۱۲ پاسخ

شوهرم نظامیه و شیفتاش یکهفته ایه از یک هفته بعداز تولد بچم شبها تنها بودیم حس خوبی نیست وقتی شوهرم هست خیالم راحته اما چاره چیه مجبوریم

من قبلاً توخونه حیاط دار بودیم خیلی میترسیدم به محضی که شوهرم میرفت کارامو میکردم میرفتم خونه بابام تا روزی که شوهرم برمیگشت ولی خونه آپارتمانی که گرفتیم راحت شدم درو قفل میکنم میگیرم می‌خوابم... ولی لامصب تنهایی توهم میاره رو صدا حساس شدم

والا منم بهم میریزم خونه بابام میرم شوهرم نیست کلافه میشم تو لین دو روز کل صورت و سر بجه‌م خم و کبود شده بس که نا امنه و بچه میچرخه ولی چ کنم میترسم تنها اجازه هم نمیدن تنها بمونم ی جورایی محبورم

من شوهرم یه روز درمیون شیفته تنها میخوابم اولا منم مثل تو از جن میترسیدم یه چاقو میزاشتم زیر سرم یه بار آیت الکرسی میخوندم دیگه هیچی نمیفمیدم

من شوهرم جای دوری نمیره یعنی تا حالا نرفته مدتی میرفت سر کار نبودش شب ها آبجیم میومد پیشم.. الان من ماهی چند روز میرم کار پاره وقت شوهرم تنهاست خونه من میرم شب خونه بابام اینا که صبح برم پسرم پیششون باشه

مگه شغلشون چیع

یعنی 14 روز شوهرت نمیبینی

برو میخوای چکار کنی تو خونه تنها

منم ۴ شب در ماه همسرم مدیر شبه ولی جایی نمیرم خونه میمونم مشکلی ندارم مجردی هم بیشتر وقتا خونه تنها بودم

من الان هست ماه شوهرم نیست با دو تا دخترام تنها هستیم دیگه باید کنار بیای میترسم ولی خداصدا میزنم نمیشه که برم رو سر کسی مرتب

درها قفل کن بخاب،ترس چرا😁😁

راحت میخوابم ریلکس

سوال های مرتبط

مامان گلِ نرگس🐣🥹💛 مامان گلِ نرگس🐣🥹💛 ۱۳ ماهگی
میگم اگر یه بچه شر و شیطون داشته باشین که از صبح که بیدار میشه همه ی خونه رو متر میکنه، خودتونم ۵ ماهه باردار باشین، خیلی تپلی نشدین اما از داخل حس سنگینی دارین به هرحال، خونه‌تون هم ۵ تا کوچه با خونه باباتون فاصله داشته باشه، اگر شوهرتون یه شبانه روز نباشه میرید خونه باباتون؟ اگر این روند تکرار بشه چی؟ ینی کلا هر دو سه روز یکبار ۲۴ ساعت نباشه، بازم میرین؟
من خونه بابام سختمه، با اینکه کلا نرگسو اونا برام نگه می‌دارن، از پوشک کردنش بگیر تا شیر دادنش، فقط خوابش کنار خودمه...خونه خودمم دو تا مشکل دارم، یکی تنها باشم تنبلی میکنم ناهار و شام هیچی نمیزارم برای خودم همش میگم برای یک نفر نمی ارزه بری پای گاز😬😅 هم اینکه شبا میترسم تنهایی بخوابم...
حالا شما بگین برای یه ۲۴ ساعت که هر دو سه روز تکرار میشه با شرایط من میرین خونه پدرتون یا نه؟
جوری ام هست اگ مامانم بفهمه تنهام و نرفتم خونه‌شون هم ناراحت میشه هم با چک و لگد منو میبره میگه وضعیتت عادی نیست...
اما حس راحتی ندارم خونه‌‌شون، همش دلم میخواد خونه خودم باشم...
هوووف نمیدونم چی میخوام، کاش شماها متوجه بشین چی میخوام🥲