سلام خانوما خوبین؟
میدونین چیشده؟
شوهرعمه شوهرم خوبه خوب بوداااا ... صحیح و سالم ! حتی سرما هم نخورده بود حالش عالیه عالی بود سرحال بود بنده خدا متولد سال ۱۳۵۲ هست ...
یهو تو خونه میگه کف پام میسوزه درد میکنه عمه شوهرم ماساژش میده و میره حموم زیر دوش ابگرم و میاد میگه بدنم خیلی میخاره سمت گردن و زیربغلش بعد مثل کهیر میریزه بیرون ... نزدیکترین جا بهشون بهداشت بوده ... بهداشت بهش کرم میده میگه بدنت حساسیت پیدا کرده اینو استفاده کن تا خوب شی
بعد میان خونه از کرم استفاده میکنه و بعد ب خانمش میگه احساس میکنم شکمم ورم کرده به سختی هم نفس میکشم سخته نفس کشیدن برام
خلاصه میرن دکتر
دکتر کلی قرص داده و اینام برگشتن خونه و قرصارو خورده و حالش خیلی بد شده بردنش بیمارستان ....
ازش ازمایش گرفتن بعد گفتن باید ازمایش مغز استخوان هم بگیریم
راستی اون قسمتایی که گفتم مثل کهیر زده بود بیرون کبود شدن
بعد ازمایش مغز استخوان گرفتن گفتم سرطان خون داره و متاسفانه هم کبد و هم ریه رو درگیر کرده!!!!

الان ۲ روزه هممون تو شوکیم !
دیشب هم رفت کما 💔

خانما دعا کنین براش و اینکه خدا همه مریضارو شفا بده واقعا سخته 💔😓

💔دخترش شیر میده بهش نگفتن که بابات رفته کما فقط در این حد میدونه که مریضه و بیمارستانه و خبری از سرطان نداره 💔

بچه ها کسی اطلاع داره این مریضی چجوریه؟ چرا تا الان علائمی نداشته؟
یهویی از کجا میاد این مریضی؟؟

۱۱ پاسخ

وای توروخدا این چ حرفاییه چرا انقد توضیح دادی ترس تو جون آدم میندازی انرژی منفی میدی ،خداشفاش بده عزیزم ولی لازم به این همه توضیح نبود یه کلام میگفتی دعا کنید سرطان داره،چرا آخه گلم هم ب خودت هم به این محیط ک مادرای دیگه ام هستن و دغدغه هاشون زیاده این حرفارو میای میگی🤦🏻‍♀️🫠

خدا ان شاالله شفا بده
میدونم بنی آدم دیگه یهو آدم مریض میشه
😔😔

یاعلی ایشالله خدا خودش کمکش کنه معجزشو نشونتون بده ولی متاسفانه هیچ راه درمانی ندارع پسر دوست منم درگیر بود سه ماه بیشتر نتونست باهاش کنار بیاد و متاسفانه فوت کرد 💔 دوست مامانم سکته می‌کنه میرع بیمارستان آنژیو میکنن برا قلبش چند روز ورم معده این چیزا بد کلی آزمایش این چیزا میفهمن سرطان پانکراس داره همه جاش درگیر شده

تا خدا نخواد هیچ اتفاقی نمیفته پدر عروس مون در عرض یک ماه فهمیدن سرطان خون داره و گفتن چند ماه بیشتر زنده نیسا الان الهی شکر دو سال هست و زنده هست خدا رو شکر رو به بهبوده الان هم که میگی فوت شده عمرش به دنیا نبوده خدا رحمتش کنه

انشالله ک خوب بشه ب حق قران دل خانوادش شب عیدی شاد بمونه

من پدر بزرگم سرطان خون داره ولی خب با دارو و مراقبت خداروشکر داره زندگی میکنه
ان شاءالله شوهر عمت خوب بشه عزیزم
اینو که گفتی یاد شوهر عمه خودم افتادم مثل عمو بود برام از بس باهم رفتو آمد داشتیم مشکلی نداشت سالمو سلامت یکم قبلا قفسه سینش درد میکرد دکترم رفت یه چیز دیگه تشخیص دادن اونم نمیدونست خیلی عادی زندگیشو میکرد یروز حالش بد شد بردنش بیمارستان ولی دیگه دیر بود رگای قلبش بسته بود و دکترا دیر تشخیص داده بودن و فوت کرد سی و خورده ای سالش بود💔
عمم باردار بود توی بیمارستان از پله ها افتاد بچش سقط شد...
خیلی دردناک بود

