کسی بیداره؟
میافرت بوپیم. امشب میخاستیم برگزدیم تهران. ساعت ۱۱ شب دخترم بعد از شام پفیلا گرفت دستش بخوره. قبلش هم یه بحثی بود ک‌منو عصبی کرده بود. بعد دختر من کلا رفلاکس داره شبا تو خاب گریه میکنه. نباید غذاهای محرک بخوره. منم هی گفتم نخور و نباید بخوره و فلان. بقیه هم هی پریدن وسط گفتن چرا نخوره. خوب بخوره چی میشه. دخترمم این وسط بدتر مشت مشت میخورد.
خلاصه من واقعا عصبی شده بودم. ب دخترم با تشر گفتم واس چقد معدت جا داره مگه. تازه شام خوردی
شوهرمم همش مسگفت بخوره چی میشه نترس بالا نمیاره تو‌ماشین. منم برگشتم گفتم چرا بالا میاره معدش سنگین شه. خالم گفت نگو تلقین نکن بهش، گفتم خابه من هیچ وقت جلوش نمیگم الان چون همتون میگید بخوره عب نداره مجبور شدم توضیح بدم ک‌چرا نباید بخوره. وقتی بالا میاره هم اذیت میشه. هم سر تاپامونو ماشینو گند میگیره

حالا حرفم اینه. خیلی بد شد؟؟ نباید انقد تلاش میکردم نخوره؟ زیادی تشنج ایجاد کردم؟

۹ پاسخ

نه ... بنظرم خوب کردی ... در وهله اول واسه خودبچه که جز مادر اینو درک نخواهد کرد که قرار بچه اش چقدر اذیت بشه
و در وهله دوم ... مصیبت هاش واسه شماست
اطرافیانت نباید دخالت میکردن
اصرارشون رو نمیفهمم

اشکال نداره کاش بقیه یادبگیرن توتربیت بچه هامردم دخالت نکنن

بله زیاده روی کردی
خورد چیشذ بالا اورد؟تا کی نخوره مگه کسی به شما میکه چی بخور چی نخور چ ساعتی بخور

میخوای نخوره کلا نبایذ بیاری جلوش بچه دوساله چطور جلو خودشو بگیره ک بگی نخور

بزار بخوره عادت کنه

امان از دخالت اطرافیان حرف مادر به یه ورش نمی شمارن آدم روانی میکنن

ن ... کار خوبی کردی
باید اینجوری رفتار کنی ک دیگران دوباره نظر ندن
هیچکس ب اندازه تو از وضع بچه ات خبر نداره
از طرفی اگه بالا بیاره اگه حالش بد بشه یا ... دیگران میگن چون ما گفتیم بذار بخوره حالا بده تا ما تمیزکنیم این خرابکاری رو یا ما ازش مراقبت کنیم حالا ک بی قراره؟
من خودم همینم
اجازه نمیدم بهش هله هوله بدن
جایی ک میرم قبلش میپرسم کسی مریضی یا علایم نداره؟
چون بچه هم تب های بدی میکنه و اگه اتفاقی بیفته کی جوابگو هست؟ آخرم میگن مادرش ....

منم این مشکلو دارم ک بعد از رفتارام تو جمع فکر میکنم کار درستی کردم یا ن . و دخترمم همین مشکلو داره

بد که نشد خوب کردی
اما من در مواقع مهمونی و اینا دیگه بی خیال ادا و اصول دخترم میشم
جلو جمع جو گیر میشه
چیزی که نباید می خوره چیزایی که اصلا نگاه هم نمی کنه ها
کلا لج می کنه جلب توجه می کنه
من سعی می کنم خونسرد باشم
فقط مثلا می گم باشه اگه دوست داری بالا بیاری مثلا اوکی یا اسهال بشی
دردسرش هم واسه خودمه شبش بدخواب میشه
اما خلاصه فایده ای نداره هر چی بگی
به هر حال تو جمع یه ورژن دیگه میشه به خاطر دوستی خاله خرسه بقیه
هر چی بگی لج میکنه

متاسفانه این اطرافیان خیلی دخالت میکنن منم درگیرشم

من خودم سعی میکنم همه جا نظر ندم با اینکه بچه کوچیک زیاد داریم خدا‌وکیلی مادرش میگه فلان شده حتی نمیگم فلان کارو بکن تا وقتی خودش بپرسه ینی همه ماشالله یا دکترن یا نادان و نفهم
یه سری جدی بهشون بگو من بودم حتما قبلش با همسرم اتمام حجت میکردم هماهنگ میبودی که بچرو این مواقع بی صدا ببرید گوشه ای و چیزی نشونش بدید یا سرگرم چیز دیگه ای بکنید بالاخره اون بچه هست میبینه دلش میخواد من تو خونه خودم چیزایی که دوس دارم بخوررو میدم میبرم جایی زیاد سخت نمیگیرم ولی وقتی میگی براش ضرر هست حق داری که ناراحت بشی و اون لحظه مدام بگی چون بفکر بچه هستی من خودم گاهی نمیتونم کنترل کنم درکت کردم😑

سوال های مرتبط