سوال های مرتبط

مامان زندگیم ایلیا❤ مامان زندگیم ایلیا❤ ۴ سالگی
❓کودکت توی فروشگاه زیاد گریه می‌کنه؟

🔹گریه کردن کودک در فروشگاه معمولاً واکنشی به ناامیدی و عدم دریافت چیزی است که می‌خواهد. این رفتار در کودکان خردسال طبیعی است، چون هنوز مهارت‌های تنظیم احساسات و پذیرش محدودیت‌ها را یاد نگرفته‌اند.

برای مدیریت این موقعیت👇🏻

🔺آماده‌سازی قبل از خرید:
قبل از ورود به فروشگاه، قوانین را به کودک توضیح دهید. مثلاً بگویید: "امروز فقط برای خرید خوراکی‌های ضروری آمده‌ایم."

🔺حواس‌پرتی:
در طول خرید، کودک را سرگرم کنید؛ می‌توانید از او بخواهید در پیدا کردن اقلام کمک کند.

🔺ثبات در رفتار:
اگر تصمیم گرفتید چیزی نخرید، پای حرفتان بایستید. کودک باید یاد بگیرد که گریه کردن تأثیری در تصمیم شما ندارد.

🔺از ارائه توضیحات بیشتر و قانع کردن کودک بپرهیزید:
وقتی کودک هیجانی شده است سعی در قانع کردن او پافشاری و رفتارهای مقاومتی کودک را افزایش می دهد چرا که وقتی به کودک توضیح بیشتر می دهید به نوعی به رفتارهای پرخاشگرانه او توجه مثبت نشان داده اید که باعث می شود کودک فکر کند با اصرار بیشتر به نتیجه برسد. بنابراین فقط به او بگویید نمی تونیم اینو بخریم.

🔺آرامش خود را حفظ کنید و به کودک توضیح دهید:
"می‌دانم ناراحتی، اما الان نمی‌توانیم این را بخریم."

🔺تشویق رفتار خوب:
اگر کودک در خرید بعدی همکاری کرد، او را تشویق کنید و قدردانی نشان دهید.

با این روش‌ها، به مرور کودک می‌آموزد که چگونه احساساتش را بهتر مدیریت کند و رفتار مناسب‌تری در این موقعیت‌ها نشان دهد.
مامان شکوفه های سیب🌸 مامان شکوفه های سیب🌸 ۴ سالگی
هر کودکی این نیاز مشروع را دارد که مادرش به او توجه کند، درکش کند و جدی‌اش بگیرد و به او احترام بگذارد. کودک در هفته‌ها و ماه‌های آغازین زندگی‌اش نیاز دارد همیشه مادرش را در دسترس داشته باشد و از بودن در کنار او لذت ببرد و بازتاب خود را در آینه وجود مادر حس کند.

این امر به زیبایی در یکی از توصیف‌های دونالد وینیکات نشان داده شده است: مادر به نوزادی که در آغوشش است خیره شده و نوزاد هم به صورت مادر زل زده و بازتاب خود را در آن می‌بیند این امر به شرطی به صورت واقعی امکان‌پذیر می‌شود که مادر واقعا به این موجود درمانده و کوچک و منحصر به فرد نگاه کند و آرزوها و نقشه‌های خود را برای نوزاد در سر نداشته باشد.

در غیر این صورت، کودک خود را در صورت مادر نخواهد یافت، بلکه فقط آرزوهای مادر را خواهد دید. به عبارت بهتر، این کودک آینه‌ای نخواهد داشت تا بازتاب خود را در وجود آن ببیند و تمام عمر خود را در تلاش بیهوده برای یافتن چنین آینه‌ای سپری خواهد کرد.

آلیس میلر، از کتاب دلهره‌های کودکی، ترجمه امید سهرابی‌نیک
مامان زندگیم ایلیا❤ مامان زندگیم ایلیا❤ ۴ سالگی
💕💕

⛔️مهمانی های نوروزی و درمان عقده های مادرانه


از جمله رفتارهایی که من در مهمانیهای نوروزی میبینم: رقابت مادران در مسابقه ی «بچه ی من بهتره»

برای مثال لغات انگلیسی را طوطی وار به خورد بچه چهارساله ی بیچاره میدهند که جلوی جمع آنها را تکرار کند:
وان
تو
تری
فور....
و اگر دقت کرده باشید بیشتر از طفل معصوم، این مادر است که حس قهرمانی و افتخار دارد. چرا که فکر میکند:
“من بلدم”
“من مادر خوبیم”
“من از روانشناسی هم میدونم”
“بچه ی من باهوشه چون من تربیتش کردم”
“اصلا هرچی بلده من بهش یاد دادم”
“رفتارای بدشو دیگران بهش یاد دادن و تربیت من همش خوبه”
و امثالهم

این مادران برای من یادآور نظریه کارن هورنای هستند. هورنای معتقد بود بچه دار شدن نوعی برطرف کردن عقده های زنانهِ دوره ادیپال است
به زبان ساده زنان با بچه دار شدن امتیاز و‌ حس قدرتی را بدست می آورند که جامعه بیشتر برای مردان قایل است و از این طریق به نوعی عدالت جنسیتی دست پیدا میکنند که بیانگر این احساس است که منم برای خودم یه پا مردم..

حالا این مادران‌ اگر بخواهند از این امتیازات، بیشتر بهره مند شوند فرزند خود را ویترینی میکنند برای «مدال های فرزندپروری» شان؛
که همان نمایش دادن سواد بچه، ‌در مهمانیها و‌دورهمی های فامیلی است :
“عزیزم به عمو بگو توپ به انگلیسی چی میشه”

بجای یاد دادن کلمات انگلیسی که در ذهن کودک ۴ و ۵ ساله ماندگاری ندارد به او مهارتهای تنظیم هیجان و احساسات آموزش دهید
که حداقل هوش هیجانیش (EQ) رشد کند.