سلام خانما بیاین از اتفاق هایی که واسم افتاد بهتون بگم من دوتا دختر دارم ۱۰ ساله ۷ ساله و یک پسر ۴ ساله که ناخواسته حامله شدم و خیلی خیلی ناشکری میکردم چون هم فعلا بچه نمیخواستم هم سزارینی هستم و میترسیدم ولی با خودم میگفتم حالا شاید پسر شد که بشن دودختر و دو پسر تا روزی که رفتم سونو و دکتر گفت دختره که خیلی ناشکری میکردم میگفتم خدایا چرا بهم یه پسر دیگه ندادی که پسرم هم داداش داشته باشه و خیلی چیزایه دیگه بعضی وقتا اشکام میریخت که چرا دختر شد و اینا تا وقتی که رفتم سونو انومالی ۱۸ هفته اونجا بهم گفتم بچت مشکل داره و مشکوک به سندروم هست باید بری ازمایش امینیوسنتز بدی که دنیا رو سرم خراب شد فهمیدم که این ضربه ناشکری هام هست تا ازمایش دادم و جواب ازمایش اومد مردم و زنده شدم شب تا صبح گریه میکردم و توبه میکردم جواب ازمایش خداروشکر سالم بود این واسم یه درس عبرت شد که دیگه ناشکری نکنم البته ناگفته نماند من هیچ فرقی بین دخترا و پسرم نمیزارم دخترام همه دنیامن دختر بزرگم تا جواب اازمایش اومد شبا بیدار بود و باهام گریه میکرد و همیشه دست به دعا بود فقط من میخواستم پسرم یه داداش داشته باشه ازتون میخوام هر چی از خدا میخواین به درستی از خدا درخواست کنین نه مه مثل من😔..........

۸ پاسخ

عزیزم کاملا درکت میکنم ان شالله گل دخترت هم با کلی برکت وقدم خیر پا به این دنیا بزاره

الان ۴تافرزنددارید؟

ازناشکری نیست اتفاقه انقد توسونو انومالی ازاین اتفاقامیفته ...پس اونایی که بچه اولشون سندروم داونه همشون ناشکرن نمیشه که اگه خدامیخواست همه خواسته های خوب وبدما رواجابت کنه سنگ روسنگ بندنبودکه....بیماریها ریشه علمی وپزشکی دارن ولی روحیه خوب ومثبت دربارداری خیلی مهمه

ای خواهر پسر تک خوبه فقط ،،،،،دختر ۴ هم کمه ب نظرم خواهر جان میشه

آره فکر کنم چهارمی میشه

ان شاء الله به سلامتی
الان باردار هستید ؟

الان چهارمی باردرای متوجه نشدم الان میشه سه دختر ی پسر

خوش به حالت آنقدر سرحالی من یکی دارم، در حال انقراض هستم

سوال های مرتبط

مامان آرن و الا مامان آرن و الا ۳ سالگی
سلام خانوم ها من خواهرشوهرم یه پسر داره که الان نه سال داره قبلا که پنج یا شیش سالش بود اصلا نمیتونست تو موقعیت ها از خودش و وسایلش دفاع کنه و همیشه تو جمع دوستانه ، دوستاش ازش سواستفاده میکردن ، مثلا دوچرخه اش میگرفتن باهاش بازی میکردن اما اسباب بازی هاشون اصلا بهش نمیدادن ، خوهرشوهرم هم خییلی از این بابت ناراحت بود کلا شروع کرد بهش یاد دادن که نباید وسایلت هات بدی کسی ، وقتی پسرم یک ساله بود ، اصلا به کسی اجازه نمی‌داد که به پتو و وسایلش نزدیک بشن ، بعد هیییی خواهرشوهرم پسرش علیه پسرم می‌کرد، ببین آرن نمیده تو هم نده، خلاصه خیییلی رابطه اشون بد شده بود ،جوری که اصلا نمی‌رفتم خونه مادرشوهرم( خواهرشوهرم طلاق گرفتن و با مادرش زندگی میکنه) اما پسرم خیلی عمه و پسر عمه اش دوس داره ، همش دوس داره بره پیششون ، اما هر وقت میره چه پسرش خونه باشه چه نباشه ، اسباب بازی هاش از پسرم قائم میکنه ، یا مثلا ماشینش رو کمد باشه ، و پسرم داره میبینه که رو کمد ماشین هست میگه نه ماشین نداریم هییی بچهدام میگه عمه نیگا اینجاست ، هی اون اصرار میکنه چیزی رو کمد نیست ، خلاصه من اصلا پام اونجا نمیزارم از دست خودش و پسرش اما خانوم همیشه آخر هفته پسرش می‌فرسته خونه ام ، بنظرتون واکنشی باید چه جوری باشه