سلام من هر چی دارم به زایمان نزدیک میشم حس افسردگی طور بدی گرفتم و میشینم یه عالمه گریه میکنم دست خودم نیست فک میکنم من مادر بدی ام برای بچم از بس استرس کشیدم یا کسی بچمو دوست نداره این حس رو گرفتم و دارم اذیت میشم قبلا اینجوری نبودم چیکار کنم ؟!
الان از اینکه نه ماه تو دلم بوده و میخوام دنیاش بیارم و شکمم دیگه خالی میشه گریه میکنم چرا اینجور شدم؟!

این روزاهمه داشتن من فکرمیکردم نکنه بچم زشت باشه خانواده شوهرم یادوست رفیقام بگن زشته میترسیدم چونکه یکسره بهم میگفتن چیزای بخوربچه راسفید خوشگل کنه و باحرفاشون روم تعصیرگذاشت ومیترسیدم که نکنه زشت باشه یاهرچیزدیگه ای اماالان بدنیااومده برام مهم نیس بقیه چی میگن توبهترین مادردنیای مهم توی شوهرت که بچه اتون رادوس داشته باشین نظربقیه مهم نیس وقتی شما برای خودتون بچه اتون ارزش قائل باشین مطمین باش بقیه هم شمارا وبچه اتون دوس دارن پس فکرالکی نکن لذتشوببر هم ازحاملگیت هم از زایمانت

وای چ جالب من دیروز گریه کردم چون عقد اقوام بود و من حس میکردم دخترم بره چی مهمونیش خوب نشه چی چرااصلا ازدواج
و گریه کردم الان خندم میگیره یادم میاد
ازبس هورمونامون قاطی شده

فکر میکنم طبیعیه و من هم دارم چون واقعا دوران سخت و پر استرسی هست بارداری.امیدوارم خیلی راحت فارق بشید و این دوران گذرا زودتر سپری بشه براتون.