۱۱ پاسخ

منم همینم
عادیه

من تاحالاهمش درازبودم بقلش نکردم عوضش نکردم هیچ کاری براش نکردم فقط بهش شیردادم بعدخیلیارومیبینم ک مثل منن باوجودبخیه پامیشن همه کارای بچشونومیکنن همش فک میکنم خیلی خودخواهم

افسردگی گرفتی فداتشم
چرا مادر خوبی نباشی ؟؟؟ اگه مادر خوبی نبودی اصلا به دنیا نمیوردیش

منم اینجورم تازه فکره خودکشی هم میکنم افسرده ترینم شوهرمم خیلی اذیتم میکنه نابودممم کلا همش گریه کارمه

خودتو اذیت نکن مگه چن باره ک مادر شدی ک اشتباه نکنی اونای چند شکم زاییدن بازم بعضی موقع اشتباه میکنن تو افسرده نیستی فقط خسته شدی یکمم ب فکر خودت باش بلا خره بچم چن وقت دیگ بزرگتر میشه نهایتش ۶ ماه اذیت شی بعدش همه چی اوکی میشه

من وقتی سوختگی گردنو پشت زانوشو دیدم عصبانی شدم از خودم
چون نمیدونستم 😫

برو به دور بیمارستان میلاد یا زایمانت بیفت بعد دیگه بیا بچه رو بغل بگیر 😁بگو من مامان خوبی هستم🤪

من یه‌وقتایی ک واقعا کم خوابی دارمو دلاسا نمیخوابه یکم تند روی پام تکونش میدم بعدش مث چی عذاب وجدان میگیرم

منم یه روز بهش شیر زیاد میدم فکر میکنم گرسنه است بالا که میاره باز شیر کم میدم گشنه میمونه عذاب وجدان میگیرم که نکنه من نمیتونم مامان خوبی باشم 🥲🥲🥲🥲🥲🥲

اره منم چون شیرم و ندادم زودتر زایمان کردم شیرم نیومد مجبور شدم شیر خشک بدم الان همش عذاب وجدان دارم شیرم اومد اما بچم نمیگیره

من این فکرو میکنم

سوال های مرتبط