اصن فکرشو نمیکردم که قبول کنه شیر ندمش، چقد پسرام مظلومن، اولی هم همینطور بود میگه شیر میخواما، ولی، اذیت نمیکنه
دخترم ولی اصلا قبولرنمیکرد تا اینکه موم رو یذره قیچی کردم چسبوندم دیگه بدش،اومد!
ولی،همچنان شب ها با سینه میخوابه🥲

پس خانوم سختترین قسمتش مونده براتون.دختر منم با سینه میخوابید.اذیت شدیم هر دوتامون ولی دو سه شب اول سخته بعدش خوب میشن.شب اول از همه سختتره.برای شبهای بعدراحتتر میشین.تا وقتی با سینه بخوابه انگار که اصلا از شیر نگرفتین.چون هم بچه شیر ازش گرفته میشه هم سینه.برای همین برای بچه خیلی سخته.بعدها اگر بچه دومو بیارم حتما خیلی زودتر یادش میدم چجوری بدون شیر بخوابه تا برای از شیر گرفتنش راحت باشم و خودشم اذیت نشه

🥹🥹.

منم ۵ روزع گرفتمش قربونش برم هزارماشالله خیلی بادرکه گفتم تو بزرگ شدی دیگ دس نمیزنه به شیشه شیرش میگ من گنده شدم

من زیر دوسال ازمیر نگرفتم خدای اولی تا دوسال نیم دادم خیلی مظلوم جدا کردم از شیر دومی هم همینطور دوسال ۱ماه حقشونه شیر بخورن