سلام خانوما رفتم دکتر سونو کرد گفت انقباض داری برو بستری بشی بهتره الان تو 38 هفته هستم نامه بستری داد ولی نگفت کی زایمان کنم پرسیدم چقدر بیمارستان بمونم گفت چند هفته هستی گفتم 38 هستم گفت نهایت یه هفته میمونی بعد آمپول ریه هم نزدم ینی بهش گفتم گفت دیگ نمیخواد الان دیگ فایده نداره از یه طرف دلم راضی نمیشه پسرم تنها بزارم دلم تنگ میشه براش از یه طرف هم هفته دیگ برف سنگین گرفتن ماهم روستا هستیم راه دوره تا بیمارستان یه ساعت نیم راهه شوهرم میگه هفته دیگ برف سنگین بباره نمیتونم ببرمت برو بستری شو بیمارستان از یه طرف هم تنهام کسی ندارم خالم میگه برو بستری شو قبل زایمان زنگ بزن بیام منتها شوهرم میگه بگو الان بیاد برف بباره راه بسته میشه نمیتونه بیاد از تهران قراره بیاد ما فومن هستیم شمال از یه طرف هم خالم میگه من نمیتونم الان خونه زندگیمو وبچه هامو ول کنم بيام البته حقم داره بنده خدا مغازه لباس فروشی داره دم عیدم هست حالا شوهرم ناراحت شده میگه چرا نمیاد هفته دیگ برف سنگین میاد نمیتونه برسه تا اون بیاد تو زایمان کردی موندم چیکار کنم تنهام 😢💔☹️

۲۰ پاسخ

عزیزم بهتره اگه طبیعی هستی یه ماما همراه بگیری تا تو اتاق پیشت باشه چون به جز ماما راه نمیدن
اون بنده خدام معلوم نیست بیاد یا نه دل خوش نکن به کسی، البته نمیخوام نا امیدت کنم

پزشکا هم خیلی دلشون خوشه ،به این فکر نمیکنن بابا چه خبره یک هفته بستری شیم. گذشته از هزینه بیمارستان خونه و زندگیمون همینجوریش رو هواست،،اگه خیلی شرایطت وخیم نیست نرو بزار وقتی موعدت شد چون انقباضات طبیعیه اخه بدنت داره اماده زایمان میشه

دختره گل استراحت نکردی دیگه😔😔 وایسادی خونه تکونی کردی
مراقب باش دیگه
از دکتر میپرسیدی با استراحت توی خونه اوکی نمیشه؟

سلام عزیزم منم تو ۳۶هفته گفت انقباض داری بستری شو دوروز بستریم کرد روز دوم شکمم خیلی سفت شده بود بردم اتاق عمل تا قبل از عمل خواهرم پیشم بود ولی هیچ احتیاجی به همراه نبود شماهم غصه نخور این یک هفته شما راحت روتخت میخوابی کاری به همراه نداری چون خودت میتونی راحت بری بیرون و بیای شایدم اصلا یک هفتم نشد و دوروزه بردنت برا زایمان چون بمنم گفت یک هفته ولی شد دوروز این دوروزم راحت خودم همه جای بیمارستان میرفتم نمازمم میرفتم تو نماز خونه اخر حیاط بیمارستان میخوندم و میومدم روتختم دراز میکشیدم

قربون دلت عزیزم کاش نزدیکم بودی بخداخودم میومدم پیشت خدابزرگ بروبستروشوتاروززایمانت هم خالت میرسه نتونست بیادهم فوقش یه پرستارمیگیری کمکت کن

عزیزم برو بیمارستان حداقل دردت گرفت تو لیمارستان باشی حالا شاید خدا فرجی کرد اون روز برف نیومد و خالت اومد پیشت.

مگه ۳۸هفته نیستی چرا زایمان نمیکنی

عزیزم بیا خونه بابات بمون هم پسرتو نگه میدارن هم همراه تو بشن

عزیزم پسرت رو بسپار به مادر شوهرت و برو
به خدا توکل کن خدا خودش کمکتون میکنه

بابا مگه قدیمه الان فوقش یه ۱۰ سانت برف میاد دیگه چرا نتونه بیاد تو نگران نباش برو از الان بستری نشو چند روز مونده به وقتت برو بستری شو خالتم همون روز بیاد بیمارستان بعد که اومدید خونه بره پی زندگیش شوهرت و مادرشوهرت هستن دیگه

خب پیش بینی هوا رو نگاه کن ببین چه روزی برف میاد، روز قبلش برو بستری بشو
هم از بچه ات دور نیستی هم خاله ات میتونه بیاد
وارد هفته ۳۹ بشی سزارین میکنن دیگه
من ۳۸ هفته و ۴روز بودم

عزیزم به سلامتی
توکل کن به خدا
خودش تنهات نمیزاره...

