۸ پاسخ

فقط بچه رو بسپر به یکی و چندساعتی بخواب، از این رو به اون رو میشی
مشکلات ماها همه از کمبود خوابه

منم حتی با آهنگ های تلویزیون هم گریه ام میگیره خخخ
فک کنم از کم خوابی هم هست

منم همسرم خیلی کمک حالمه.ولی هر کارش عصبانیم میکنه.باب دلم نیس بعضی کاراش.توکارام مث دارو دادن مث عوض کردپوشک بچه بهم تذکر میده من لجم میگیره وبدم میاد انگار ویار بارداریم برگشته وقتی نیس تحمل دوریشوندارم وقتی هم هس حوصلشوندارم دلم نمیخادب دخترم نزدیک بشه بخدا خل شدم.

خیلی از دوستان گفتن همسر هاشون کمک نمیکنن ولی من همسرم پانزده روز ماه خونه هست یعنی اون مدت کل شب نی نی با بچه هست

منم دوماه نیم زایمان کردم بعد یک هفته بعد از زایمان یک شخص ک همسایه بود وپسر جون بود فوت شدن کل عکس فیلم هاش تو اینستا هست از اون روز احساس کردم ک افسردگی شروع شد وهمش دوست دارم گریه ن حوصله خودم دارم ن حوصله بچه رو بچه مدرسه ای دارم ولی باز خداروشکر میکنم ک همسرم هست تو نگهداری بچه خیلی کمک می‌کنه الان احساس میکنم خیلی بهترم رفتم بیرون یکی دوتا عروسی رفتم دورهمی با دوستام رفتم سعی کردم یکم به خودم وقت بدم وتنها باشم الان خداروشکر خیلی بهترم من اصلا به افسردگی بعد زایمان فک نمی‌کردم ولی واقعا وجود داره واگه بیخیال بشی داغونت می‌کنه

دقیییقا منم همینجوری هستم
سه ماه بعد از زایمانم که میشد یکسال بعد از اخرین پریودم، پریود شدم ، دو سه روزه پاک شدم و حس میکنم دارم بهتر میشم.
یجا خوندم وقتی پریودی ها شروع بشن احوالاتم بهتر میشن چون هورمون های بارداری داره از بدن خارج میشه

منم همینجورم

دیقا منم همینم بعد زایمان همش با شوهرم بحث میکنم سر هر چیزی خیلی شکلات کیک میخورم🥲همشم ناراحتم

سوال های مرتبط