۵ پاسخ

آخ دقیقا
من حالا میگم اگه همچین شرایطی شد دستگاه اجاره کنید تو خونه به زردی رسیدگی کنید
من سه روز بیمارستان بود ۵ کیلو کم کردم

منم زایمان طبیعی داشتم،دوروزبچم تودستگاه بود،زردی داشت،خودمم دوروزتوای سیوبودم،بدون همراه،بچمم توقسمت نوزادان تنهابود،فقط روزهاشوهرم نیم ساعت ملاقاتی میومدومیرفت،بیمارستانی ک بودم،خودشون پرستارداشت،رسیدگی میکردن،فقط دوری بچم سخت بود،ک ندیدم دوروز،ایناروگفتم،اولش سختی داره،بعدش بچت بغلت باش،این روزاهم میگذره

خدا رو شکر که بچت سالمه انشالله شما هم به مرور وقت بهتر از قبل بشی

فکر نکنم آدم اینجوری طاقت بیاره
من از روز اول زایمان تنها بودم شبا فقط شوهرم بود کار خاصی نمی‌کرد روزا هم مامانم دو ساعتی میومد کارای خونمو انجام می‌داد خییلی اذییت شدمو و بخیه هام خییلی دیر خوبه شدن

خوب خوددبیمارستان میگه مادر باید همرده بچه باشه

واینکه کسایی که سزارین هستن خیلی سخت تر است

سوال های مرتبط

مامان حُـسـیـن‌جانم ✨ مامان حُـسـیـن‌جانم ✨ ۱ ماهگی
من امروز که یکماه از زایمانم گذشت
اومدم یکسری تجربه هام رو درباره زایمان طبیعی بهتون بگم
امیدوارم مفید باشه ☺️

اول بگم که من از ۲۰ هفته یوگای بارداری میرفتم و
از ۲۹ هفته ورزش های لگنی رو شروع کردم
سه روز در هفته ورزش میکردم یکساعت
از هفته ۳۶ به بعد هم گل مغربی و آبزن مصرف میکردم
و خاکشیر و دمنوش گل گاو زبان خیلی رقیق
دونه به هم هرروز لعابش رو می‌خوردم

این شد که روز زایمان ماما گفت چقدر دهانه رحمت نرمه
بااینکه هنوز اصلا سر بچه هم نیومده بود پایین ...
از تاثیر ورزش ها هم باید بگم که روز زایمان واقعا کمکم کرد
و الان خداروشکر دچار عوارض تکرر و بی اختیاری ادرار نشدم
البته نمی‌دونم شاید در آینده بشم 😂
اما تا الان راضی ام که اون همه ورزش و پیاده روی میکردم
واقعا بعد زایمان نه کمردرد نه دل درد نداشتم
درد بخیه ها هم تا چند روز یکم اذیت میکرد ولی
غیر قابل تحمل نبود اصلا ....
من اصلا قصدم از این تاپیک این نیست که بگم حتما برید طبیعی
اما اگر مثل من دوست دارید زود مستقل بشید
و کمکی هم ندارید ، زایمان طبیعی واقعا خوبه 😍
درد زایمان طبیعی زیاده اما من معتقدم خدا توانش رو
به مامانا میده 🤌☺️

اگر سوالی داشتید همینجا ازم بپرسید تاجایی که بتونم
راهنمایی میکنم ☺️☺️
مامان نها🫧🤍 مامان نها🫧🤍 ۲ ماهگی
🌿تجربه زایمان سزارین
پارت اول
الان یکم وقت دارم از تجربه زایمانم براتون میگم😅
بهداشت بهم گفت ۴۰هفته که شدی بیا نامه بهت بدم بری بیمارستان
من با نامه ۴۰هفته رفتم بیمارستان دل تو دلم نبود که اون روز قراره زایمان کنم😅. البته فک میکردم زایمان خیلی راحته ولی برعکس برای منی که هم طبیعی هم سزارین رو تجربه کردم سخت بود😥
بیمارستان که رفتم معاینه کردن گفتن حتی نیم سانتم باز نیستی بستری نمیشی برو خونه یک هفته فرصت داری 😐 این یک هفته رو هم ورزش کن رابطه داشته باش ماساژ و ....خلاصه از این حرفا رفتم خونه خیلی ناراحت بودم که زایمان نکردم چون فک میکردم که اون یک هفته مثل یک سال برام میگذره 🫤همینه که خونه رسیدم رفتم حیاط شروع کردم به پیاده رویی سفت و سخت 😂سه ساعت تمام تو حیاط پیاده رویی کردم
هیچی دیگه دو روز گذشت صبح روز چهارشنبه بود که از خواب پاشدم احساس کردم که حرکت بچه‌م کم شده تا ظهر صبر کردم بهتر نشد واسه همین رفتم بیمارستان و نوار قلب و معاینه انجام شد ماماها گفتن هنوز باز نیستی و مشکلی نداری هنوز همون یک هفته رو وقت داری ولی گفت حالا صبر کن دکتر هم بیاد ببینم اون چی میگه
همین که دکتر اومد ماما بهش گفت که ۴۰ هفته و ۲دوز هستم اصلا به من هم یه نگاه نکرد و گفت باید بستری بشه منی که حتی نیم سانت هم باز نبودم🥲
خلاصه لباس پوشیدم و رفتم اتاق همین که رفتم یه لیوان آب بهم دادن که گفتن قرص رو داخلش حل کردم تا ته نشین نشده زودی بخور
خلاصه ۳تا از این قرص ها به فاصله ۲ساعت بهم دادن
و باز منی که اصلا رحمم باز نشد و....🫠
مامان رامتین مامان رامتین ۲ ماهگی
خانوما یه راهکاری بهم بدین
من الان دوماه داره میشه از زایمانم میگذره
زایمان طبیعی با درد واقعا وحشتناک و برش زیاد و بخیه زیاد
که اگه واقعا کسی بخواد نظرم رو بپرسه
تجربه شخصیم اینه که طبیعی وحشتناکه
خلاصه هنوز رابطه ندارم با شوهرم
آخه طی این مدت بخیه هام ازشون باز شدن و با پماد و هزار تا چیز کمی بهتر شدم
اما هنوزم وقتی می‌شینم دستشویی درد دارم چه از جلو چه از مقعد
شوهرم بنده خدا طی این مدت صبوری کرد و چیزی نمیگه
منتها خودم واقعا دوست ندارم اونقدر طول بکشه که بشیم مثل خواهر و برادر
آخه احساس میکنم هرروز که میگذره اونم میل جنسیش داره کم میشه
بعد دوستم میگه رابطه برقرار کن و اگه نتونستی همون موقع ادامه نده
اما من دوست ندارم وسط رابطه کنسل کنم اینطوری بدتر ضربه میخوریم
راهکاری دارین؟
الان شاید بگید برو دکتر خودتو نشون بده
ولی واقعا نمیتونم
پسرم شیر خودمو میخوره و اصلا شیشه شیر هم نمیگیره که بدوشم و بذارم پیش کسی و هوا هم سرده میترسم با خودم ببرم و سرما بخوره
آخه شهر ما فقط یه متخصص زنان داره و اونم اونقدر شلوغه باید پنج شیش ساعت تو نوبت بمونی