۳۶ پاسخ

مادر چقد بدبخته بخدا😔اون عشقی که مادر به فرزندش داره فرزند به مادر نداره غصه نخور بخاطر هیچ احدی تو زتدگیت حتی بچه ت وجود خودت از همه چیز با ارزش تره تو این دنیا

عزیزم ی چیزی میگم گوش بده، از بچت ب دل نگیر اون هنوز ۴ سالشم نشده ن درکی از این دنیا و ادماش داره ن چیزی از دعوا و رفتار بزرگترا میفهمه، تو مادری دلت میگیره ولی مطمئن باش بچت درکی از شرایطت نداره، کارای باباشو یادش نمونده چون هنوز بچه ست، ب دستاش نگاه کن ببین چقدر کوچیکه، ازش توقع درک شرایطو نداشته باش،باباشو کمتر میبینه خب دلش تنگ میشه بعد میره خونه خودتون دلش برا اونجاام تنگ میشه،وقتی خونت جدا بشه بری تو خونه خودت اتاقشو با قشنگترین وسیله ها تزیین کنی عاشق اتاقش میشه و دیگه دلتنگ اونجا نمیشه ولی نباید توقع داشته باشی باباشو دوست نداشته باشه حداقل تا وقتی بچه ست، خودتو ناراحت نکن این رفتاراش اصلا معنیش این نیست ک تورو دوست نداره اگرم رفتار بزرگ بزرگ ازش میبینی فکر نکن بزرگ شده اون فقط داره تقلید میکنه، توروخدا حستو ب پسرت عوض نکن دلم اتیش گرفت گفتی اینجاست ولی حسی ندارم 😞 اون جز تو هیچ دلسوزی نداره حتی اگ خودش اینو ندونه تو ک میدونی هیچکس براش تو نمیشه

احتمال زیاد باباش شستشو مغزیش میده
بین حرفات بهش بفهمون ک شاهان پیشت باشه یا نباشه واست فرقی نداره ک حساب کار دستش بیاد
خدا بهت صبر و آرامش بده فقط همین ❤️
قلبم ب درد اومده واست میدونم چقد اذیتی

بهتره بابا
بچه نباشه کیس واسه ازدواج راحتر پیدا میکنی ماشالله هنوز جونی خوشکلی
خودت رو پا بند بچه نکن این همه زحمت بکشی آخرشم هیچ

عزیزم بچها درکی ندارن.چ انتظاری داری اخه که تو رو درک کنه.منم با شوهرم دعوا و قهر میکنم.شوهرم همش از من پیش پسرم بد میگه ذهنیتش خراب میکنه.صبح میبرش بیرون اینور اونور . بابا برا بچه تنوع داره.مادر تکراریه برا بچه.واس همین چون بهشون خوش میگذره دوس ندارن برگردن.ولی اینا موقتیه.

نه الهام ازقدیم میگن دوری ودوستی شاهانم همینه
ی مدته پدره روندیده ماهی چن هفته ای ی شب میبینه براش عزیزشده
بزار ده بیست روز بمونه اون موقع اگرپدرشوخواست مهمه
توچرانشستی غصه میخوری
ازقدیم میگن شوهرواسه ادم میمونه بچه رفتنیه
شوهره که خوب نبود
ازبچه چه توقعیه ،مهمون خونه هاموننن☹️تواام زیاداصرارنکن شاهان خودش بعد یمدت میفهمه کی براش موندنیه ودلسوز🥰❤️

عزیزم اون هنوز کوچکه نمیتونه درک کنه شما چه شرایطی دارید واون همیشه میگفت دوست داره از خونه داداشتون برید واحساس راحتی نمیکنه اونجا وبرای خونه ای که میخواستی اجاره کنی کلی ذوق داشت. به نظرم هم به خاطراینه که میره خونتون واونجا راحته دوست نداره بیاد پیشتون واینکه فک میکنه شماعمدا نمیرید خونتون نمیدونه علتش چیه وشمارا مقصردوری از خونه امنش میدونه وهم اینکه شاید ازشماپیشش بدگویی کردن. مطمئنم اگه برید خونه خودت (خونه ای که اجاره کردید) شرایط بهترمیشه. انشاءالله هرچه خیره براتون پیش بیاد

وای الهام منم این مشکل و دارم انگار نه انگار انقدر زحمت میکشم برا بچم جلو پدرش جوری ازمن فرار میکنه انگار شکنجه اش میکنم واقعا دلم میشکنه از رفتارش

الهام خانم پاره تنتو نده دست اون بی صفتها که از یه بچه به نفع خودشون سواستفاده میکنن.ببین یعنی شوهر خرس گنده منو گولش زده بودن چند سال پیش،فکر میکرد خواهرش فرشته است و یکبارکه سر پول،خواهرو برادرش باهم دست به یکی شدن،تازه عقلش اومد سر جاش و متوجه شد چی ب چیه،حالا شاهان جون که بچه است و توکه میدونی نمیخوانش واقعا.بچه ها صلاح خودشونو نمیدونن و خب گول خانواده پدری رو گاهی میخورن.خواهرشوهر من الان تازگی عزیز شده و همچین ب خودش عمه عمه میگه و میگه پسرم بعش عمه میگه و بعضیا مارهستن و کارشونو خوب بلدن اما خدابالاسرمونه

