آقا من وسواس گرفتم خواهرم رفته حموم خونه ما بعد رفتم دیدم تو وان بچه سرویس لگنش وگداشته زیر دوش تو اون تن وبدنشوشسته لباساسوشستع موهاشوشسته گفتم تو این آخه گفت بابامیشورم حالا منو وسواس گرفته رواون لگن بچه

۶ پاسخ

چ عیبی داره بعد بشورش تمیز

بزرگ شدن دیگه بشور استفاده کن

تمیز بشورش بعد خودت منم وسواسم اینطوری میشم

خانم گل دسشویی هم با اب تمیز میشه اینکه دیگ لگنه.

نوزاد معمولا حساسه الان دیگ ماشالا بزرگ شدن مهم نیس

مگه چی میشه

مقالات مرتبط

نحوه‌ حمام کردن نوزاد
نحوه‌ حمام کردن نوزاد بصورت ایمن و اصولی
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
مزایا و معایب داشتن پرستار بچه
مزایا و معایب داشتن پرستار بچه
راهنمای خرید وان حمام کودک
کامل ترین راهنمای خرید وان حمام کودک و نوزاد

سوال های مرتبط

مامان 🌞Rᴀᴅᴍᴇʜʀ🌞 مامان 🌞Rᴀᴅᴍᴇʜʀ🌞 ۱ سالگی
سلام مامانا شما بچههاتو چطوری حمام میکنید؟؟!
من تو وان از اول بار صندلی گرفتم دیدم هی پا میشه راه میره باز جمع کردم همچنان تو وان😩 بغلش میکنم اخر زیر دوش میبرم
لیف هم نمیزنم چه لیفی براش بگیرم؟
مشاهده ۱۴ پاسخ دیگر
مامان محمدامین مامان محمدامین ۱ سالگی
توبارداری رفته بودم درمانگاه ی نفر مرده بود مم دیدم ممکنه این افکارمنفی وسواس فکری ازاون باشه یعنی بترسم اینجوربشم اینجورفکرابیاد
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان دوقلوها👩‍👧‍👧 مامان دوقلوها👩‍👧‍👧 ۱ سالگی
واقعا سلامتی بزرگترین نعمت خداست من دیروز مریض بودم نانداشتم تکون بخورم خونه و بچه ها تو ی وضع داغونی بودن
ولی امروز خداروشکر بهترم 😍
صبح خونه رو جارو کشیدم قرمه سبزیم گذاشتم ظهر بچه هارو بردم حموم اومدن خوابیدن ناهارشونم نخوردن بعد خودم رفتم ی دوش حسابی گرفتم اومدم تازه ناهارمو خوردم الان منتظرم بچه‌ها بیدار شن ناهار بدم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان رستا مامان رستا ۲ سالگی
سلام کسی تو کرج فردیس روانشناسی که برای وسواس خوب باشه میشناسه بهم بگه
مامان ترنم مامان ترنم ۲ سالگی
سلام مامانا برای دخترم وان خریدم یه لگن خودم داشتم میبردم حموم روپام میزاشتم ازلگن از میریختم الان بزرگتر شده ۱۹ماهشه گفتم یه وان بخرم بزارمش داخل اون چند کتاب حمام با اسباب بازی بریزم بازی کنم منم بشورمش حالا باخودم میگم نکنه بزارمش داخل وان بشینه بدون پوشک عفونت نگیره چون بدنش میخوره به وان دیگه البته تمیز شستمش وان رو امشب اولین بار بود خریدم بردمش گذاشتم توان به نظرتون ممکنه عفونت بکیره دختره ؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان ریحانه مامان ریحانه ۱ سالگی
سلام دخترم از حموم می‌ترسه چیکار کنم چه ببرم داخل حموم بشورم چه تو خونه وان بزارم بشورم می‌ترسه گریه میکنه نمیدونم چیه کار کنم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان نخود مامان نخود ۱ سالگی
لوسیون بعد حموم چی میزنیذ به تن بچه هاتون؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان معجزه خدا مامان معجزه خدا ۲ سالگی
ای بابا
هر جای این بچه دستمال خیس میکنم میزارم تو خواب برمی‌داره میندازه آخه چه جوری پاشویه و تن شویه کنم🤦‍♀️😓
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان دوقلوها🦸🦹 مامان دوقلوها🦸🦹 ۲ سالگی
شوهرم یکی از بچه هارو برد پارک، میگه یک پسر بچه اومده حدودا سه چهار ساله. اول با چوب پسرمارو زده بعدش داد زده پدربزرگ این بچه اذیتم میکنه😅😅 بعد که پسر ما یک چیزایی نامفهوم گفته ، اون بچه به شوهرم گفته عمو بچه ات گفت .ک.،..س.😅😅 یک ساعته به این ذاستان میخندم. بچه آخه تو چه میغهمی اون چیه
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان دلوین 💖 مامان دلوین 💖 هفته سی‌وچهارم بارداری
سلام مامانا من امروز ۳۱ هفته و ۴ روز بودم رفتم سونو وزن گفت ۱/۹۹۰ بنظرتون نرماله یا کمه آخه تو گهواره زیر یه پستی دیدم گفته بودن کمه
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان آنیسا مامان آنیسا ۱ سالگی
