۷ پاسخ

از نفهمی دیگران گفتی یکی ازچیزایی که میدونم بعد زایمان خیلی اذیتم میکنه همین اظهارنظرای کارشناسای دوروبر خواهد بود _ هنوز بچه دنیا نیومده دارن واسه من حرف میزنن مخصوصا قوم شوهر که حسابی رو اعصابن

چقد درست گفتی...💔

من هنوز تجربه نکردم،ولی میدونم که مادر شدن هم سخته ،و ادم نمیتونه همیشه خودشو قوی نشون بده،گاهی لازمه یه نفر در کنارت بهت بگه حق داری خسته بشی ،یا غور بزنی یا گریه کنی من کنارتم،
پس طبیعیه این احساس فقط خودتو ازاد کن از این حرفای اطرافیانت،خودت باش ،بعدا یه مادر قوی و پر قدرت از خودت میسازی 👌الان طبیعیه اینا

واسه خیلیا این حس پیش میاد
من واقعا تا چند روز اول اصلا نمیتونستم حضور بچه و بچه داری قبول کنم سختم بود خسته بودم درد داشتم اولین بار بود این روزای سخت میگذروندم
اصلا خودمو نمیشناختم مادر شده بودم حالا یه بچه دارم باید مراقبش باشم مریض نشه شیر خوب بخوره خفه نشه دل درد نگیره چطوری انجام بدم وقتی هرکی از راه میرسه یه چیز متفاوت میگه
هم بشدت به کمک کسی احتیاج داری هم اینکه میخوای کسی نباشه
ببین تموم این حس های جدید تا قبول کردنش تا ۱۰ /۱۵روز اول طول میکشه یعنی برای من اینجوری بود بعدش دیگه میوفتی رو روال زندگی
باور میکنی من روزای اول بچمو خیلی بغل نمیگرفتم خواهرم میگفت بغلش کن بوش کن یه چند دقیقه تو بغلت بخوابونش تا بچه باهات انس بگیره اروم بشه بخدا سختم بود نه اینکه بچمو دوست نداشته بودما چرا دوسش داشتم خیلیی ولی برام پذیرش زندگی جدید سخت بود
الان ۲ ماه و ۱۸ روز گذشته دیگه کاملا خوبم بازم سختم هستا که چطوری به زندگیم برسم ولی دیگع حال روحی و روانیم خیلی خوب شده

همش میگذره عزیزم الان همه تمرکزتو بزار روی سلامتیه خودت و نوزادت بیخیال حرفای مفته بقیه شو اینا یه عده ادم با مغزهای پوسیدن که اطراف هممون هستن و فک میکنن خیلی حالیشونه

عزیز دلم درکت نمیکنم
تمام این مشکلاتی که داری رو منم داشتم
قوی باش میگذره
روزای خوب دررانتظارته

شما قوی ترین هستی نازنین 💜🧡

سوال های مرتبط

مامان پناه کوچولو🩷👧🏻 مامان پناه کوچولو🩷👧🏻 روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان سزارین پارت ۳
رفتم تو اتاق عمل واسم آمپول بیحسی زدن اصلا نفهمیدم ۵ دقیقه ای هم پاهام بی حس شدن و پرده کشیدن و عمل رو شروع کردن من تازه داشتم در و دیوارارو نگاه میکردم که شکمم رو به تکون هایی دادن و صدای گریه بچه شنیدم دیگه اوردنش چسبوندنش به صورتم حتی تو اتاق عمل گذاشتنش رو سینم شیر بخوره من با نینی درگیر بودم که پردرو برداشتن و گفتن تموم شد رفتیم ریکاوری
تو ریکاوری گفته بودن میلرزیدو اینا لرزش در حد وقتی که تب و لرز میگیری و چیز خاصی نبود
باد ۱ ساعت اوردنم تو بخش
شوهرمو مامانمو دیدم بهم گفته بودن سرتو بالا نگیر که سردرد نگیری منم سرمو بالا نگرفتم اما خیلی حرف زدم سردرد نگرفتم چون پمپ درد و اینا گرفته بودم درد خاصی مداشتم موقع راه رفتن هم بخاطر پمپ درد بازم درد نکشیدم خلاصه که همه چی راحت بود من خودمو واسه بیشتر از این ها آماده کرده بودم اما همه چیز قابل تحمل بود و من الکی گندش کرده بودم به نظرم حتما پمپ درد بگیرید
مامان قشنگم🌸👶 مامان قشنگم🌸👶 روزهای ابتدایی تولد