بچه خواهرم عشق من چند سال از ما و مادرش دور بود از چند ماه پیش تو سوئد گفتن. تو بیضه اش کیست بعد رفت آلمان درد فراوان داشت دیگه مجبور شد یک مدت صبر کنه تا مدارکش کامل بشه که بیاد ایران برای درمان از یک ماه پیش هم میگه درد میزنه به کمرم امشب دیگه میرسه ایران از استرس از خواب و خوراک افتادم بیچاره خواهرم اون چی می‌کشه معلوم نیست 😓، همبازی من بود همش ۲۳ سالش از غصه مریض شدم خدا کنه بیاد بگن چیزی نیست.
کسی تجربه درد بیضه و کیست داشته تو اطرافیانش به نظرتون چیز بدیه؟

۲ پاسخ

عموی منم داشت جراحی کرد خوب شد نگران نباشید خوب میشه خدا بزرگه

انشالله که مشکل حادی نباشه

مقالات مرتبط

چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
بیماری آبله‌ی میمونی
بیماری آبله‌ میمونی در ایران و میزان کشندگی آن
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران
آموزش خواب به کودکان
آموزش خواب به کودکان بدون گریه در سنین مختلف

سوال های مرتبط

مامان دوقلوها مامان دوقلوها ۴ سالگی
بچه ها پسرم جمعه پیش تب بالا داشت و اسهال و استفراغ
اسهالش ۳ روز طول کشید بعد دیگه قطع شد تبشم بعد از دوروز قطع شد
سرمم حتا بهش زدم
از دوشنبه خوب بود تا همین امروز ضهر بعد از نهار گفت دلم درد میکنه
تا همین الان همش دراز کشه میگه دل درد دارم باز الان رفت دستشویی و دوباره اسهال شده
واقعا دیگه موندم چیکار کنم دوروز خوبه خوب شده بود ددباره برگشت این طبیعیه؟
نگرانم نکنه چیز دیگه ایه؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان آرشا و آیهان مامان آرشا و آیهان ۴ سالگی
دوستان پسرکوچیکم یک ماهشه متاسفانه تو این یک ماه هرروز لرز و بدن درد داشتم و فکرمیکردم ویروسه ولی مشخص شد که از ضعفمه روزی یک وعده فقط غذامیخورم هم خودم ضعیف شدم هم شیرم کم شده و مقوی نیس دوروزم هست دندون درد شدید دارم همراه با لرز و حالت تهوع
اخرم قرار شد تا دو سه ماه دیگه فقط شیرخودمو بدم بعد برخلاف میلم شیرخشک بدم
حالا هیچ تجربه ای از شیرخشک ندارم چه مارکی خوبه؟بدی و خوبیش چیه؟
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان کارن مامان کارن ۴ سالگی
سلام مامانا.کسی هست که پسرش به سختی جذب مهد شده باشه؟‌ از تجربیاتتون برایم بگید.من یک دوره چند ماهه پیش بردم .بعد ۴ ماه‌ موندن من و تیکه تیکه زمان رو کم کردن دیکه دو هفته خودش داخل مهد موند.بعدش یک مسافرت رفتیم.برگشتیم‌دوباره جیغ و گریه حاضر نشد بره.من هم دیگه خسته شده بودم ادامه ندادم.الان دوباره سه روزه مهد میبرم.مربی شون عوض شده و خیلی بهتره.توی مهد یک اتاق جدا برای مادرها هست.کارن هم توی این سه روز یک ساعت اول از اتاق بیرون‌ نرفت و با مربی اش توی همون اتاقی که من هستم بازی کرد.بعد یک ساعت از اتاق بیرون رفت و هر پنج دقیقه اومد توی اتاق رو چک کرد که من باشم.به نظرتون بالاخره درست میشه و کامل میمونه؟ چنین بچه ای چقدر طول میکشه تا کامل جذب بشه؟ راستی هم از مهد و هم مربی اش خیلی راضیم و جای خوبیه.
