وای دارم روانی میشم ، از بس نظرات مختلف شنیدم و هی گفتن بچه رو اینجور کن اونجوری کن
بابا جان من ، من مادر این بچم خودم میفهمم چشه ....
این بچه ی منم وقتی شیر میخوره غر غر می‌کنه حالا پدر شوهرم میگه حتما شیر نداری که بچمم غرغر می‌کنه(توروخدا لفظ بچمم رو ببینین) باز از اون طرف مادر شوهرم میگه نه این بچم بدن درد داره باید ماساژش بدیم با روغن تا بدنش وا بشه ... از اینا بگذریم می‌خوام ببرم ختنه اش کنم باید اونا تصمیم بگیرن ما کجا بچه رو ببریم برای ختنه
آخه مگ میشه ... ماشاالله شوهرمی هم دارم که به دهن ننه باباش نگا می‌کنه
حالا همینو اگر خانواده من باشن میگه نه خودمون پدر و مادرشیم خودمون می‌دونیم باید چیکار کنیم 😑🙄
آخه از دست این مرد و اقوامش من چیکار کنم بخدا خسته شدم ۱9 روز زایمان کردم همش حرص خوردم از دست اینا

عزیزم بیخودی با این چیزا اعصابتو خورد نکن خودتو ناراحت و شیر ناراحتی به بچت نده منکه حتی اسم بچم هم پدرشوهرم میخاست انتخاب کنه و هنوز به اون اسمی که خودش میخاست صدا میکنه شاید اونا هم از رو دلسوزی میگن بالاخره نوشونه
ولی درکل اهمیت نده به اندازه کافی زایمان و بعدش درد آور هست با این چیزا فکرتم درگیر نکن

تو کار خودتو بکن
از الان بخوای به خرفشون کنی تا آخر میخوان دخالت کنن

اینده نه چندان دور من😅😔🤦‍♀️

عزیز ۱۹ روز زایمان کردی دیگه ردشون کن برن چی میخان از تو سرت

اصلا شما چرا بهشون میگی میخوام ختنه کنم کارتو که انجام دادی بگو ، بعدشم سیاست داشته باش هر چی میگن بگو راست میگیا ولی انجام نده 😊

شوهر منم همینه🫠🫠شوهرت درست بشه بقیه حله

وای چ بد منم احساس میکنم در اینده ن چندان دور اینجوری میشممم
ولی من ادم بیخیالیم محل نمیدممم

همسر من جلوم میگ اره بابا خانوادم بدرد نمیخورن مادرم شیطانه همین ک میبینتشون اگ بشه کونشونم بوس میکنه اینقد ک دو روهه