون کنار خودتون میخوابونید یا تو تختش؟؟؟
من پسرم بشدت غلت میزنه تو خواب و یه جا بند نیست نصف شب هم یهو بیدار میشه میره واس خودش قبلا رو تخت میخوابیدیم با شوهرم اونم کنارمون دورش بالشت میذاشتم اما بزرگتر که شد دیدم پامیشه از رو بالشتا میخواد رد شه
این شد که تصمیم گرفتم آوردمش تو اتاق خودش تو تخت خودش با نرده های بلند الان حدود دو ماه میشه که تو تخت خودش میخوابه اما خودمو و همسرم دقیقا رو زمین کنارش میخوابیم هنوز اتاقمون جدا نکردیم فقط جای خوابش جدا کردیم شیر شبش هم قطع نکردم چون نصف شب بیدار میشه از گشنگی
حالا بنظرتون کارم درست بوده یا زود از خودم جداش کردم؟؟عذاب وجدان دارم حس میکنم بهم احتیاج داره که بغلم بخوابه
نصف شبا بیدار میشه لبه تخت رو میگیره و میاد من و همسرم رو نگاه میکنه من پامیشم شیر میدم بهش دوباره میخوابه
بنظرتون کارم درست بود که جای خوابشو جدا کردم؟؟؟
ببخشید یکم طولانی شد سوالم😁
مامان ریحانه جانم مامان ریحانه جانم ۱۳ ماهگی
بچه ها دیروز یه چیزی شد واقعا یه لحظه تا سکته فاصله داشتم
ریحانه رو ساعت نزدیک 3 ظهر خوابوندم گذاشتمش روی تختش، تختش از این تخت کنار مادر هاست درحال حاضر، تخت جداگانه فعلا نخریدم اتاقش یکم جاش کمه. خلاصه همیشه وقتی بیدار میشه اول یه صدایی میکنه من متوجه میشم بیدار شده میرم سراغش و اینا، دیروز تقریبا یه ربع بعد از اینکه خوابوندمش، صدای النگو هاشو شنیدم و یه نق خیلی کوچولو زد، رفتم ببینم اگه جاش بدجوره درستش کنم، چشمتون روز بد نبینه... از تخت خودش اومده بود رو تخت من، چهار دست و پا اومده بود لبه ی تختتتتتتت🫢🫢🫢🫢🫢ببین میگم لبه یعنی از جلو و سمت چپش که وایساده بود چهار دستو پا، فقط 10 سانت از هر طرف تا لبه ی تشک تخت فاصله داشت، اگه ی ثانیه دیر رسیده بودم خاک عالم بر سرم میشد🤕😭😭وقتی درو باز کردم دیدم لبه تخت وایساده ینی فقط آروم جوری ک خودش نترسه گفتم یا ابالفضل، شوهرم بدو بدو اومد گفتم ینی یه ثانیه واقعا یه ثانیه دیر کرده بودم افتاده بود بدبخت می‌شدیم..
من حتی بالشت هم میزارم که وول نخوره از روی تخت خودش بیاد روی تخت ما، ولی نمیدونم واقعا دیروز چیشد خیلی بی صدا بیدار شده بود، واقعا میفهمم بچه‌ها فرشته ی نگهبان دارن، مراقب دارن که اتفاقی براشون نیفته، هر لحظه میرم تو اتاق یاد دیروز میفتم مو به تنم سیخ میشه. دیگه خلاصه تخت شو جمع کردم، دیشب تو اتاق خودش روی زمین خوابیدم باهاش