۷ پاسخ

انشالله که امشب وصب براحتی بگذره و خوب باشه درکت میکنم خیلی بده خدا خودش مراقب همه کوچولو ها هست آمین

اینم سرش اینجا نگفتم تا تو حال خرابه من مامانا چرت و پرت نگن

تصویر

فاطمه خیلی براش جالبه پناه دیروز این اتفاق براش افتاد بچم کباب شد و من بدتر خداروشکر بالا نیاورد و نخوابید

نترس گلم ‌انشاالله که چیزی نشده ‌همه بچه‌ها میوفتن ‌‌خدا خودش نگه دار همه بچه‌ها باشه

عزیزم چرا بزاریش رو مبل
خودمون باید دقت کنیم دیگه بچه رو بجز زمین نمیشه جایی گذاشت...
خدا توسط فرشته ها از بچه ها محافظت میکنه خیلی بلاها از سرشون دور میشه.

اگه اعتقاد داری، امروز ولادت ححضرت ابوالفضل بوده، دیروزم ولادت امام حسین. به نیت شش ماهه امام حسین یه چیزی نذر کن.

یه پسر بچه اس ام آی هست. حدودا ۴،۵ ماهشه. من یه مدت صدقع هامو میریزم به کارت اون.
پیج اینستا داره. بفرستم برات؟

چه سولایی پرسید؟چه علائمی داشته باشه خطرناکه
اخه چند وقت پیش پسر منم از تخت افتاد پایین

سوال های مرتبط

مامان دخمل کوچولوم مامان دخمل کوچولوم ۸ ماهگی
از بد شانسی ها بگم زیاده اولین پنچشنبه بابام بود فرداش یعنی جمعه شب یلدا بود دنیز دو روز بود بخاطر تب واکسن چهار ماهگی بستری بود من بردم واکسن زدم آوردم شیر دادم بعد دادم به دختر خواهر شوهرم نگهداره چون خونه کثیف بود یعنی هزار تا ظرف خورده بودن میخواستم خونه رو تمیز کنم با اونا ... دیدم دنیز میلرزه دستاش مشکی شوده نفس نمی‌کشه فقط جیغ کشیدم بچه رو برداشتم زنگ زدم به شوهرم رفتم توی کوچه نمیدونم کی آمد رفتیم بیمارستان خلاصه بستری کردن مادر شوهرم رفته بود گفته بود به دکتر که این از دهنش کف آمده اعلام تشنج اینا آمدن دیدم میخوان آمپول تشنج بزن خلاصه با هزار بلا نذاشتم بزن آمپول رو شب تا صبح نخوابیدم فردا که پنچشنبه میشه تا شب گریه کردم شبش توی خواب میگفتم بابا بسه دیگه به اون خدات بگو بسم نیست نه فردا ولم کن از این بیمارستان رفته بود خواب مامانم میگفت چرا اون دختره رو تنها گذاشتی الان که من نیستم برو پیشش بگو بابا گفت فردا میری خونه همون جوری که گفت شود دلم برای بابام تنگ شوده کاش پیشم بود🙂💔از اون موقعه نمیاد خوابم باهام قهر