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان پویا مامان پویا ۴ سالگی
سلام از چند هفته گی در بارداری باید تو خواب نشست دوباره به اون پهلو خوابید
من من تو خواب بدون اینکه از جام بلند بشم به پهلو دیگه میشم دیشب یهو خیلی نگران شدم
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
مامانا توروخدا واسه یه دقیقه که شده خودتون رو بزارید جای من با بچه ای که دوروز دیگه ۴ سال و ۴ ماهش تموم میشه و دیگه ماشالله بزرگ شده و خوب هما چیزو می فهمه باید چی کار کرد با خدا دیگه خسته شدم بریدم ماهلین نشسته بود یه لحظه بلند شد دیگه تا کله اش پی پی کرده تو خورش اینقدر کرده بود که رسیده بود به کمرش و تا نزدیک گردنش پر از پی پی تمام لباساش و زندگی من از پی پی یکی شده بود خیلی عصبانی شدم بردمش تو حمام لختش کردم و شستمش‌ و دوتا هم محکم زدم رو بدنش و حسابی دعواش کردم آخه چقدر این وضعو تحمل کنه بچه ی ۲ ساله اگه بود تا الان یاد گرفته بود به مامانش جیش و پی پیشو بگه مشاوره هم بردمش میگه افتاده رو دور لجبازی باید صبور باشی و هیحی نگی آخه لجبازی تا کی تا کجا الان تو مهدشون به مربیش تا دلوین میخوادبره دستشویی میگه منم جیش دارم ولی به من نمیگه پی پی رو هم کلا نمیگه می دونم تاپیکم تکراریه ولی به خدا دیگه خسته شدم دیگه هیچ روشی هم جوابگو نیست رو این بچه چقدر صبورباشم و هیحی نگم اگه همچنان ادامه داشت چی اگه تا کلاس اول خواست این کارشو ادامه بده چی ؟؟از دیروز پیش همون مشاوره مهدشون می برمش رفتاردرمانی به امید اینکه خوب بشه اونجا هم خانومه گفت دقت و تمرکزشم خیلی پایینه و زود از یه جیزی خستا میشه میزاره کنار با مربی مهدشم و منم همین جوره همه رو خسته کردا دیگه این بچه 😭😭😭😭آخه یه بچه اینقدر باید خنگ باشه بابا دستم دیگه تا آرنج رفته تو گوهههه من با کارهای این بچه چطور فرشامو بدم بشورن واسه عید😫😥
مشاهده ۲۵ پاسخ دیگر
مامان زینب وریحانه مامان زینب وریحانه ۴ سالگی
مامانا قبلا راجب سرماخوردگی گفتم که دکتر عمومی خوب نیست واینا.بعضیا گفتن تو دکتر شدی یعنی تو بهتر دکتر میفهمی.نه تجربه گفتم.مثل الان ما یک ماه پیش سرماخوردیم.دخترم تب شدید کرد و منم حالم خیلی بد شد چون پدر شوهرم بیمارستان بود دکترا گفتن زنده نمیمونه اصلا شرایط بد بود و شوهرم عصبی منم از فشار عصبی تب کردم خلاصه رفتیم دکتر عمومی به من کلی چرک خشکن و سروم و آمپول زد گفتم دخترم آلرژی داره اما اعتنا نکرد و آمپول صد التهاب زد.من بعد یک ماه هنوز خوب نشدم چرا همون اول بعد سروم تا۵روز سرحال بودم بعد دوباره عود کرد خانگی درمان کردم اما حالا باز عود کرده.و دخترمم چون داروهای خودش نخورده بود و اون آمپول زده بود بیشتر سینش چرک کرد و بعد یک ماه سرفه های وحشتناک داره گرفتگی بینی داره و خلاصه یک روز هم خوب نبود و بردم دکتر خودش و داره باز دارو میخوره و شد چوب استخون.
پس میریم دکتر آمپول سرم زود خوب میشیم جاش بعدش تند تند مریض میشیمچون اون چرک و ویروس خارج نشده فقط توبدن خابیده
