سوال های مرتبط

مامان جوجو(پارسا) مامان جوجو(پارسا) ۳ ماهگی
رفتیم تو اتاقامون مام ک فقط مایعات خورده بودیم دیگ باخودم گفتم گلاب ب روتون از بیرون روی خبری نیست، مگ این ک برای ادار برم سرویس، ساعت نمیدونم چند بود واقعا حدودای ۱۲ بود ۱ بود احساس کردم باید برم ادرار یه شیاف برداشتمو رفتم باهمراهیم سرویس و چقدددرر اردار کردممم اخیششششششش حس خوبی بود بدون سوند😂 چ کیفی داد بخدا. شیاف یار همیشگیمو گذاشتمو تا رفتیم تو اتاق دیدم برامون شربت لاکسی ژل اوردن با دوتا قرص جویدنی برای کارکردن معده، منم ک حس خیلی گنگ بودن گرفته یودم ک از بقیه قبل تر خودم خورده بودم و حس دکتری بهم دس داده بود. اقا از شربتی ک بیمارستان دادهم خوردم، دیگ جوجو هی شیر میخواس یا نمیخوابید ساعت شد۳ شب و من تا چشام گرم گرفت یه پرستار عوضی اشعال کثافت اومد بیدارم کرد ک شکمت کارکرده اخه بیشعور من چی خوردم ک شکمم کارکنه عه!!! بی تربیت شدما ببخشید بچه ها.. حس اون لحظم بود و واقعا حسم بهش همین بود ، گف یه شیاف میزارم برای دردت یکی برای کار کردن شکمت، شیاف بارون شده بودم😂 ینی تا شیافو گذاشت حس کردم بااااااید برم سرویس درجااا شربتا و شیاف کارخودشو کرده بود، رفتم سرویس و خداروشکر معده ام کار کرد و اومدم سرجام
مامان نیلان👧🏻 مامان نیلان👧🏻 ۱ ماهگی