مامانا من دوشنبه زایمانمه
ولی انقدری که استرس پسرمو دارم استرس زایمان رو ندارم
پسرم ۱ سال و ۷ ماهشه
از همین الان غصشو گرفتم بدون من نمیخوابه قلبم از غصه داره کنده میشه
فقط از خدا میخوام اونشب رو واسه پسرم آسون کنه و راحت بخوابه

منم خیلی نگران بودم،از اول به اون شب فکر میکردم
ولی خدا یجور دیگه هوامونو داشت پسرم راحت پیش باباش خوابید.شدید به من وابستس
روزشم کلی با بچه های ابجیم بازی کرد،بعد من که مرخص شدم عصری اومدم یه نگام کرد بدو بدو دوباره رفت پی بازیش حتی بغلمم هم نیومد
بسپر به خدا نگران نباش

خدا بهت صبر بده گلم من دخترم اسفند ۸ ساله میشه اذیت میکنه خستم میکنه نمیتونم به هردوشون برسم تو که این هنوز به رسیدگی احتیاج داره چجوری به اون برسی توانی برات نمیمونه دیگه

منم پسرم دو سال شه دلم میسوزه تنها بمونه میخوام به باباش بگم ببرتش خانه بازی خسته بشه تو ماشین خوابش ببره

منم مثه شمام که قراره پسرم بمونه پیش کسی اصلا قلبم میگیره بخدا ولی دعامیکنم که فقط یه شب نگه دارنم نه بیشتر

این بدون آها نیستی عزیز دلم درکت میکنم