از اون روزی که دنیای ما تغییر کرد تقریبا12 ماه گذشته🥲
توی این روزا هر روز به خودم گفتم چقد قوی بودی که تونستی با این همه چالشای مختلف خودتو وقف بدی💪🏻
چقد حرفا و رفتارای دیگران ناراحتت کرد و فکر کردی بهش ولی با یه نگاه پسرت بیخیال همه این افکارای منفی شدی❤️‍🩹
چقد صبور تر، چقد مهربون تر شدی💗
چقد این روزا مادر،پدر و پدر شوهر،مادرشوهرمو بهتر درک میکنم💕👥
میفهمم چقد تا امروز برامون تلاش کردن،مث منو همسرم که همه زندگیمونو برای رهام گذاشتیم.🫂
چند روز بیشتر به یک سالگی پسرم نمونده🥹 و اگه بتونم یه توصیه به خودم هدیه کنم
اونم اینه که 💗هیچ چیز قشنگتر از وقت گذروندن با خانواده نیس💗
همه کارای دنیا که هر روز داره تکرار میشه رو متوقف کن بشین با بچه ت خونه سازی انجام بده، توپ بازی کن، شکلک در بیار، براش بغلش کن 💗
کاری کن که صدای غش غش خنده ش تموم خونه رو پر کنه😝
خنده پنج ماهگیش دیگه تکرار نمیشه🥲اینو اونایی که بچه شون بزرگتر شده درک میکنن😭
این بغلایی که باگریه ازت میخواد دیگه توی 14 سالگی و 20 سالگی و 30 سالگی شاید کم بشه یا اصلا دیگه تکرار نشه😭
پس تا بزرگ نشده از این زمان لذت ببر💕چون با یه چشم بهم زدن بچه ها بزرگ میشن🙂🥲
شاید یکی مث من این توصیه ها بدردش بخوره و قلبش آروم بشه💕💕

تصویر
۸ پاسخ

🥰🥰🥰🥰🥰🥰

🥹🥲🥹🥹🥹

بامتنی ک تایپ کردی گریه ام گرف

گریم گرفت🫠🫠🫠🫠گفتی صدای خندهاش...اشکام سرازیر شد...

معنی رهام چیه

عزززیزم خدا برات نگهش داره.😍😍.اره واقعا زود میگذره
اصلا تولد ی سالگی ی حال و هوای دیگه داره 🥺😢

عزیزم بله همین طوره زمان میگذره باهمه بدی وخوبی ولی مهم ترین زمان گذراندن باخانوادست بابچمون

👌👌👏👏👏

سوال های مرتبط

مامان دخترک خوش‌قدم💫 مامان دخترک خوش‌قدم💫 ۱۵ ماهگی
سلام از خمیر بازی که همه جا همراه مونه
که مونس و یار حسنا جانم شده
همه جا همراه مونه و گم نمیشه
همه جا همراه مونه و خراب نمیشه

چون یه نفر رسیده به سنی که مراقبت از وسایلش رو یاد گرفته 🤌🏻
و تو این لحظه ها قند تو دلم آب میشه
از دیدن بزرگ شدنش …

از اول اینجوری بود ؟
معلووووومه که نه 😂
چه روزها که کتاب هامون پاره شدن
گل سرهامون گم شدند
اسباب بازی هامون خراب شدن

اما وسط تک تک این روزها میدونستم این خراب کردنا بخشی از مراحل رشدیشه و میگذره و دقیقا گذشت …
امروز میخوام بهت بگم :
همه ی بچه ها لجبازی میکنن
همه ی بچه ها خرابکاری میکنن
همه ی بچه ها رفتارهای زشت محیطی رو تکرار میکنن اما …
اون چیزی که باعث میشه یه بچه لجباز بشه
خرابکار بشه
بد رفتار بشه
واکنش والدینه …

از امروز
۱-ویژگی های سنش رو بپذیر
۲-تو هر کدوم از این موقعیت ها اصولی رفتار کن و باااااور کن که میگذرن 🫀
درسته اون وسطا پوست مون شاید کنده بشه 😁ولی نتیجه خستگی ها رو میشوره میبره 🫰🏻