از بچت به دل نگیر،حتما فیلم بازی میکنن پیشش و حسابی بدگوییتو میکنن،بچه هاهم یه روز عاقل میشن و متوجه میشن که کی دلسوزشونه و هیچکی مادر نمیشه.دخترو پسرم ندارهظ،اتفاقا پسرا بیشتر مامانی هستن،شوهر من به هوای فوت پدرش،انقدر طرفداری میکنه از مادرش و میگه مت باید مواظبش باشم،انگار زنو شوهرهستن،یعنی دراین حد.حالا یه روزی شاهان بزرگ میشه و خوبو بد رو تشخیص میده واحساسات الکی رو میذاره کنار،الان اون بچه خیانت چه میدونه چیه،لابد فکر میکنه از باباش جداش کردی و تو مقصر بهم خوردن زندگی و زندگی نکردن تو همون خونه ای،بعدا ورق برمیگرده،خیالت راحت.الان پسر من گول مادربزرگشو نمیخوره واصلا بغلش نمیره وانگار ازالان شناختتش و چون محبتی نمیبینه ازش.بچه ها هم عاقل میشن،صبر فقط وصبر

آخر اومد پیشت یا نه

دلم من از تو خونتره. پسر منم پدرشو میخواد ولی اون نمیخوادش هفته ای از دو ساعت بیشتر نگهش نمیداره ولی پسرم اونو دوس داره.چند روز پیش برده بودش موقعی که آوردش من گوشیم مشغول بوده دیگه صبر نکرده تا خودم جواب بدم شب ساعت نه بچه رو داده دست بچه همسایه خودش ول کرده رفته در این حد بی مسئولیت

الهام جون مطمئن باش بری خونه خودت وضعیت آروم بشه شاهان پیش تو بودن رو ب همه جا ترجیح میده الان نقطه امن نداره به دل نگیر مادر برا بچه هم میتونه مادر باشه هم پدر اما پدر نه نقش خودشم ب زور ایفا می‌کنه هیچ وقت نگی اگه خواست هم بره پیش خودت بهترین جایی که میتونه باشه هیچکس برا ی بچه مادر نمیشه حداقل تا ۷ سالگی ۱۰۰خودتا براش بذار بعد بزار خودش تصمیم بگیره با کی بمونه .. اونایی هم ک میگن خودتا پابند بچه نکن بی مادری نکشیدن ..هیچکس برا بچه دلسوز تر از مادر خودش نیست..
انشالله زود جور بشه بری خونه خودت.. هم اعصاب خودت آروم میگیره هم شاهان دوتایی باهم عشق کنید خونه جدید😍❤️

مامان مهرسام هم خیلی منطقی صحبت کرد واقعا همینطوره عزیزم بچه ها درکی از شرایط و رفتار بزرگترها ندارن

الهی بگردمت الهام جان چشمام اشکی شد
ان شاءالله همیشه واست خیر پیش بیاد
خودت رو ناراحت نکن عزیزم طور دیگه ای به این قضیه نگاه کن خداروشکر کن که پسرت پیش پدرش بهش خوش میگذره و اذیتش نمیکنن مادر هم خوشی و خوبی بچش رو میخواد بزار هر جا خوش هست همونجا باشه خودت رو اذیت نکن بابت این مسئله ...یک ضرب المثل هست که میگه گرگ بیابون باش ولی مادر نباش اینقدر که مادر بودن سخته

عزیزم بخاطر شرایط خونه داداشت پسرت اینطوری می‌کنه .‌بری خونه خودت آرامش بیاد دیگه این کارو نمیکنه

بهش خورده نگیر دلش برا باباش تنگ شده

دلم سوخت برای بچه .اون هنوز چهار سالش هم نشده 😢

بیچاره بچه

الهام دلیل رفتار شاهان شاید تو نباشی که تو براش کم گذاشتی شاید جایی که هستی رو دوست نداره اذیت میشه از رفتارای اونا

دل آدم میترکه. بچه هم وفا نداره خواهر

حقیقتا دلم گرفت🥲 خدا قدرت وذهن باز و روزای خوش قسمتت کنه تا بزاری پشت سرت این روزا وشبا رو....

عزیز دلم با اینکه جات نیستم ولی میدونم حس خیلی بدیه با این همه دوندگی اینطوری دلت به درد بیاد ولی شاید دلش واسه خونش تنگ شده یا از این بلاتکلیفیااا خسته شده انشالله میره خونه جدید وسیله هاش رو پخش کنه حالش خوب میشه ناراحت نشو اونم با این سنش تحت فشاره...

کاش بشه منن هیچ حسی به بچه هام نداشته باشم بزارم برم از این زندگی کوفتی

میگم نکنه چیزی برا بچه ت انجام دادن ک بچه تو رو نخواد؟!

ای بابا ول کن میگفتی باباش ببرش

الهامی ب دل نگیربچس کوچولوی همش جای توی اون یه روز ک میره جای باباش هم دورشو شلوغ میکنن همم بهش خوش میگذره توگوششم میخونن بچه ام ب زبون میاره کاش میشدک همون یه روزم باباشونمیدید

میگفتی ببرش

اینم از بچه که عمر و جونمون رو براشون میزاریم😔
غصه نخور گلم❤️

احتمالا تو گوش بچه‌رو پر کردن دربارت بد زیاد گفتن

پسرا بی معرفتن بخدا
پسر منم هیچ وقت منو انتخاب نمیکنه
الهام نمیخوام قضاوت بشم اما انقد باهام بده که نصبت بهش بی حس شدم انگار بود و نبودش برام فرقی نداره عشقی دیگه ندارم بهش
شتیدم افسردگیم داره برمیگرده

من همیشه میگم بچه دشمن جونه ولی نمیشه ولش کرد

عزیزم خب بچه ست تحت تاثیر قرار گرفته بزرگ شه متوجه همه چیز میشه

اره بابا خودتو ناراحت نکن
بخدا بچه وفا نداره جز دردسر چیزی نداره

خود شاهان دلش تنگ میشه برات عزیزم دوباره میاد پیشت

شاهان اونجور میگفت نخواست ببره ؟

سوال های مرتبط