سلام مامانا.... تو رو خدا هر کی تجربه ای داره بهم بگه، با اینکه ک دخترم تازه یک ماهش شده ولی خیلی خسته شدم بخدا کم آوردم... وقتی بدنیا اومد تا سه روز شیر نداشتم و انقد گریه میکرد و بشدت دلدرد داشت ک میگرفتیم بغل تا اروم شه.. بعد سه روز ک شیرم اومد بهتر شد.. ولی ی کم ک گذشت دیدم دخترم فقط وقتایی ک خوابه آرومه، ب محض بیدار شدن گریه های شدیدمیکنه تاوقتی ک دوباره خوابش ببره، انقد میگیرمش بغل ک آروم شه ک دیگه بدنم کم آورده، هنوز پنج دقیقه بدون گریه نبوده اونم تو بیداری.... مونده ب دلم پنج دقیقه بزارمش زمین آروم باشه، بغلش میکنم بهتر میشه کمی، ولی بازم گریه هاشو داره،فک کردم بغلی شده ولی اخه تو بغلم گریه میکنه، گرمیچر و بقیه قطره هام بهش میدم، حالا قراره دوباره ببرم دکتر... کسی هست مثه من بچش تو بیداری همش گریه کنه، دیگه خودمم پا ب پاش گریه میکنم.. نمیدونم چشه این بچه.. میگن تا چهل روز بگذره بهتر میشن، اینی ک من دیدم تا چهل سالگیم خوب نمیشه، خیلی خستم از کمر درد و دست و پا درد، با شکم پاره سزارین انقد گرفتمش بغل ک وایسه ک خرد و خمیرم بخدا... میگن بزار تو کریر و گهواره میگم اگه عادت کرد ب اونا چی، بعدش اطمینانم ندارم چون دختر چهار ساله ای دارم ک ممکنه بندازش پایین.. خیلی دلم گرفته از این اوضاع گاهی میخام سر خودمو بکوبم ب دیوار.. موندم دیگه بخدا

۸ پاسخ

عزیزم پسرم دوماهشه دقیقا وضیعیت تو دارم با یه بچه ۴ساله یعنی داغاااانم،،،
حالا اینم اضافه کن بچه ۲ماهم کرونا گرفته بود ی هفته بیمارستان بستری بودیم تموم ریه هاش درگیر،،، یعنی داغان شدم

بچه دختر خالم همینجور بود دائم در حال گریه هرچی قطره و شربت بود دکتر میداد ولی بازم بی تاثیر بود دیگه یه دکتر گفا قطره ایزی کول سفارش بده بیارن با یه دارو دست ساز گفت اینارو دادم دیگه خوب شد تا ۳ماهگیش که کولیکش تموم شد میتونی حوله گرم کنی بزاری روی شکمش اب و نبات بدی بهش دل دردشوم کم میکنه خودتم رازیانه و نبات زیره سبز بخور تا توی شیرت تاثیر بزاره لبنیات و حبوباتم نخور ایشالله ۲ماه دیگه داری کلن دیگه تمومه کولیکش از ۴۰ روزگیشم رو به خوبی میره

تا سه چهار ماهگی وضعیت همینه

ببین من صدتا قطره عوض کردم واسع کولیکش،و ابنکه نمیدونستم رفلاکس داره،همه گریه هاش بخاطر رفلاکسش بود تا کولیک،روزا ی سره گریه میکرد عادت کرده بود روپام بخوابه تا میزاشتم زمین گریه میکرد،ازصبح تاشب تواتاق بودم پاهام دیگه درد میکرد کمرم خشک میشد،همش براش اوازمیخوندم صدام میگرفت هرروز قهوه میخوردم،خیلی بدگذشت بهم چن تا دکتر عوض کردم تا این دکتر اخریه گفت خانوم بچتون رفلاکس داره ،داروداد شیرشو عوض کرد واسه کولیک هم گرمیچرخارجی داد خداروشکر اروم ترشده کلا دیگه میزارمش توگهواره براش صدای سفید میزارم تکونش میدم میخوابه وقتاییم ک بیداره خداروشکر ناارومی نمیکنه و باهاش بازی میکنم و حرف میزنم،یادت باشه هرروز پشت گوشای نی نی باویکس چرب کنی،یهو نی نی گوش درد داره متوجه نمیشی،هرروزم با ویتامین آ د بدنشو چرب کن ماساژ بده

عزیزم پسر منم اینجوره کولیک داره تا سه ماه همینه کاریشم نمیشه کرد من خیلی دکتر بردم این زمان خودش داره رد بشه صبر باید کنی چاره نداریم..واسه منم شب تا صبح گریس خواب نداره یبند میپیچه تو خودش صدای سشوار خوبه بذار یکم آروم میگیرن

سلام همدرد🤝🏻🤧

عزیزم اصلا بزار عادت کنه ب گهواره ،آروم باشه فقط

درکت میکنم عزیزم دخترمنم همین جوره مونده به دلم اروم توزمین بازی بازی کنه توخوابم خواب راحت نداره چون هم رفلاکس داره هم کولیک

سوال های مرتبط

مامان آنیل🐣 مامان آنیل🐣 ۴ ماهگی
مامانا من عذاب وجدان گرفتم همش تو فکرم لطفا تاپیکمو جواب بدید🥲😞
دخترم امروز چهل سه روزشع.من سه روز اول ک سزارین کردم شیر نداشتم شیرخشک خورد بعدش ک شیرم اومد زیاد بود خیلی زیاد جوری ک پارچه میزاشتم همش عوض میکردم تو سوتینم خلاصه بعد دو سه روز ک دخترم بستری بود اومدیم خونه شیرخشکو قطع کردم مال خودمو دادم چرب بود و سیرش میکرد ده پونزده روز اول.ولی بعدش فک کنم شیرم دیگه اغوز نبود و بهش نمیساخت و یا هرچی نمیدونم همش زیر سینم گریه میکرد شیرم خیلی زیاد بود حتی تا همین چند روز پیش همش پارچه میزاشتم لباسم خیس نشه به ظاهر زیاذ بود ولی انگاری آبکی بود و دخترم سیر نمیشد همش زیر سینم نالع و گریه میکرد.خودمم بجز گوشت و مرغ و برنج هیچییی نخوردم حتی تشنم میشد اب گرم میخوردم ک دخترم اذیت نشه.دکتر برا رفلاکسش شیرخشک ای ار نوشت دو هفته ای میشه ک کمکی بهش میدم.چهل روزگی دخترم ک شد بعد چهل روز یعنی یدونه گلابی با نصف انار خوردم دوباره خودم نفخ گرفتم و ترسیدم کولیک دخترم بدتر شه گفتم بزار۲۴ساعت بهش شیرخودمو ندم ک نفخ خودم بره.دیدم اون بیستو چهارساعت دخترم خیلی ارومه و دیگه خبری از نالع و گریه و به خودش پیچیدناش نبود.گفتم بزار شیرخودمو دوباره بدم ببینم از شیرمه یا نه بهش دادم دوباره همونطوری بود همش گریه میکرد یکروز دوباره شیرخودمو خورد و کلا روز بعدش شیرم قطع شد دیگه خبری از خیس شدن لباسام نبود و الانم با فشاااار یذره اب ازشون میاد فک کنم دیگه شیری ندارم هرچند قبلنم زیاد بود ب ظاهر ولی غلیظ نبود...الان عذاب وجدان گرفتم حس میکنم ظلم در حق بچمه ک شیر ندارم همش بغض میکنم...چند روزه کاملا شیرخشک میخوره...دلم خیلی گرفته😔😔