از کانال تلگرام دکتر کوثر یاوری
مامان نیلا‌ 🍓🍬 مامان نیلا‌ 🍓🍬 ۱۱ ماهگی
این روزا معمولا کمتر حرف میزنم و بیشتر تو خودمم
خودمم دقیق نمیدونم چی باعث میشه که یهو انقد از همه چی خسته باشم
چند روزی میشه که هربار شروع میکنم به نوشتن نه تنها عصبی تر میشم بلکه خط دوم به سوم نرسیده ذهنم جمع نمیشه تا این همه کلمه و جمله ای که تو مغزم وول میخوره رو یادداشت کنم

این روزا از عشق مادری لبریزم  و از خودم بیزار
از ثانیه های بودن با دخترکم لذت میبرم و از دیدن خودم حتا تو آیینه رنج میبرم
ذهنم پر از حرفِ ، پر از شکایت و شکر گذاریِ
پر از خدایا شکرت و خسته شدمه

کارای روزانه‌ی خونه تقریبا تو هیچ شرایطی تمومی نداره
تو از همیشه کلافه تر و غرغرو تر شدی
کارای خونه از همیشه بیشتر شده
و توان من از همیشه کمتر

حالا این وسطا برای بار هزارم رژیم و ورزش رو استارت زدم
کاش بتونم از شر این اضافه وزن راحت شم

خستگیای روح و‌جسمم از شکلی به شکل دیگه در میان
و این بین من انقدر ضعیف و زود رنج و کم طاقت شدم که حتا وقتی یه تایمی از روز وقت برای استراحت دارم ، عذاب وجدان میگیرم که چرا استراحت کردم :))

از هیچ چیزی که مربوط به خودم میشه راضی نیستم و این بیشتر از هرچیزی عذابم میده
قلبم سنگین شده
باید حتما گریه کنم ، اما نمیدونم چرا وقت اونم دیگه ندارم .....

