۱۲ پاسخ

منم بعضی وقتا با خودم میگم دیگه نمیتونم از پسش بر بیام یه عالمه گریه میکنم بعد که ارومتر میشم هی به خودم میگم این بچه همه امیدش به منه کیو داره بغیر من که ازش خسته بشم با این حرفا خودمو دلداری میدم و خوب میشم🫠

من علاوه بر اینکه تنها هستم همه کارای خونه و بچه هم رو دوش خودمه شوهرمم کمک نمیکنه
یکسره سرپا ام

من دیگه عادت کردم
با اینکه خیلییی خوش خواب بودم الان با خواب کم کنار اومدم م دیگه روتین زندگیم شده
با بچت برو بیرون بگرد
زیاد تو خونه نمون

من فکر کنم بیشتر روحی خسته ای
چون میگی با همسرت هم بحث داری
یکم محبت همسرت بیشتر بشه و یه روز بچه هارو حالا مامانت یا مادرشوهرت بسپار برو بیرون فقط برای خودت بچرخ
راهوبرو
خودت خالی میشی فردا پرانرژی به بچه میرسی
هر دوسه هقته اینکارو کن

چطوری از پس بچه ها برنمیاین
من که سه تا بچه دارم
ازهمون اولی تا الان که سومی هستش همه کاراشونو خودم میکردم ومیکنم با کارای خونه
تازه بچه اولی که آدم کار خونه زیاد نداره چون کسی نیست که خونه رو کثیف کنه
من الان تا جمع میکنم دوتا بچه دیگم میریزن دوباره میشه مثل قبل
نمیخوام قضاوت کنم ولی واقعا جای سوال برام که چطوری اینقدر نا امید هستین ومینالید از بچه وبچه داری

یا من صبرم خیلیه
یا شاید بچها های من آروم هستن
نمیدونم واقعا چطوریه
البته الان گاهی که بچه هاباهم دعوا وسرصدا میکنن عصبی وکلافه میشم ولی نه در حدشما ها

آخ که من یکسره سر پام تو این سن زانو درد و کمر داغونم کرده

من که مادر شوهرم ومامان ام میرن سرکار نه خواهر دارم نه برادر نه خواهرشوهر هیچکی نیست

مادرت چندسالشه؟

قسمت بده ماجرا اینجاس ک چاره ای نداریم هیچ راه گریزی نیس 🥲🥲

چاره نیست هر کی زندگی خودشو داره بچه داری سخته به هیچ کاری نمی رسی
ولی مادر قوی 💪 از پس کارا برمیاد
پسربزرگم ۲۲سال دومی۱۳ این که ۶ماهش برای منم سخته کارای واجبو انجام میدم بقیه رو میزارم برای یه سال بعد که بزرگتر بشه
خدا انشالله کمکمون میکنه امید داشته باش😊

همه مث همیم چاره نداریم باید بزرگشون کنیم

همه اینجوریم 😕
کاریع ک خودمون کردیم باید تحمل کنیم

سوال های مرتبط

مامان کیسان 🤱🏻🪬 مامان کیسان 🤱🏻🪬 ۷ ماهگی