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان سامیار مامان سامیار ۴ سالگی
سلام مامانا، پسرم ساعت ۱۱ صبح که از خواب بیدار شد خیلی تب داشت براش شیاف استامینوفن گذاشتم، بعد الانم ی کم تب داره خواستم ببینم چندساعت ی بار باید براش بزارم و اینکه شیاف هم مال چند ماه پیش هست تو کابینت بوده به نظرتون خراب نشده؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان آیلین مامان آیلین ۴ سالگی
سلام شبتون بخیر،یه بار قبلا سوالمو مطرح کردم ولی دو نفر بیشتر جواب ندادن خواهش میکنم اگه تجربه ای دارین کمکم کنین. دخترم خیلی خجالتیه از اول همون خجالتی بود ولی با خانواده خودم خیلی خوب بود تا سه سالگی وابسته مامانم بود تو یه جمع که وارد می‌شدیم اگه مامانم اونجا بود زودی میرفت بغلش یا اینکه با خواهرم تو یه ساختمونیم همش میرفت خونه اونا و با بچه هاش بازی می‌کرد شب به زور برا خواب میاوردیمش اگه اونا مهمون داشتن اوایل خجالت می‌کشید بعدا یخش آب میشد به بازی ادامه می‌داد جوری با دامادمون جور بود که از سر و کولش بالا میرفت ولی آلات مدتیه اصلا خونشون نمیره کلا همه جا حتی خونه مامانم می‌چسبه به من وقتی بلند میشم زودی از لباسم میگیره و دنبالم میاد دیروز به زور راضیش کردم که خونه خواهرم بمونه با پسرش بازی کنه خودشم دوست داشت بمونه ولی همون که شوهر خواهرم اومده بود شروع کرده بود به گریه یعنی همه جا اینکارو میکنه برا چیزای خیلی بیخود گریه میکنه از توجه اطرافیان بیزاره تو جمعا خجالتی بودنش خیلی خیلی شدید شده اصلا با بچه ها ارتباط نمیگیره حتی با باباش هن جایی نمیره و میگه مامان هم بیاد درحالیکه قبلا میرفت و چند ساعتی ازم دور میموند
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان پرنسس همتا👸 مامان پرنسس همتا👸 ۴ سالگی
سلام مامانا میگم درد کشاله ران پا تو بچه ها از چیه؟؟همتا از ظهر میگه درد میکنه جایی هم نخورده تجربه دارید؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان آیهان و تودلی مامان آیهان و تودلی ۴ سالگی
سلام دوستان,من فردا طبق سونو ان تی ۱۸ هفته و ۷ روز میشم دکتر گفته بود ۲۰ هفته برو سونو انومالی حالا من گفتم بزار امروز زنگ بزنم وقت بگیرم برا هفته دیگه که دو جا زنگ زدیم گفتن دکتر نیس بعد عید هست تو فروردین ماه متاسفانه هم تو شهر ما همین دو جا هست بعد زنگ زدیم شهر دیگه اونجا هم گفتن فروردین ماه یه جا دیگه اش هم که اصلا برنداشت فک کنم اونا هم نبودن ،حالا داداشم یه جا دیگه زنگ زد گفت برا فردا صبح نوبت گرفت برام ،حالا به نظرتون برم یا صبر کنم یه هفته دیگه آخه دکتر گفته بود ۲۰ هفته برا اون
حالا موندم چیکار کنم میترسم نرم این نوبت هم از دستم بره
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان آرش مامان آرش ۴ سالگی
مامانا من الان 20هفته ام
دست پام ورم داره الان از بهداشت اومدم میگه خوب نیست الان ورم داشته باشی هفته دیگه باید برم پیش دکتر خودم ببینم اون چه میگه
کسی هست توی هفته من بود ورم داشت