فقط وجود توعه منو سرپا نگهداشته مامانی
جان در تنم
خون تو رگام
نیلای من❤️🤍
مامان 👧🏻🧑🏻❤️ مامان 👧🏻🧑🏻❤️ ۱۳ ماهگی
سلام مامانا نزدیکه عیده همه مشغول خرید هستن یا خونه تکونی انشاالله حال دلتون خوب باشه
عید داره نزدیک میشه تولد بچه ها هم همینطور خیلی ذوق دارم اصلا باورم نمیشه که یکسال گذشت و من از پسش بر اومدم 😍
با همه سختی و فراز و نشیب ها یک سال گذشت و خدا رو هر روز شکر میکنم بابت وجود این فرشته ها
خواستم به مامانای دوقلو بگم که کلا بچه داری سخته ولی اوایل خیلی سخت تر از الان بود به نظر خودم خداروشکر رفته رفته بچه ها میوفتن رو غلتک و بهتر میشن یه چند سال دیگه هم انشاالله کامل مستقل میشن😍
ولی دوقلو داشتن اونجاش خوبه که باهم بزرگ میشن و یه جا دو تا بچه داری
من قبلنا همش فکر میکردم فاصله سنی بچه ها چقدر باشه خوبه که خداروشکر خدا طوری برام رقم زد که دیگه فکرشو نکنم😅
من تو این یه سال خیلی بزرگ شدم و تجربه زیادی کسب کردم و شما مامانای گهواره خیلی ممنون ازتون که وقت و بی وقت سوالای منو جواب دادین منو بعضی وقتا دلداری دادین واقعا بعضیا مثل خواهر خودم به من کمک کردین انشاالله خدا اجرتون بده 🌹
مامان امیرمحمد مامان امیرمحمد ۱۳ ماهگی
یادآوری خاطرات
پارسال این موقع پسرم تازه 28 روزه بود
چقدر روزهای سختی بود .خستگی و کم توانی بدنی خودم یک طرف ،حجم زیاد رسیدگی به کارهای بچه یک طرف ،کلا همه چیز بهم ریخته بود انگار .
پسرم نسبتا آروم بود .اما دیر خوابیدن شب و کلا همه چیزهایی که تو بچه داری تایم آدم رو میگیره من رو حسابی شوکه کرده بود . تو خونه موندن و کارهای تکراری کردن از همه بدتر بود آخه من تا قبل دنیا آمدن بچه خیلی از تایمم با کارکردن و بیرون رفتن پر میشد .ده سال اینطور گذشته بود و حالا همه چیز تغییر کرده بود . تصور کن از بچه دار شدن فقط همین بود که بچه داشته باشی و مادر بشی ،هیچ تصوری از مادری کردن نداشتم .
که چقدر باید از خودم بگذزم
افسردگی بدی گرفته بودم . همه روزم با اضطراب می‌گذشت .پرخاشگر و غمگین بودم .
اصلا دوست ندارم به اون روزها برگردم . تعجب میکردم که چرا شاد نیستم . انگاری عذاب وجدان داشتم .بیش از سه ماه طول کشید تا کم کم شرایط بهتر شد . من کمکی هم داشتم مادرشوهر و همسرم و مامان خودم در حد امکان کمکم میکردن .اما انکار از اینکه با بچه کل روز تنها باشم و خودم کارهاش رو تنهایی کنم مضطرب میشدم .
تا اینکه شروع کردم لحظه به لحظه با خدا حرف زدن .تو تمام کارهای روزمره مثل یک همنشین باهاش حرف میزدم .خیلی آروم تر شدم .
الان پسرم عشق منه . درسته بازم خستگی هست کلافگی و چیزهای دیگه .اما با یک شیرین زبونی اش همه چیز فراموش میشه انگار شارژ مجدد میشه آدم .
ولی چرا همش تو فکر بچه دومم اما مضطربم .یعنی دوباره همه اون احساسات تکرار میشه
شماها چی ؟؟
مامان ریحانه جانم مامان ریحانه جانم ۱۳ ماهگی
سلام عشقا، اقدامی ها، حامله ها، مامان ها
چطورین خوبین؟ جمع شید یه دقه یه چند تا حرف داشتم باهاتون گفتم دور هم باشیم شاااید به درد کسی بخوره
حامله ها که حسابی فکر و خیال دارن، مامان ها بیشتر از حامله ها😂 این وسط اقدامی ها وقت بیشتری دارن واسه فکر نکردن به بعضی چیزا
یکی از مطالبی که واقعا خیلی مهمه باید حتما درموردش درست رفتار کنیم و فکر شده جلو بریم، تربیت جنسی بچه ست، مثلا مامانای حامله، بجای فکر و خیالات سمی و بدجور که میاد به ذهنتون، بشینید به این فکر کنین که تربیت جنسی خوبی برای بچه داشته باشین، یا مامانا هم میتونن از این قضیه استفاده کنن، اقدامی ها هم از این تجربه استفاده ببرن إن شاءالله
مثلا یکی از قدم های مهم برای تربیت جنسی بچه، اسم گذاری برای ناحیه شخصی بدنشه، من خودم برای بچم اسم اون ناحیه رو گذاشتم "دختری" مثلا دستشویی میبرمش میگم بریم دختری رو بشوریم، باباش هم حتی یاد گرفته از اول وقتی منظوری داشته باشه بخواد براش پوشک بگیره میگه مثلا دختری ش حساسیت نداشته باشه یه وقت و اینا، یا مثلا بهم میگه دختریش توی تابستون عرق سوز نشه بچمون. اینا مثال هایی بود که خودم تجربه ش کردم
قصدم کلا این بود که بگم، از وقتت برای فکر کردن به چیزای اینطور مهم استفاده کن رفیق خوشگلم که اقدامی یا حامله یا مامانی. ❤️
دختر بچه ها رو هیچوقت اجازه ندید با پدر حمام برن، پدر ها خیلی عزیزن ولی حمام رفتن دختر بچه با پدرش یا پسر بچه با مادرش از سنی که بعضی چیزها رو متوجه میشن کار درستی نیست، حالا پسر مثلا شاید نتونه خودشو خوب بشوره مجبوره تا 2 3 سالگی مامان حمومش ببره ولی دختر کلا باید با مامانش بره حمام، اینا رو از روانشناس میگم براتون حرف خودم نبود ❤️😘دوستتون دارم زیاااد