۱۳ پاسخ

راحتی بخدا،یه دکتر نمیتونم برم بچه هام جایی نمیمونن،دندون درد دارم نمیرم بکشم میگم تو سرما بچه هارو اسیر نکنم،خواهرم بچشو میذاره خونه مامانم میره دکتر،خونه دوستاش،بیرون بازار،بذار به یکی جز خودت عادت کنه،چه بهتر که اون نفر ازخونواده خودت باشه

آره من🤕پسرم یکسره تو خونه نق میزنه به محض اینک میبرمش اونجا آروم میشه😑

من تا ی مدتی با خانواده شوهرم زندگی میکنم تاخونه خودمون درست شه دخترم کاملا وابسته پدر شوهرم شده در حدی که مارو دیگه اصلا نمیبینه اگر گرسنه شد میاد پیش من

حالا دختر بمن بشدت وابسته شده ب پدرشوهرم اینا یعنی ی روز نبرشم اینقد گریه میکنه ک نگو از صبح که بیدار شده اوردمش بهش که میگم بیا بریم گریه میکنه

پسر منم عاشق مامان بابامه وقتی اونجاییم اونارو به من ترجیح میده از بغل من میره بغل اونا از بغل اونا بغل من نمیاد،مامانم هرجا بره دنبالش میره ولی دنبال من نمیاد،اما وقتی خونمونیم بهونه نمیگیره،شوهر منم شبا ۳شب میره تا ۸ونیم شب برمیگرده ولی من شبا خونه میمونم یعنی دوست دارم گاهی وقتا خودمون دوتا باشیم،زیاد نبرش عادت نکنه یعنی روتین وار نرو مثلا چند روز نرو بعد برو

واسه ما که به ما چسبیده حالا هی شوهرم تهدید که من واسه مجلس برادرت نمیام بچت باومن نمیشینه🥺😭😭😭😭

بله پسر منم بشدت وابسته مامانمه

ای جان خودت و شوهرت پس سنی ندارین که بچه دار شودین هنوز شوهرت سربازه خیلی سخته وقتی شوهر آدم نیس آواره ای من این درد رو کشیدم

از خدات هم باشه که میره خونه ی مامانت مادر برعکس نواسه هارو بیشتر دوس دارن

آره پسر منم اونجوریه

آره دخترای منم همینطورن
من سر دختر بزرگم که خیلی وابسته خالش یود رفتم پیش مشاوره گفت مگه چه اشکالی داره اتفاقا خیلی هم خوبه🙄

حالا من از خدامه بچم به اونجا وابسته بشه
همش چسبیده به خودم

برا منم وابستس ب بابام‌اینا اما خوبیش اینه تویه حیاطیم اراده کنه میبریم چاره ای نداریم چون نبریم همش جوراباشو میاره پتوشم میاره دلم میسوزه میبرمش چون پتورو دورش میپیچم میبرم همیشه

کلا بچه ها دوس دارن دورشون شلوغ باشه همه بهش توجه کنن همه اینطورن

سوال های مرتبط

مامان توت فرنگی🍓🍓 مامان توت فرنگی🍓🍓 هفته دوازدهم بارداری