۷ پاسخ

دقیقا پسر منم همینه نوزاد بود لالایی با گوشی یا اگه خودم میخوندم بغض میکرد لالایی با ریتم شاد واسش میخونم دوست داره

وااای دختر من حتی همینجوری بگی لالا لالایی گریه میکنه

من براش لالایی میذارم رو حالت پخش راحت عادت کرده ولی دیگه منو باباش از لالایی حالمون بهم میخوره
هرشب خودش یه لالایی انتخاب میکنه،بیشتر لالایی چرا رو دوست داره🤣
امشب زحمتش با باباش بود براش لالایی خوند وخوابید

وای پسر منم ایجوره.😅

دخترمن کوچولو بود اینجوری بود 🤣🤣😅 شوهرم می گفت بد می خونی🤣

مقاومت در برابر خواب
کاملا درکت میکنم

پسر من جیغ میزنه میگه ااااه ااااه یعنی نخون😂حالا نوزاد بود دوس داشتا

سوال های مرتبط

مامان رادین مامان رادین ۲ سالگی
پس از بهانه گیری ها و درخواست های بی مورد بدلیل خوابالودگی از ساعت 9 و نیم تاااا الان دیگه خودش پنچر شد سرشو گذاشت رو سینه ام گفت یادین بخوابه بعدم خوابش برد 😅😅😅
همه راهی رو امتحان کردم واسه خوابوندنش وقتی نخواد بخوابه هییییچ راهی فایده نداره. چراغا رو خاموش کنم میره بالای تخت چراغو روشن میکنه درو ببندم از اتاق نره بیرون جیغ و گریه زاری راه میندازه همه رو عاجز میکنه مجبورم درو باز بذارم. کتاب میخونم یچیزی از تو کتاب پیدا میکنه که بهانه گیری کنه مثلا میگه ماهی خوابیده بعد گریه میکنه یا مثلا میگه پستونک کوکو دشت یادین. یعنی پستونک شخصیت کوکو درون کتاب را به دست رادین بدهید بعد گریه میکنه 😂😂😂 تاب ریلکسی هم داره اگه نخواد بخوابه خودشو میکشه جلو که از تاب بیاد پایین گریهههه. لالایی بخونم گریه میکنه میگه مامان آواز نخون 😂 خلاصه هیچ راهی فایده نداره فقط باید یواش یواش باهاش حرف بزنم آروم باشه نره پشت گریه تا وقتی که کم کم خوابش بگیره
مامان رادین مامان رادین ۲ سالگی
درد و دل
ما چند ماهه شرایط زندگیمون عوض شده. کار شوهرم از کنگان رفته شیراز. خونمون کنگان فروختیم شیراز خونه خریدیم ولی مستاجر توی خونه هست اخر سال بلند میشه تا بعد از عید هم یه سری کارهایی باید تو خونه انجام بشه .حالا بین برازجون خونه ی مامانم و شیراز خونه ی مادرشوهر خانه به دوشیم 😅. الان باید کم کم شروع کنم شیشه شیرو از رادین بگیرم. موقع گرفتن شیشه شیر بچه باید جاش ثابت باشه. جای خوابش نباید هی عوض شه. رادین خودش بچه ایه که خیلی در مقابل خوابیدن مقاومت میکنه. جای خوابش که عوض میشه بشدت گریه زاری و بهانه گیری میکنه. الان دو ماهه خونه ی بابام هستم رادین به اینجا عادت کرده. مادرشوهرم چند بار گفته بیاین اینجا دلمون تنگ شده براتون ولی من خونه ی بابام خیلی راحتترم. اونجا خونشون دوخوابه اس وسایلشون خیلی زیاده خواهرشوهر و برادرشوهرم مجردن. خونه ی بابام سه خوابه اس. یه خواهر مجرد دارم. خونه زندگیشون جمع و جور و مرتبه. جاشون بازه. گرچه پله زیاد دارن و واسه رادین خطرناکه ولی هیچوقت تنهاش نمیذاریم هرلحظه یکی کنارشه. رادین اینجا آرومتره کمتر میچسبه به من. برای همین اینجا شرایط بهتری هست برای ترک شیشه شیر. از طرفی هم میگم نکنه دلخور بشن که نمیرم خونشون. نمیدونم چیکار کنم. از طرف دیگه نمیخوام مامانمینا بخاطر گریه های رادین شب بدخواب بشن. مامانم و خواهرم بشدت بدخوابن. خونمون احتمالا تا اردیبهشت آماده بشه که بریم تو خونه اون‌موقع رادین دو سال و دو ماهشه . نمیخوام تازه اون‌موقع شروع کنم ترک شیشه شیر. ذهنم خیلی درگیر این موضوع شده ☹️