۷ پاسخ

خو حالا خاسته شوخی خرکی کنه
دیگه اذیتش نکن
ببخشید ترکیدم از خنده😐🤣

شوهر من تا چند سال بعد عروسی می دونست ترسوئم انقد بلا سرم میآورد یکبار توی آشپزخونه داشتم ظرف ها رو‌میشستم آروم اومد دراز کشید طوریکه من متوجه نشدم بعد یه دونه از این مارها سیلیکونی رو‌که روی شوفاژ گرم کرده بود پیچید به پاهام من رو میگی مردم از ترس

ببخشید تصور کردم خندم گرفت😂خوبه که جو خونه رو شاد میکنن و به فکر خوشحالی و خنده شمان

کودک درونش بیش از حد فعاله

میشه بپرسم از زنداداشتون جه خبر چیکار کرد برگشت؟

من یه بار این صحنه رو دیدم اینقدر جیغ زدیم همسایه ها اومدن به این شوخی نمیگن هنوز یادش میوفتم تن و بدنم میلرزه

بهش میگم چرا اینکارو کردی میگه میخواستم شوخی‌ کنم

سوال های مرتبط