۹ پاسخ

وااااا خب الان مشکلش چیه ؟

چرا پدرو مادرا اینقدر پرتوقع و کمالگران🥺
البته یکیشم خود من

پسر منم همینه و دارم میبرم گفتاردرمانی خیلیا ممکنه بگن مشکلی نیس ولی دلم میخواد ارتباط گیریش با بقیه بالا بره و از بچه های دیگه جا نمونه. خودم اینجوری بودم کم حرف و خجالتی بعضی جاهای حساس و موقعیتای حساس از زندگی جا موندم دلم نمیخواد بچم اینطوری بشه مخصوصا این دوره که بچه ها خیلی با نسل ما فرق دارن حداقلش اینه که اتفاقی هم نیفته و بچم بازم مثل خودم بشه ولی دیگه پشیمون نیستم که کاری براش نکردم و تلاشمو کردم براش

دختر منم اینجوریه با مشاور حرف زدم گفت بهتره گفتار و کار درمانی ذهنی ببری

این که خیلی خوبه پس بچه منو داشت چیمیگفت برای تعریف کردن هم شروع کنه تعریف کردن کارهای روزمره تا بچه یاد بگیره مثلا پروسه دسشویی رفتن دو سه روز بعد پروسه حمام رفتن

نگاه عزیزم مشکلی نداره فقط باید بره تو جمع بچه ها بزارش بره مهدکودک یا کارکاه های رشد و خلاقیت تا تو جمع همسناش باشه اوکی میشعه بعد چند ماه

کاملا نرماله اون بچه کم حرف و طبعش اینه ک کم حرف بزنه وگرنه تومکالمه مشکلی نداره

چطوری عزیز دل خودت چه خبر ؟

هیچ کاری نیاز نیست بکنه. بزرگتر بشه بهتر میشه. بچه ها با هم فرق دارن توانایی و شخصیت شون هم با هم فرق داره

اینم بگم هر چی بگی تکرار میکنه و بعد میبینی. اون کلمه رو یاد گرفته ها. ولی خیلی حرف نمیزنه و پشت هم حرف نمیزنه و داستان نمیگه

سوال های مرتبط

مامان گل پسر وتودلی مامان گل پسر وتودلی هفته سی‌وهشتم بارداری
مامانا یه چیزی ذهنم و مشغول کرده ...من پسرم قبلا ک کوچکتر بود اینطوری نبود الان مدتیه ترسو شده...یادمه چند وقت پیش در حیاطمون چند دقیقه باز مونده بود یه سگ اومده بود تو حیاط پسرم دید و ترسید از اون موقع مدام تاکید داره ک در حیاط و ببند ...حتی تا تو حیاطمون نمی ره بازی کنه تنها همش باید باهاش باشم ...با بچه ها ی فامیل یا بچه هایی ک باهاشون یه کم رفت و امد داریم زیاد مشکلی نداره اما مثلا میریم پارک اگه چند نفر رو سرسره باشن دیگه نمیره میگه مامان زیادن .همش میاد کنارم میشینه امشب پارک بودیم با چند تا بچه کمی همصحبت شد یکی دوتاشونو هم میشناخت اما نمی رفت کنارشون یا باهاشون بازی کنه اونا میدوییدن تا سمت این میومدن می ترسید و خودش و جمع میکرد همش ...این بار اول نیست ک اینطوره....منم نمیدونم واکنشم درست بود یا نه 😔 گفتم مامان اگه نری با بچه ها بازی کنی میریم خونه یا من میرم ...یکمی میرفت کنارشون ولی با فاصله از اونها میدویید
خلاصه اینجور موارد اذیتم میکنه از وقتی هم کوچک بود من مدام پارک و بیرون بردمش با هر شرایطی این نیست ک بگم نرفته عادت نداره....در مواجه با بزرگتر ها اینطور نیست ...مثلا میره بهشون دست میده سلام میکنه غریبه هم ک باشن ...یا مثلا اگه یه بچه باشه غریبه هم ک باشه باهاش ارتباط برقرار میکنه اما وقتی چن تا ان انگار ازشون میترسه.....نمیدونم طبیعیه؟ باید چ واکنشی در برابر این رفتارا داشته باشم ک درست باشه ؟؟