استرس داشته باشی برای خودت و بچت خوب نیستا

به نظرم پرستار همراه بگیر کارات رو بکنه. سر پسرم مادرم مجبور بود دخترم رو نگه داره کسی نبود گفتم خواهرشوهرم بیاد. اونم وارد نبود خیلی بیشتر اذیت شدم گفتم کاش پرستار میگرفتم.

مگه بچه ات چقدری بود حامله شدی جلوگیری نداشتی

عزیزم بچت یک سال یک ماهشه الان میخواهی زایمان کنی واویلا😱😱😱😱😱

توکل ب خدا کن اونجا پرستارا کمک میکنن ببینن تنهایی مادری خواهری چیزی نیس بیادپیشت؟مادرشوهرت بیاد بچتو بزار پیش خواهرشوهری کسی

یاهم میتونی اتاق خصوصی بگیری شوهرت بیاد پیشت

برو فعلا که نیاز نداری به همراه اونقد
فقط نزار معاینه ت کنن
روز قبل اینکه قرار بود زایمان کنی بگوخالت بیاد

آجی پسرت کی نگه میداره

بنظرم ماما همراه بگیر

سوال های مرتبط

مامان شهاب و مهراب مامان شهاب و مهراب ۱ سالگی
ادامه تاپیک قبلی


در مورد بچه، من دیدم بعد از به دنیا اومدن صدای گریه اش قشنگ بلند نیس، اما شهاب هم همینطوری بود، یکم همونجا گذاشتن زیر تنفس و خوب شد، اما اینبار بعد زایمان که خوش خوشانم بود تا به مامانم گفتم مامان فلان لباسو بده بپوشونن پرستار گفت لباس نمیپوشونیم چون احتمالا بستریه😢 من فک کردم نهایتا تا وقت ملاقات نگه میدارنش اما وقت ملاقات هم بچم پیشم نبود و تختش خالی موند، بعدش گفتن یکی دو روز و این یکی دو روز شد یه هفته! بله بچم یه هفته تو nicu بستری شد و من بدون بچم برگشتم خونه و شیرمو میدوشیدم میبردم و با توجه به شرایطم و شهاب و اینا روزی فقط یه بار میرفتم 😔 علت بستری هم از یه طرف کامل نبودن ریه ها، از یه طرف عفونت و از طرفی گفته بودن قلبش صدای اضافه داره و احتمالا اعزام بشه بیمارستان مدنی و این حرفا و من داشتم سکته میکردم، خداروشکر متخصص قلب اومد و اکو کرد، گفتش یه دریچه قلبش تنگه اما مورد جدی نیس و از نظرم مرخصه، قراره هفته دیگه ببریمش اکو پیشرفته که نظر قطعیشو بگه، تا شرایط اکسیژن و ایناش هم بهتر بشه و عفونتشم حل بشه یه هفته شد دیگه
مامان 🌛ماهلین خانم مامان 🌛ماهلین خانم ۱۶ ماهگی
یه مشکلی دارم روم نمیشه اینجا بگم آشنا هم هست چیکار کنم 🤣🤦😁🤣🤣
خدایی مشکلم حاده
بگم
روم به دیوار
همسرم مشکل دیر انزالی داره واقعا شاید از نظر بقیه خوب باشه ولی اصلا نیست من میگم شاید بخاطر عمل واریکوسل ک کرده اینجور شده
تو ۱۷ سالگی قبلش هم میگه یادم نیست چطور بودم
بنظرتون دارو داره ؟؟
بریم روی کار حداقل یک ساعت الی دو ساعت رابطه داریم
هشت ساله ک باهمیم همینجور بوده
بعد فصلیه مثلا تو پاییز زمستون ما کم رابطه داریم هفته ای یک یا دوبار
بعد الان ک نزدیک بهار شده باز تو هفته ۵ بار داریم من واقعا اذیتم مخصوصا بعد از زایمان خودم مثل قبل دیگ حس ندارم
هم دخترم خستم می‌کنه واقعا انرژی ندارم اصلا یه جور بگم رابطه از چشمم افتاده ولی ول نمیکنه ک
بنظرتون بردارم بهش قرص پرژسترون بدم ؟
میل جنسی رو سرکوب می‌کنه وای عقیم هم می‌کنه
میگم گناه داره بنده خدا
البته حامله بودم نمی‌تونستم رابطه داشته باشم سه ماه اینا ممنوع بودم
فرستادمش دکتر یه قرص داد بهش میخورد ک میلش سرکوب بشه ولی به شدت عصبی شده بود تو خواب عرق اینا میکرد دیگ نزاشتم بخوره
راه های دیگ زو امتحان کردیم
ولی خوب منم اذیتم بخدا این هفته از شنبه تا دیشب هرشب داشتیم
امروز دیگ میرم خونه مامانم دو شب بمونم ولی میدونم پا میشه میاد اونجا
چیکار کنم بنظرتون خودم چیزی بخورم میلم زیاد شه یا چیزی بدم این بخوره سرکوب بشه 🤦🤦