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان آراد مامان آراد ۴ سالگی
سلام مامانا
از پریشب خارش گلو فقط داشتم بعد چون بچمم پیشم میخوابه کل طول شب ماسک روی صورتم بود تا دیروز عصر هم خوب بودم یهو از دیشب بدن درد شدید گرفتم ، نابود شدم کل بدنم درد میکرد ، بعد یک طرف گلومم درد زیاد داشت و لرز هم داشتم، کل دیروزم ماسک توی خونه روی صورتم بود دیشبم پسرم رو نذاشتم پیشم بخوابه یه کلد استاپ خوردم و صبح الان پا شدم بدن دردم کمتره ولی ته گلوم درد داره ، الان فقط استرس بچه م رو دارم ازم نگیره ، بچه ی منم بد مریضه ، خدا رحم کنه ، خیلی استرس دارم
مامان امیر علی مامان امیر علی ۴ سالگی
سلام خانوما دختر من ۶ ماهشهر ۲ روز پیش واکسن ۶ ماهگی و زده از اون موقع که زده هم تب داره هم درد داره هم بیرون روی داره طبیعی اینجوری شده تا چند وقت بعد از واکسن اینجوریه آب دهنش هم که به راه شده تموم بلوزش خیس میکنه
مامان امیر عباس مامان امیر عباس ۴ سالگی
خفگی یک لحظه است از قبل مانور هایملیخ رو یاد داشتم دیروز پسرم یک شکلات سفت برداشت بخوره یهو دیدم بال بال میزنه و به سمت من می دوه گفتم وای به گلوش گرفته سریع شروع کردم مانور هایملیخ رو کامل معرفی اش رو پایین میذارم و بعد با کف دستم به وسط کتف های بچه ام چند ضربه شدید زدم ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ضربه بزرگ وقتی که ایستاده و به جلو خم بود شکلات بیرون نیومده بود اما قورتش داد و رفت پایین و نفسش در اومد و بالا آورد بعد از ترسش من پاهام شل شده بود سکته داشتم میزدم ولی اینا رو باید همه بلد باشیم هیچ وقت به کسی اجازه ندین دستشو ببره تو دهنش بچه چون میره پایین و جایی گیر میکنه که هیچ کار نمیتونین بکنین
مانور هایملیخ برای بچه های بالای یک سال که آسیب دیدگی در ناحیه سینه از قبل نداشته باشن میذارم معرفی اش رو پایین الهی هیچ وقت به کارتون نیاد ولی باید بلد باشین من که مردم و زنده شدم
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان هامون مامان هامون ۴ سالگی
سلام وقتتون بخیر من پسرم چهار سالشه از دوسالگی از پوشک گرفتمش شب ادراری نداره ولی بعد از چند تلاش ناموفق برای دستشویی رفتن برای پی پی هنوز نتونستم اینکار رو انجام بدم و هنوز موقع پی پی میگه پوشک بشه خب طبق توصیه دکتر که گفتن صبر کن صبر کردم بزرگتر بشه ولی هنوزم نتونستم هر بار چند روز خودش رو به سختی نگه داشته و آخر سر مجبور شدم پوشک کنم،اینسری بهش ملین پیدرولاکس دادم که خودش رو نتونه نگه داره ولی الان پنج روز شده به خودش میوه ولی نگه می‌داره دیگه نمیتونم تحمل کنم که درد میکشم میخوام پوشک کنم ولی اطرافیان نمی‌ذارن خودمم میترسم حالا حالاها ادامه دار بشه بخواد بره مهد یا پیش دبستانی مسخرش کنم یا اصلا برای خودش ضرر داره تورو خدا یه راهنمایی کنید شما بچه تون اینجوری بوده یا تو اطرافیان دیدین؟راه حلی دارین؟دارم سکته میکنم نمیتونم بچم رو اینجوری ببینم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر