۱۴ پاسخ

یک لباس از شوهرت بزار توی بغل دخترت تا بوشو متوجه بشه

نورا هشت روزه بود‌باباش وقتایی سرکار بود دهن منو سرویس میکرد شب تاصب ناارومی‌میکرد ولی باباش میومد باارومی میخابید

دقیقا بچه ها میفهمن پسر منم وقتی باباش باهاش صحبت میکنه خیلی آروم تره وخوب به حرفاش گوش میکنه🤍

آره دقیقا

سلام گل قشنگ. بسیار متاسفم که همسرت رفته ‌کمپ و تو این شرایط تنهایی، از ته قلبم آرزو میکنم آخرین بار باشه که میرن کمپ و سالیان سال بدون اعتیاد کنار هم به خوشی زندگی کنید. نکته ای که میتونه بهتون کمک کنه اینه که این اعتیاد به چیز دیگه ای جایگزین بشه، مثلا اعتیاد از مواد جایگزین بشه به اعتیاد به کار کردن. نمیدونم علاقه ی شوهرت چیه و کارش چیه ، ولی اگه به کار دیگه ای علاقه‌مند بشه و هر روز تایم زیادی مشغولش باشه کمکش میکنه که سمت اعتیاد به مواد نره. امیدوارم منظورم رو رسونده باشم

شهاب کجاست مگه؟

چطور تونست با وجود بچه باز بره سراغ مواد آخه

بغلی شده
ب‌بغل اون عادت کرده

اخی عزیزم من الان تایپکاتو دیدم دوباره شوهرت رفت کمپ؟

اخی عزیزم🥹ایشالا همه چی درست میشه

آخییی عزیزم آره حس میکنه نبود پدرشو 😔

بچه من گریه نمیکنه ولی موقعی که باباش زنگ میزنه گوشی میزنم رو بلندگو ذوق میکنه و یه صداهایی از خودش درمیاره ولی تامیاد خونه دیگ نگم برات اینقد ذوقشو میکنه اینقد نگاش میکنه که قشنگ منویادش میره دیگ

عزیزم
نمیدونم
بچه منم هشت ماهش بود باباش یه ماه نبود
اما من رفتم خونه بابام
و اونجا سرشو گرم بود
البته ب باباش وابسته نبود و نیست

اره عزیزم پدرشو از سه روزگی میشناسه
ازبوش و بغل کردناش و حرفایی ک‌میزنن

سوال های مرتبط