یک دفعه که سرطان نمیشه از قبل علائم داشته
من خاله شوهرم همین جوری شد اون از قبل سرفه های شدید داشت اهمیت نمی‌داد حتی به بچه هاش نمی‌گفت که حالم بده
تو فاصله یکماه فوت شد هیچکسم خبر نداشت که سرطان ریه داشته و نفس کم. آورده

اخی بنده خدا،انشالله خدا شفاش بده

خیلی بده سرطان لعنتی
همسایه ما ی دختر ۲۵ ساله بود یک ماه فهمید سرطان داره ک تحت درمان بود و فوت کرد سه ماه پیش دو تا بچه هم داشت خیلی براش گریه کردم لعنت ب سرطان🥲🥲

همسایه ما دوتا بچه داره کوچیک نزدیک یک سال نیم درگیر سرطان ریه گرفته درمانی نداره فقط خدا می‌تونه کمکشون کنه دعا کنیم خوب شن

وای یا خدا چ بددد🥲🥲🥲
انشالله زودی خوب بشه و برگرده پیش خانوادش
چقدر سخته یهویی 😨🥲

سوال های مرتبط

مامان درسا مامان درسا ۷ ماهگی
اومدم یکم درد دل کنم💔 هرکی حوصله داره بخونه....
بعد ازدواجم تهران تنها بودم نه دوستی نه خانواده ای هیچکسی رو نداشتم از اینا بودم که شوهرم صبح میرفت منم کلی سریال میدیدم کتاب میخوندم اشپزی میکردم کیک و ژله میذاشتم همیشه خدا خونم مثل دسته گل بود چون یکمم وسواسی ام خونه بهم ریخته باشه وسایلم مرتب نباشه اذیتم میکنه، هرموقع دوس داشتم میرفتم شهرستان و خلاصه.... اقدام کردیم برا بچه نشد چند سال طول کشید کلی استرس دارو ای یو ای و اینا درآخر ای وی اف کردیم و دخترم به دنیا اومد.... اولش افسردگی بعد زایمان گرفتم و بعدشم هر روز یه مشکل...بواسیر و شقاق شدید خودم که بکنار، دخترم چهار روزه بود پاهاش که تو رحم کج شده بود گچ گرفتن لگنش دررفتگی داشت دکتر قلب ویزیت دوباره نوشته بود مشکل بدخوابی رفلاکس الرژی اعتصاب شیر و..... بعد واکسن چهارماهگی عوارض داد و تشنج کرد😔💔 سه ماه بود شهرستان بودم دوری از همسرم و نداشتن محبتش و احساس تنهاییم و دور شدنمون در اون مورد به کنار دوروزه برگشتیم خونه و حالا تو داغون ترین حالت ممکنم هستم... بواسیرم همچنان عذابم میده هیچ دارویی کارساز نیست، خونم بازار شامه هر طرفی نگاه میکنم بهم‌ریختس، دخترم همش نق میزنه حتی پنج دقیقه واسه خودش بازی‌ نمیکنه مدام بهم میچسبه و گریه میکنه حتی یه دشویی نمیتونم‌برم😔 خودم پریودم و یه هفته اس حموم نرفتم نه میتونم غذا بزارم هیچییییی 😔 دخترمم از وقتی اومدیم نمیدونم چرا تا میخوام بخوابونمش جاشو عوض کنم جیغ‌ میکشه نمیزاره ..حتی شب هم خوب نخوابیده که بتونم استراحت کنم تا صبح مدام نق زده غلت زده😔با همسرمم نمیمونه فقط منو میخواد😓 صبح زنگ زدم مامانم یه ساعت گریه کردم😔😔😔 اینا ناشکری نیست بخدا فقط خیلیییی خسته و داغونم😔😔😔💔💔💔💔