خانوما شوهرتون بهتون فحش میده؟دعوامون شد بهم گفت گو ه خوردی با پدرت😔منم گفتم تو خوردی با اون بابات که مثل سگ افتاده بود بیمارستان
خدا شاهده همون لحظه پشیمون شدم از گفته خودم چون باباشو دوس داشتم یهو حمله کرد بهم گفت چی گفتی منو خفه کرد با سیلی زد تو دهنم😭😔
گفت گمشو از خونم بیرون گفتم اونی که میخواد گمشه تویی هنوز این سیلی که زدی بهم رو دوست پسرم بهت میزنه نه بابام😐😐😐😐آخه من این حرفارو از کجا میارم همون لحظه خاک تو سرم
یا خدا بازم حمله کرد
زد تو سرم گفت خاک تو سرت پس دوس پسرم داری اره گفتم آره
😐😐😐😐😐😐گفتم آره بعد دوباره دعواااااااااا فحششش های خیلی بد خانوادگی ناموسی من به اون اون به من
خوبه دخترم خونه نبود مثل دوتا سگ افتادیم به جون هم
بعد دستشو تا جون داشتم گاز گرفتم نفسش رفت داشت بیهوش میشد ترسیدم بیشتر گاز گرفتم
حس کردم گوشتش داره کنده میشه میاد دهنم😭😔آخه ترسیدم ول کنم بزنه
بعد هیچی گریه کرد😐گفت حرفات آتیشم میزنه از خدا میخوام امشب یا تو بمیری یا من
مشاهده ۳۶ پاسخ دیگر
مامان Radvin😍🫀 مامان Radvin😍🫀 ۱ سالگی
وااااای خدایا من یه روانی نشم کار خداس😶😐هرچی بیشتر روی پسرم وسواس دارم و حساس همیشه بدتر میشه
امشب رفتم خونه مامانم اینا اول اینکه رادوین داشت بازی میکرد ب سر اومد روی سرامیک🥲بچممم خیلییییییی گریه کرد
بعدشم رفت تو‌ اتاق اصلا نمی‌فهمیم چطور این قرص رو پیدا کرد
رفت تو اتاق تارفتم پشت تخت قایم شده بود رفتم دنبالش یه دونه قرص تو دستش قایم کرده بود سریع از دستش گرفتم
مامانمم خیلیییی آدم وسواسی هسته همش همه جای خونه رو تمیز و دسته گل میکنه اما واقعا مونده بودیم این قرص رو از کجا آورده بود
حالا از اون موقع تا حالا یه استرس عجیبی وجودمو گرفته ک مبادا چندتا بوده خورده باشه😥😥😰😰😰
تو دهنشم نگاه کردم چیزی نجویده بود بنظر شما میتونست قورت بده؟؟؟؟؟
وااااااای بدجور استرس دارم و سردرد شدم😭😭😭😭😭
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان محمدامین مامان محمدامین ۱ سالگی
افسردگی بعد زایمان گرفته بودم‌ از۶ماهگی بچم افکارمنفی داشتم وسواس فکری دکتربهم دارو داد اسنترا الان بهترم ولی بازن بعضی وقتا میاد اون افکارهاولی کم‌شیرخودمم میدم کی خوب میشم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان نیلیا مامان نیلیا ۱ سالگی
ایقد گف تاب تاب رفتم تابلو آوردم تو خونه حالا رفته اون پشت قابم شوده من ازین سوراخی بائد صبونه بدم نیومد کنار سفره بشینه اونم با هزار تا بازی یه لقمه آیا بزاره من تو دهنش کنم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان تربچه مامان تربچه ۱ سالگی
مامانا بیایین یه مشورت، خواهرم بچش ۳سالشه ،با بچه من همیشه همبازیایه خوبی ان ،معمولا هر روزی که خونه مامانم میریم زنگ میزنیم به هم که باهم تو یه روز اونجا باشیم ، هفته پیش خونه مامانم مدام من مواظب بچه ها بودم اون نشسته بود سر گوشی ،من بچه هارو سر گرم میکردم ،شوهرش که اومد من رفتم تو اتاق لباس پوشیده بپوشم از دور دیدم بچم دستش به در بوده و بچه اجیم دوبار درو کوبید رو دست بچم جوری که بچم هلاک شد از گریه ،شوهراجیم دوید طرفش و دستشو گرفت تو دستش و به اجیم میگفت کاش طوری نشده باشه من سریع خودمو رسوندم اجیم گفت بچه ات خودش درو بست رو دست خودش ،درصورتی که من دیدم بچه اون زد برام مهم نبود که کی زد همین که بچه ام اروم شد و سالم بود و دستش فقط قرمز شده بود و رفت دنبال بازی برام کافی بود حرفی نزدم فقط به مامانم گفتم من رفتم لباس بپوشم اینجور شد مامانم به اجیم گفت میخاستی مراقب باشی اجیم جلو شوهرش به مامانم گفت بچه اون کوچیکه اون باید مراقب باشه ، خیلی ناراحت شدم دیگه اومدم خونمون ،و این هفته هم که همه جمع شدن خونه مامانم،مامانم گفت بیا گفتم همش باید نگاهم به بچه ها باشه خونه بمونم بهتره ،با خواهرم قبلا زیاد تلفنی حرف میزدیم از اون شب یه هفته گذشت نه من زنگ زدم نه اون زنگ زد حتی بگه دست بچت ات خوب بود طوری نشده بود که ، الان میخاستم ببینم ناراحتیم بیجا بوده؟باید زنگ میزدم من؟؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر