۱۵ پاسخ

باید ببینی از چی خوشش میاد

مثلا بچه من عاشق کنترله 🤣
یا ازین دم‌یار ها واسه مریضیش دکتر داده بود
کلی با اون سرگرم میشه بازی میکنه تنهایی

الان هم بادکنک گرفتم به تهش یه نخ دراز نقره ای براقه
۱ ساعت با اون ور میره 😅😅

هیچ کاری نمیتونی بکنی فقط باید صبر کنی بزرگ تر بشه 😅بچه های اول همینن ولی بچه های دوم سرگرم اولی میشه کمتر وابسته است

چندبار باید گریه کنی بی‌تفاوت باشی تا عادت کنه به تنهایی
فکر کنم هر سری غر زده رفتی نشستی پیشش یا بغلش کردی

من جلوش اسباب بازی و جغجغه می‌ریزم
البته هر اسباب بازی ۱۰ دیقه خوشش میاد
باز جمع میکنم مدل جدید میزارم که تنوع باشه😅
یه سری عروسک موزیکال میزارم خیلی مشغول میشه
کتاب پارچه ای هم خوشش میاد میگیره میخورتش😅
پستونک میوه خوری هم خیلی مشغولش میکنه

نهاااایتا هیچی جواب نده روزی نیم ساعت از راه دور براش تلویزیون میزارم
خیلی دوست داره😄

منم همینجوره دخترم اما سعی میکنم با یچیزی سرشو گرم کنم
اولا با اسباب بازیاش سرگرم میشد براش عادی شد بعد دستش خیار دادم
بعد هویچ، هرسری یچیز جدید بده دسش تاسرگرم بشه

عزیزم وابسته اش به خودتی کردی من از موقعی بدنیا اومد خودم و تنهایی بزرگش کردم هیچکس هم کمک نبود با اسباب بازی و و همه چی عادتش دادم خدایا شکر به همه کارام میرسم هم

دختر منم همینه فقط زمانی ک شوهرم باشه میتونم کار کنم. وقتی هم خوابه بی صدا باید جمع و جور کنم یذره صدای اب بیاد یا چیزی... سریع بیدار میشه و دنبالم راه میفته و. گریه میکنه ک بغلش کنم...

منم همینم🥲

جلوش اسباب بازی بذار بازی کنه.منم دستشویی میرم پسرم بدو میاد دنبالم طبیعبه دیگه تو این سن دلشون میخاد یکی کنارشون باشه. من با اون خانم که میگه بذار گریه کنه اصلا موافق نیستم.گناه داره بچه .روروئکش اگه موزیکاله بذارش و آهنگ که میذاره دهری ظرف میشوری باهاش شعر بخون یا یکم برفص من واسه پسرم این کارارو میکنم هم به کارای خودم میرسم هم اینکه اونم فکر میکنه بازیه.از این کارا دیگه.

ماهم به هییچ کاری نمیرسیم نهایتا یه غذایی درست کنیم ویه،ظرفی بشوریم،اونم موقعی خوابه

دختر منم اینجوری بود کار و زندگی رو ول میکردم پیشش مینشستم اگه نشینی بعدا اضطراب جدایی میگیره بدتر میشه
الان دیگه دختر من خیلی بهتر شدخ

خوش نام باشه چه اسم‌قشنگی

پسر من دقیقا از سن دختر شما همینطوری بود
ب شدت وابسته
جوری شده بود ک واقعا داشتم دیگه افسردگی میگرفتم
چون واقعا ب هیج کاری نمیرسیدم
ولیییییی نزدیک یک سالگیش پسرم غافلگیرم کرد
خیلی بهتر شده خدا رو شکر
این قدر ک آخرایه خونه تکونیمه ☺️😄

من هنوز دخترم نمیتونه دنبالم بیاد بچم رو هی تنها میذارم به کارام برسم آخر شب هم میبینم باز هم کلی کار دارم😭
اعتماد به نفسم پرید همش میگم انگار فقط من نا توانم از انجام کارهام

دخترمنم همینه حتی بدتر

پسرمنم همینجوریه،یه دسشویی برم دنبالم میاد😂🤦‍♀️

سوال های مرتبط