۱۰ پاسخ

به نظر من اینطوری حساس میشن چیزی نگید بهتره اگه اذیت شن میگن مطمن باشید

اره خب بگی برا اعصاب خودت بهتره
نخای مدام تذکر بدی

ومنی که با همسایه طبقه پایین بخاطر این حرفها
قهر هستم و. دعوا شدید کردم
واقعا دلم ب بچه هامون میسوزه چقدر بگیم نکن نرو و داد بزنیم

بچه رو که نمیشه ببندی حساس نباش

اره برو از خودشون بپرس
طبقه بالایی ما فقط ی زن و مردن
همه حرفاسون و راه رفتنشون توی خونه ما
لباسشویی روشن کنن
راه برن
دعوا میکنن
صدای سکس
من همش تدکر میدم
اما خب جالبه صدای ما طبقه پایین نمیره
چندین بار ازشون پرسیدم

همسایه من میگف من خودمم بچه دارم میدونم بچه ها درک نمیکنن ولی بزرگترا بهتز میفهمن اومدم این خونه پایین کسی نبس راحت شدم

من هر وقت طبقه پایینی مون رو ببینم عذرخواهی میکنم
اونم میگه بچه سالم باشه بدو بدو کنه عیب نداره
میگه من خودمم بچه داشتم بذار راحت باشه
اما پسر من تایم یک تا 5 که زمان استراحت هست مهد می‌ره 😅

اره باهاشون حرف بزن بگو واقعا صدای نمیاد اخه من خیلی تذکر میدم

سلام عزیزم وااااای که سخن از زبان ما میگویی
با این تفاوت که شوهر همسایه چند بار به مدیر ساختمون اعتراض کرده😔
چقدررررر منم بخاطر این قضیه ناراحتم
منم صبح که ریحانه نیست مهدیار هم ساکته البته شوهر همسایه هم نیست خیالم راحته
اما به محض اینکه شوهرم میاد شوهر همسایه مهدیار بیش فعال میشه و همش باید بگم بشینین حرف نزنین دعوا نکنین بدو بدو نکن پاتو نکوب
انقدرررر که من بخاطر این قضیه عذاب روحی کشیدم برای هیچی تو زندگی اینقدر عذاب روحی نکشیدم 😔😔
یک بار خانمشو دیدم گفتم ازتون خجالت میکشم بخاطر بچه‌ها گفت نه بابا من اصلا حساس نیستم به صدا شوهرم یکم حساسه
با اینکه ما هیچ صدای غیرعادی نداریم شب به موقع میخوابیم شب نشینی بزن بکوب موسیقی بزن برقص فلان نداریم
همه قوانین ساختمان احترام می‌ذاریم

ازشون بپرسید. ولی بگو خودتون بچه کوچیکه داشتید می دانید نمیشه بچه رو محدود کرد و یه جا نشوند. بچه ان .اسیر که نیستن که . مخصوصاً پسر بچه ها

سوال های مرتبط

مامان جوجو ممد مامان جوجو ممد ۴ سالگی
خانما پسرم چهارسالشه بی نهایت شلوغ کار شیطون لجباز خیلی همش سر دردم حالا اینا به کنار باباشم مثل خودش لجباز همش باهم درگیرن خیلی پسر اذیت میکنه حرف گوش نمیده اصن منم کتکش میزنم حالا من آروم یبار میزنم ولی شوهرم بد کتک میزنه داشتیم شام میخوردیم پسر سر نمیدونم چی قهر کرد بلند شد خورد به پارچ دوغ کلن خالی شد تو خونه زیادم بود گند زده شد به زندگیم پسرم بدو بدو رفت تو اتاق شوهرم رفت دنبالش کتکش بزنه چون بچه خیلی ترسیده بود گفتم نزنش ها اومد بیرون بعد چند دقیقه دوباره رفت تو اتاق درو بست پسرم کتک زد رفتم جلوشو گرفتم پسرم گفتم برو آشپز خونه به شوهرم گفتم خجالت بکش خودتو با بچه یکی نکن اون اکه بفهمه اینکارو نمیکنه منم آدمم عصبی میشم ولی بجا که پسرتو کتک بزنم میریزم تو خودم حتی سردرد میشم بخدا با کتک زدن به جایی نمیرسی فردا میشه یکی مثل خودن که بچشو کتک بزنه هیچی نگفت ولی از این وضعیت خسته شدم که شوهرم اصن هیچی حالیش نیست پسرم شلوغ لجباز🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️چیکار کنم
مامان مهدیار و ارمیا مامان مهدیار و ارمیا ۵ سالگی
سلام یه سوال ذهن منو درگیر کرده مانده بودم اینجا بپرسم یا ن خیلی خودم ناراحتم کلافه شدم اینقدر فکر کردم دوروزه پیش رفته بودم خونه پسر خالم پسرم یا بچه پسرخاله ک‌ یکسال از پسر من برگتره داشتن تو حیاط بازی می‌کردن ما هم داشتم حرف می‌زدیم بعدش گفتم برم ببینم بچها چکار میکنن دیدم پسر پسر خالم پشت پسرم وایستاده و شلوار پسر منو کشیده پایین من برموقعه رسیدم یعنی اولش بود دعوا کردم و پسر خودمو دعوا کردم و آوردم بعد از چند دقیقه آمدم خونم دیگ ب مادرش ک میشه دختر خالم چیزی نگفتم از پسرم پرسیدم گفتم اون ب من گفت این کارو کنیم من نگفتم و نمی‌دونستم منم پسرمو‌ چندتا زدم اینقدر ک ناراحت بودم فقط اولین بار بود این کارو دیدم من برام سواله ماندم چکار کنم از سرش بپره ب باباش هم نگفتم چون خیلی حساسه همیشه میگه جایی میری مراقبش باش با کسی بازی می‌کنه حواست باشه کار بد ب بچه یاد ندن منم بخدا ماندم چکار کنم میترسم دیگ هم ب خودم قول دادم حواسم بیشتر بهش باشه چکار کنم الان من کمک کنید دارم دیوانه میشم