۲۰ پاسخ

عزیزم وقتی پوشک رو میبندی میتونی ۴تا انگشتت بکنی داخلش بیاری سمت بالا ببینی چقد جا داره سفته یا شله.اخه اینجا میگن چسبا نباید بهم برسه خب فرق داره سایز پوشک و جثه بچه‌.پسر من ۱۱کیلوعه هانیز ۵میبندم چسبا بهم میرسه نه سفته نه شل.ب خودت عذاب وجدان نده ازین ب بعد یکم شلتر ببند نمیخواد چسبارو بیاری روی هم

ببین ازین ب بعد مای بیبی سایز چهار مثبت بگیر (+۴)

چسبا نباید بهم برسه که حداقل وسطش ۴ سانت فاصله بده

اخه میدونی چیه یچیزیم هس ها من پوشک سایز پنج میبندم اندازس که فاصله بین چسبا باهم هس ولی اینبار دادم برادرشوهرم گرفت سایز شیش براش چون بزرگه منم چسبارو مجبورم عین تو ببیندم بازم الان خودت بهتر میدونی

من تاپیک های قبلیت جواب ندادم الان رفتم دیدم
دختر من از همون اول حسابی شیطون بود و از چهار ماهگی براش شورتی بستم خیلی راحته برای شورتی بگیر چسبی بچه اذیت میشه

نمیخاد ازین پوشک بخری. شورتی بخر دیگه خیلی خوبن و راحت .

😁

تصویر

میگی جیشش میزنه بیرون باید حداقل ۳.۴ ساعت یبار عوض کنی بعدم شاید کوچیکش شده یه سایز بزرگتر بخر

گفتم بهت گلم اشکالی نداره حساس نشو و عذاب وجدانم نداشته باش خیلی ها اونجوری میبندن سعی کن یه کم شل تر ببندی
ردش میموند ؟؟؟

واااای اشکال نداره ولی چقدر خندیدم برا پوشک بستنت بچه هات همه کمر باریک بدون شکم پهلو میشن فک کنم

ببین چسبارو بچسبون جوری که اندازه ۴ سانت از هم فاصله داشته باشه بعد دور شکم و کمر بچه رو انگشتتو بکش اگه انگشتت راحت کشیده شد بدون لچه هم راحته

اون چسبانباید اونقدر به هم برسن دقیقا روی پوشک جاش۰ هست همونجا بچسبون

منم همون جوری می‌بستم بعد ی دفعه خونه مامانم بودم مامانم پوشکشو بست گفت اینطوری ببند

چرا شورتی نمی‌گیرد کوکو ۲۰۰

افسانه باید اول از همه وقتی میخوای پوشک کنی پسرت و باید آلت پسرت و به سمت پایین بزاری،دوم اینکه باید سر و ته پوشک و تا کنی،سوم اینکه چسب و یخورده با فاصله از هم بچسبون..

خدا خیرت هم بده گذاشتی شاید خیلی ها درست نمیبستن و نمیدونستن الان یاد گرفتن

من این طور میبندم

تصویر

افسانه به مای بی بی حساسیت داره
من شورتی گرفتم راحت شدم دیگه هم نم پس نداد

کی سرکوفت زده کسی سرکوفت زده فکر کرده خودش همه چی تمامه اون خودش پر ایرادِ منم مای بی بی می‌بستم صبح بلند میشدم می‌دیدم ازجلو زده بیرون جیشش الان ازجلو یه خورده میارم بالاتر بهتر شده.

وزنش چنده؟؟

سوال های مرتبط

مامان ♥️ امیرشایان ♥️ مامان ♥️ امیرشایان ♥️ ۱ سالگی
این عکس هفت سین برای پیارساله باردار بودم پارسال هم خونه مامانم هم خودم هفت سین چیدم مثل همه مهمونی رفتیم مهمون اومد تو اوج زخم دلم حفظ ظاهر میکردم ولی پارسال مشکلات پسرم فکر میکردیم فقط تشنج بوده و خیلی خوش خیال وساده بودیم از ۱۰ ماهگی کلا پسرم چندتا کار کوچیکی هم که داشت متوقف شد و یه تیکه گوشت فقط می‌خوابید از ۱۰ ماهگیش جواب آزمایش ژنتیکش اومد و مشخص شد بیماری ژنتیکی میتوکندریال یه بیماری داره که درمانش هنوز پیدا نشده این تازه اول درد سرها بدبختی هام بود تازه شروع شد بچم هرروز شل و شل تر میشد بچم دیگه مثل پارسال که ۴_۵ ماهه بود نمی خندید عکس العملی نشون نمیداد به هیچ چیز چشماش ندید دیگه مثل عروسک فقط می‌خوابید فقط تفاوتش با عروسک این بود که نفس می‌کشید از ۱۰ ماهکی تازه اون شوک بزرگه اون ضربه روحی بزرگه به من زده شد بچمو یکسالگیش بردم کاردرمانی به امید اینکه گردن بگیره کم کم بتونه بشینه ولی با شروع کاردرمانی تشنجش هاش شروع شد و بچم هرروز حالش بدتر میشد می‌بردم دکتر مغز واعصاب آمپول میداد داروهاش رو کمی زیاد کرد از ۱۰ ماهگی روزام بدترین روز حال بچم بدترین حال ولی من همچنان حفظ ظاهر حتی شهریور بااون حالای بدی که گذرونده بودم رفتم عروسی شهرستان پسرم شهریور ۱۱ ماهه بود یه تیکه عروسک کوچولوی شل بااون حال رفتم که مثلا حال وهوام عوض بشه روحیه ام خوب بشه ولی نشد که نشد آدم وقتی بچش جلو چشمش داره ذره ذره آب میشه چطور می‌تونه حالش خوب بشه چطور می‌تونه خودشو بزنه به دلقکی و خل و چل بودن بگه خوبم هرکسی تواین شرایط من بگه خوبم دروغ گفته نمایشه باور نکنین ظاهر آدما با درونشون زمین تا آسمون فرق می‌کنه خیلی قوی ام من خیلی روزای گندی و پشت سر گذاشتم بعد یه عده آدم درک نکن