۱۲ پاسخ

عزیزم میشه بیای شخصی

وای خدا، انگارشرایط خودمه، من گذاشتم صبا تاهروقت میخوان بخوابن ولی خواب بعدازظهرو حذف کردم، شبام دارن ۱۲میخوابن الان تقریبا ۵روزه اینجوری شدن، ولی اگه ده بخوابن ساعت ۵بیدارن، یکیشونم سه و چهارصب بیدارمیشه

دخترمنم همینه نمیخوابه جیگرم خونه

ب نظرم زودتر بیدارشون کن صبحا

دقیقامث دخترمن
الان بمن میگه مامان پیام نده آغاجون خوابیده

پسر من اگه بعد از ظهر بخوابه شب مکافات دارم برا خوابوندنش اگه بعد از ظهر نخوابه ساعت 8.. 9شب میخوابه دوباره ساعت 12شب بیدار میشه باز دردسر دارم باهاش نمیدونم چیکارش کنم الانم خوابه

بخدا که ماهم مشکل داریم 🫠🫠🫠

چ خوشگله😍

ببخشید قدو وزن بچه های شما چنده

دقیقا دختر من بدتره ساعت ۱ به بعد می‌خوابه ..عزیزم دخترا شما صبح چه ساعتی بیدار میشن؟

عین دخترای من🫡

بنظرم ظهر کم بخوابن شب بهتر میخوابن

سوال های مرتبط

مامان آراد مامان آراد ۳ سالگی
سلام سلاااااام چطورید مامان خانوما؟ دسته گلاتون خوبن؟؟
بچه های شما شب زود میخوابن یا دیر؟
ما یه مدت تقریبا طولانی( دو ماهو خورده ای ) با خواب اراد اساسی مشکل داشتیم
بچه ای که شبا نه و نیم ده خواب بود ساعت خوابش رسیده بود به ۲ صبح😱
واقعا سخت و غیر قابل تحمل بود و میتونم به جرئت بگم زندگیم مختل شده بود
چون شب تا اراد با هزار تا دنگ و فنگ‌میخوابید و منم تا خوابم میبرد میشد ۳/۴ صبح و از اون طرف تا ۱۲-۱ ظهر خواب بودیم و کلا همه چیمون بهم ریخته بود🥴
بنظرم بچه باید زود بخوابه بخاطر ارامش اعصاب پدر مادر😂😂
حالا یکی بچش ۸ شب میخوابه یکی ۲ شب ولی در هر صورت بنظرم بچه باید قبل ۱۲ خواب باشه اینطوری پدر و مادرم وقت میکنن یکم با خودشون خلوت کنن فیلم ببینن حرف بزنن
امیدوارم اراد ساعت خوابش الان که دوباره خوب شده همینطوری بمونه چون واقعا دیگه تحمل اومدن اون شب بیدار موندنارو ندارم 🫠
بیاید و سختیای شب بیداری برای هم تعریف کنیم و راهکار بدید واسه بهتر شدن روند خواب بچه ها اینطوری از تجربه ی هم استفاده میکنیم و فکر کنم اعصاب و روانمونم بهتره😂🌱
ماچ به کله هاتون 😘
.
.
.
.
عکس واسه همین الانه دیدم رو مبل خوابش برده شامم نخورده بیدارش کنم یا بزارم بخوابه همینطوری؟🤷🏻
مامان پریناز مامان پریناز ۳ سالگی
صبح از خواب پاشدم به چه صبح خوبی چقد دل انگیز چه روز قشنگی بوی بهار میاد خدایا شکر بابت همه چی چشمم خورد به پریناز به خدایا شکرت بابت این فرشته قشنگ ک شیرینی زندگی همه چی داشت خوب پیش میرفت تاا.....
پریناز از خواب بلند شد عین مته رفت رو مغزم دوساعت سر دسشویی رفتن باهم دعوا کردیم یک ساعت سر شیر خوردن دعوا جنگ اعصاب خوردی دوساعت سر صبحانه خوردم به قدری باهم کلنجار رفتیم با هم دعوا کردیم ک به جای شکر گذاری گفتم خدایا غلط کردم این چه شیرینی زندگی ک سر دسشویی رفتنش باید باهاش دعوا کنم دوساعت دور خونه دنبالش بدو بدو کنم خدایا نخواستم این شیرینی کاشکی برگردم عقب شیرینی زندگی نیارم تا اخر روزم میدونم چون هرروزم همین طور ظهر سر ناهار خوردن باهم بحث میکنیم از اخر دولقمه با کلی کثافط کاری میخوره خواب ظهرش با کلی اعصاب خوردی بحث دعوا میخوابه شام همین طور میرسه تااااا ساعت 11ک من جنازه کامل هستم ک تا ساعت12باید بدو بدو کنم دنبالش به زور دعوا ببرمش مسواک بعدم باز خواب شب ک به زور دعوا ببرمش یعنی موندم واقعا اونایی ک بچه میگن شیرین ما بچه دوس داریم دوتا سه تا بچه میارن درک نمیکنم یعنی به این فک میکنم ک با دوتا بچه بدویی دنبالشون به زور ببری دسشویی ک جیش کنن شبا به زور دوتا بچه ببری ک مسواک بزنن واقعا تمام کارای پریناز رو مخ قشنگ