بماند یادگار ازاولین شبی ک پسرم جیگرگوشمو بدون شیر دادن خوابوندم.....😔😭
پسرم تواین دوسالی ک مادرت شدم همیشه از اومدنه امشب دلم غصه داربود فک میکردم هیچوقت نتونم اینکارو بکنم و دلش و نداشته باشم ولی مادربودن هم بموقع غصه دارشدنه هم بموقع دلدارشدن😔😩
بمیرم واس صبوریت پسرم ک حتی گریه هم نکردی و زود قانع شدی
پسرقویه من مطمئنم بعدا یه مرده قوی و مهربون میشی
اینارو اینجا برات یادگاری نوشتم پسرم امروز ۲۹ دی ماه ۱۴۰۳ شبی ک اینارو تک ب تک با اشکام نوشتم هربار نگات میکنم ک‌چقدر آروم خوابیدی غصم بیشترمیشه
دورت بگرده مادر🫀

فقط اروم بخواب و خداروشکر کن من رفتم خونه بابام تا صب نخابید😁

🥺🥺🥺

آخ نگو منم شب اول همین حس رو داشتم

چقدرخوب نوشتیدوحستونوبیان کردیدهمه شوباتموم وجودم درک میکنم تقریبا۱ماهه ازشیرگرفتمش ولی انگارهنوزهیچکدوممون باهاش کنارنیومدیم

منم امشب میخواستم برا غم چشای دخترم زار بزنم
چند روزه از شیر گرفتم
دو روزه خیلی غمگینه
هر کاری میکنم یجوریه جلو چشام
بمیرم براش

عزیزم منم کلی بهم ریختم و گریه کردم 🥺🥺

یکی از دلایلی که دوس نداشتم به پسرم شیر بدم همین پروسه از شیرگرفتن بود

برا از شیرگرفتن دخترن خیلی اذیت شده بودیم هر دومون

واقعای غمی نشست تودلم بااین حرفات خدا به دوتاتون صبربده گلم انشالله راحت جدابشه من برج دو قراره بگیرمش ازالان دارم حرص سه چهارماه دیگه رومیخورم واقعامادربودن خیلی سخته البته من یبارتجربه کردم پسربزرگم دقیقا همسن بچه شمابودکه گرفتمش بقول شما خیلی اروم خوابید

عزیزم خدا برات نگهش داره
شیر خودتو میدادی؟

الهی بمیرم .چند وقتشه؟ منم قرار گیسو ماه بعد از شیر بگیرم از الان غمگین ترینم 😭