زندگیتو بخاطر حرف بقیه خراب نکن بگو من دوس ندارم جشن بگیرم اگر شوهرت باهاته توام باهاش هم نظرباش
وقتی آدم نداره این چیزا واجب نیست که خودشو تو فشار بزاره
خب شوهرت ک کمک کرده ب اونا اونا هم خرج نصف مراسمو بدن بعدش
ی عصرونه دعوت کن شیرینی و میوه و تمام خرجی نداره
مراسم ده روز بچه با پدرشوهر ک
بنظرم پشت همسرت رو خالی نکن همینکه شوهرت اینقدر درک داشتع نصف سیسمونی رو داده با اینکه مشهدیا رسم دارن مادر دختر بخرن یعنی خیلی انسانع
الان اون مراسمات جز خرج چیزی نداره اگر خاستی بگیری دهمی بگیر ولی جشن سیسمونی دیگه واقعا خرج الکیه اونم تو این اوضاع که نزدیک زایمانته و پول لازمی
تو بعد زایمانت میوه و شیرینی میخای باید بهترین خرید مرغ و گوشت رو بکنی برا تغذیت
خرج دکتر بچه و هزارتا چیز دیگه هم هست اذیتش نکن روش فشار بیاد شاید الان برا دل تو چیزی نگه و انجام بدع ولی روش فشارع واقعا
عزیزم غصه نخور خدا بزرگه به فکر بچت باشه پشت شوهرت باش بذاردلش قرص باشه که همسرش همراهشه هرچند پدرومادرت اصلاکاردرستی نکردن ولی ازلحاظ توخیالش راحت باشه بدون چه همسر دلسوزی داره خداییش این شوهرامون هستن که با چه بدبختی نون آورخونمونم بخاطر ما وبچه هامون تلاش میکننن خداوند انشالله سایه شون ازسرمون کم نکنه
درضمن به پدرومادرت هم زنگ بزن احترامشون واجبه ولی هیچ وقت همسرتو پیش خانواده کوچک نکن
بابای بیچارم دستش تنگه اما هیچی کم نزاشته برای بچه 😰😥😥😥😥😥😥😥
والا شوهرت سیسمونی گرفته خیلی خوبه مال من یه جفت گوشواره هم نخرید میگه برای دختر داداشم که بچه دوم بعد تولد یه سالش بود گرفتیم برای این نمیگیرم حتی میگه چون بچه دوم بود دخترش و گوسفند قربونی نکردن برای اینم که دختر قربونی نمیکنم حالم خرابه به شدتتتتت😭😭😭😭😭😭
بنظر من تو این شرایط باید همسرت درک کنی... واقعا ارزش نداره برای ی خواسته پدر مادرت بخوای دلخوری پیش بیاری.....
بنظرم جلوشون وایسا زوری که نیست اینجور جشنااینا همش بادهواس بابا
اشتباهت این بوده که از اول به خانوادت گفتی شوهرم میگه ندارم!
باید بهشون میگفتی خودم نمیخوام!
بعدشم این وضعیت اقتصادی واقعا چه لزومی داره جشن سیسمونی وآش واین چیزا بخدا پونزده بیست میلیون هزینه برمیداره ولش کن اونو بزار واسه زایمانت گوشت ومرغ بگیر بخوری جون داشته باشی
تروخدا تو این گرونی این خرجا چیه ، بگو پول مراسمو میدم واسه بچم یه تیکه طلا میخرم . بنداز گردنه خودت بگو من مراسم دوست ندارم
واقعا چه مامان و باباهایی پیدا میشن خیلی ببخشید تو این اوضاع اصلا واجب نیس این مراسما همین که خودتون میدونین تو چه شرایطی هستین اگه میداشتین که خب همه برا بچشون میگیرن کی نمگیره ولی حالا که اوضاع ی جور دیگه رقم خورده عیب نداره پیش میاد خیلی واقعا دلش میسوزه خب ی جشن بگیره برا نوه اش
اونی ک تا تهش برات میمونه شوهرت
بقیه چیزا رو ول کن
محل ندادن توام محل نده
سر حرفتم بمون پس فردا هزارتا دستور دیگ میخوان بت بدن
بابا ده روز خیلی زوده، من درگیر زردی بچهم بودم تا چند وقت، خیلی زوده برا مهمونی دادن،مادر و بچه هنوز جون ندارن ک
اول دوم سوم نگیر اون جشنو ولی اگرم خاستی بگیری به مامانت بگو تموم وسایلی که شوهرم گرفته رو برمیدارم بگو حتی یه جفت جورابم ک خریده باشه
ولی به نظرم نگیر، مهم نباشه واست بقیه حالا هرکس ک میخاد باشه اونها باید شمارو درک کنن توی این موقعیت
ولکن بابا کی دیکه الان سیسمونی میگیره از مد افتاده
تازه ولیمه هم نمیکیرن با این اوضاع اقتصادی
هوای شوع ت رو داشته باش بگو بزار زایمان کنم ببینم خرج چقدر میشه بعد به فکر مراسم میرم و اگر داشتی مراسم بگیر وگرنه واجب نیست مراسم
جشن سیسمونی هم بگو دوست ندارم بگیرم
اصلا مراسم ها ضروری نیستن واقعا
خودتو اذیت نکن و هوای شوهرتو داشته باش
بگو ما نمیخوایم مراسمی بگیریم و تمام
اوف بگو سیسمونی ام مگه جشن داره همون دهم یک جشن کوچیک بگیر با خودی هاتون
الهی خودتو ناراحت نکن عب نداره
عجبا فکرت درگیر نکن بگو نداره توقع بیجا نداشته باشید نداریم
فردا زایمان خودم هست کلی خرج داره
رفت و امد
من و مامانم هر روز باهم تلفنی حرف میزدیم الان اصلا زنگ نمیزنه بنظرتون چیکا کنم محل ندم خودم بزنگم یا منم بی خیال مث خودش باشم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.